زن کوچک

Anonim

متفرقه ... زنان بسیار متفاوت هستند و مهم نیست که آنها ضعف های "ناز" خود را به آنها بپردازند، گاهی اوقات نمایندگان واقعا غیر قابل تحمل جنسیت ضعیف هستند.

مردان می گویند (و ما با آنها موافق هستیم)، که سخت است با زنان زندگی می کنند - هیستریک ها، که به هر مناسبت تبدیل می شوند، رسولان رسولان را در یک مکان خالی قرار می دهند، اجرای نمایش های تظاهرات را ترتیب می دهند و زندگی خانوادگی را به یک کابوس تبدیل می کنند. مردان می گویند که زنان عوضی در ماه های اول قدمت و حتی ازدواج شایان ستایش می کنند، اما به زودی دستکاری دستکاری و فتنه را بدون نیاز به آزار و اذیت می کند. زنان "جذابیت های احمقانه" هستند که خیلی زودتر یا بعدا خسته کننده می شوند، و این واقعیت که در همان ابتدا به عنوان "هدایت کودکان جذاب" به نظر می رسد، به نظر می رسد بی معنی عادی است. اما، نجیب صادقانه، تمام این نوع زنانه "غیر قابل تحمل"، و همچنین کسانی که ما به دلیل تنوع آنها لیست نمی کنیم، که در مقایسه با "زن خرد شده"، یک چیز است. مرد خوش شانس بود، که از جلسات با او فرار کرد یا برای او جذاب نبود. پس از همه، "زن خرد شده" هرگز کسی را که به نظر می رسد یک شی مناسب برای عشق چسبنده و سرکوبگر او نیست، از دست می دهد. او به او با انگشت های نازک نازک خود را می پوشد، او را به هوموت از نگاه "بی دفاع" خود می کشد، به "عزت بی پایان" خود را می کشد، آن را "عشق واقعی" و روح، خنثی، خفیف ...

او همیشه به دنبال نزدیک شدن است.

در هر ثانیه!!! شما مدت ها نگران هستید که به خانه بروید، زیرا می دانید - آنجا مجاز نیستید که تنها بمانید. او شما را با بیان دیجیتال سگ در چهره و کباب های مورد علاقه خود را که قبلا نفرت کرده اید، ملاقات خواهید کرد. او نزدیک خواهد شد، در حالی که شما جویدن کباب های لعنتی، نگاه کردن با moutigen، آه و به طور مداوم تصحیح چیزی از لباس بر روی شما. و از این همه، از جمله کباب پز، شما بیمار خواهید بود. شما سعی می کنید در اتاق خواب، در دوش، در توالت، در پایان، پنهان کنید، به طوری که حداقل حداقل به تنهایی باقی بمانید، اما او به تخت، دوش یا ایستاده در زیر درب سورتز صعود می کند آه تنگ

اگر شما بازدید می کنید، او همیشه بر شما آویزان است

به طور کلی، شما اهمیتی نمی دهید که آیا آن را به منظور شناسایی مالکیت شما یا به این دلیل که واقعا در این شرکت ترسناک است، حتی آشنا است. شما قبلا عادت کرده اید و با این واقعیت که او به دست شما می پیوندد، آشتی می کند و هر جا که میروی، آن را بکشید. دوستان شما نیز عادت کرده اند و دیگر به شما نگاه می کنند، بلکه صرفا با تاسف و درک.

او دائما آن را انجام می دهد! به طور مداوم شما را به احساس خستگی می کند.

شما احساس خستگی واقعی را احساس خواهید کرد، اگر ناگهان به جایی بروید بدون آن. از آنجایی که این کلمه را اثبات نخواهد کرد که در برابر آن، او حتی شما را با تماس ها و اس ام اس ها ناراحت نخواهد کرد، اما فقط یک بار می نویسد: "من احساس می کنم خیلی بد بدون تو" و این است. شب به شوک رفت. شما فکر می کنید که او تنها در نزدیکی پنجره قرار دارد، به جاده نگاه می کند و منتظر شباهت شما در کنار ورودی است. وحشت این است که او واقعا نشسته و منتظر است. و دیدگاه او در همان زمان، مانند یک ایستگاه رفتاری رها شده در ایستگاه راه آهن. به طور کلی، به جهنم با این احزاب با دوستان - شما باید به خانه بروید.

این نیاز به تایید کلامی به طور منظم از عشق شما دارد.

نه، شما پاره ای نیستید و نه ماچو - عبارت "من عاشق تو هستم" برای شما نمی شود. اما چقدر میتونید؟ ولی؟ "دوستم داری؟ خوب، به من بگو، بگو، دوست داری دوست داری؟ شما مرا دوست داری، "او با فرکانس هر پنج دقیقه مواجه می شود. خوب، شما قبلا آن را با صدای بلند تمام آیه های عشق خوانده اید، با دوازده نامه پرشور نوشتید و تایمر را برای ارسال اس ام اس های ملایم هر ساعت از کار بگذارید. اما او کافی نیست! "پس از همه، شما من را دوست دارم؟"، "او شما را از یک جلسه مهم با تماس خود و شما، به عنوان یک برده اطاعت، پاسخ می دهد. "آره. شما را خیلی دوست دارم". و سعی نکنید پاسخ ندهید، یا تماس را بازنشانی کنید ... او با پاهای خود در صندلی گرفته خواهد شد و بی سر و صدا گریه می کند، یکی، تاسف، ناخوشایند و رد شده است. شناور - دانستن

او به نفع انزجار است.

هنگامی که شما آن را دوست داشتید و رابطه جنسی با او به حالت تعلیق و پرشور بود. اما اکنون گرسنگی لمسی او غیر قابل تحمل شد. در خانه، بازدید، در خیابان، در سوپرمارکت او همیشه شما را لمس می کند. و خدا خدا را ممنوع کرد تا از او بخواهد که حرکت کند. حرکت می کند - بله اما چشمان او مانند یک اشکال زخمی خواهد بود. خوابیدن با او غیر قابل تحمل است، زیرا او خواستار انجام آن به طور انحصاری در آغوش، و اگر شما به طور تصادفی به او برگشت، به این معنی "sobred". و به نظر می رسد، فردا دوباره این دیدگاه بدهی خواهد بود، و احتمالا اشک.

او گریه می کند تا متاسفم که می خواهم بمیرم

سکوت، بدون هیستریک، بدون شکایتی، بدون توضیح دلایل. فقط نشسته در گوشه، فشرده شدن به توپ، و اشک های بی سر و صدا بر روی گونه های خود جریان می یابد. خوب، چرا دلایل را توضیح دهید؟ و خیلی روشن است. این شما، گادین، در غم و اندوه بی پایان خود سرزنش می کنید. این شما - گاوها، ادراک، تماس نگرفتند، در محل کار ماندند، به خاطر صدها بار به عنوان شما را از دست ندهید، من فراموش کرده ام که امروز شما یک تعطیلات عالی دارید - روز اول مبارزات مشترک مشترک به اشان بر. او، سکوت او، شانه های لرزان او کاملا غیر قابل تحمل است. و شما می دانید که شما باید به آغوش بگیرید، به خودتان فشار دهید، پشیمان شوید، اما هر بار که می خواهید کمتر و کمتر انجام دهید. اما بیشتر و بیشتر من می خواهم فشار دهید. این فقط چیزی نیست

او "کاملا" را به طور کامل حل می کند.

او چیزی ندارد تمام زندگی او شماست حتی اگر آن را با یک زن و شوهر از بچه ها کار می کند، این همه برای او در یک مکان دهم است. فقط شما، منافع شما، کسب و کار شما، سرگرمی شما و زندگی شما معنی برای او است. او اسامی تمام همکاران خود را به یاد می آورد، تاریخ تولد تمام بستگان شما عبارات و جوک های شما را نقل می کند (که به موجب صمیمانه مسخره، به هر حال) و در هر ثانیه می تواند در کارت پزشکی خود و یا رزومه شرکت کند. او به طرز ماهرانه ظروف مورد علاقه خود را آماده می کند، لباس را برای شما جذاب می کند و فقط برای شما جذاب است و هرگز با شما بحث نمی کند. در اینجا، به من بگویید که چه کسی حسادت خواهد کرد. اما به دلایلی از همه اینها خسته شده اید. خوب، حداقل بشکه به دیوار در دیوار پرتاب، صادقانه!

او کاملا چیزی برای ارائه نیست.

نکته اصلی، در مقایسه با هیستریک، عوضی و هیچ چیز برای ارائه هیچ چیز. پس از همه، او چنین نقطه ای است. او خوب، متوسط، ملایم و به دفاع شما نیاز دارد. او هیچ چیز نیازی به هیچ چیز ندارد، برعکس، قربانی کردن و اطاعت. او انجام می دهد ... حتی بدتر ... غلبه بر هر یک از خواسته های شما و برای همه شما آماده برای همه چیز است. در واقع، این دقیقا همان چیزی است که شما را در یک زمان مجذوب کرده است. این بی نظمی او بود که شما را با او کنار گذاشت و شانه خود را به شانه اش گذاشت - "آه، دختر من." اما حالا شما چیزی برای نفس کشیدن ندارید، اما دیگر امکان پذیر نیست خود را آزاد کنید. از آنجا که "اگر شما من را پرتاب، من می میرم" به نظر نمی رسد شما با یک استعاره معمولی. خوش شانس! پس از همه، گرفتن و مرگ. با آن خواهد بود.

ادامه مطلب