وقتی دین سمی است نظر روانشناس

Anonim

روانشناس، کلمبیا و مربی ناتالیا Stilson - درباره اینکه چرا دین می تواند سمی باشد، از ایمان متفاوت است و چرا بسیاری از مردم به کلیسا می روند "شمع" را برای مخالفان قرار داده اند.

دین یک موضوع دشوار و چند جانبه است که فقط چند کلمه را در مورد آن می گوید. فرض بر این است که مردم آن را تمام خود را اختراع کرده اند تا توضیح جهان ترسناک و آنچه که در اطراف خود اتفاق می افتد و حداقل چیزی را مدیریت می کند. احتمالا افراد باستانی بسیار ترسناک و رعد و برق و حیوانات وحشی بودند و می خواستند از این وحشت جلوگیری کنند. و حتی اگر ما خود را بالا از وحشی های باستانی قرار داده، مدرنیته نه تنها سرنوشت ما را تسهیل نکرد، بلکه احتمالا پیچیده بود.

ما همچنین نمی توانیم پیش بینی کنیم که در آن رعد و برق ضربه بزند، ما نمی توانیم ظهور بیماری های جدید را کنترل کنیم، و بیماری های قدیمی نمی توانند همه درمان، حیوانات وحشی حداقل (حداقل در کشورهای متمدن)، اما هنوز به مردم حمله نمی کنند. ما هنوز در معرض تاثیر عناصر قرار داریم، هرچند ما می توانیم ظاهر آنها را پیش بینی کنیم. و آنچه در مورد جرم چیزهای دیگر می گویند که یک فرد باستانی در رویاهای وحشتناک رویای نیست! تعداد آنها نیز در حال رشد و دستکاری است. و مهمتر از همه، این تا کنون ما روشن نیست و ترسناک نیستیم - این مرگ است.

شنا در این جهان ناشناخته سخت و اضطراب است. لازم است که یک مغز قوی را فشار دهیم تا درک کنیم که چه اتفاقی می افتد، و در نهایت شما متوجه خواهید شد که مغز کافی برای درک این وجود ندارد. و دین به ما توضیحی از همه چیز، حتی اعتماد به نفس می دهد که ما می توانیم آنچه را که در اطراف ما اتفاق می افتد کنترل کنیم. لازم نیست لبخند بزنید و به مؤمنان بپیوندید که آنها می گویند، احمق ها و ضعف ها. نمی تواند با ترس روبرو شود، و در اینجا، لطفا به همه بی معنی اعتقاد داشته باشید. بخش قابل توجهی از مردم به همان شیوه معتقد به علم است، بدون فکر کردن درباره اینکه واقعیت علمی واقعی است. حتی یک انفجار بزرگ یک مفهوم، یک مدل کیهان شناسی است. "بله، یک نور وجود خواهد داشت!" - همچنین یک مدل کیهان شناسی. اگر به آن اعتقاد دارید، به سادگی به این دلیل که این "علمی" است و "دانشمندان ثابت کرده اند"، پس از آن تعداد کمی از مؤمنان در یک خدای خاموش وجود دارد.
be2
هر چه بود، دین بر مبنای ایمان است. ایمان می تواند شگفتی ها را انجام دهد، اما نه به نحوی که دریاهای آب را فشار دهد، خورشید را متوقف کند یا مرده ها را احیا کند. از لحاظ روان شخص خود. ایمان به شخصیت عملکرد مثبت و سازنده او توسعه می یابد، آن را بالغ می کند. فرد بهتر می شود، خود را رشد می دهد، سپرده های خود را بهبود می بخشد. اما همان ایمان می تواند شخص را از بین ببرد، کشش بر روی سطح ویژگی های منفی و توسعه آنها را به نارضایتی. ورا می تواند سمی باشد و مهم نیست که شما اعتقاد دارید. در عین حال، یک فرد بر روی بازتاب های اخلاقی اخلاقی خود و ارتباطات با بالاترین موجودات متمرکز نیست، بلکه نمی داند و از خود در این دنیا آگاه نیست، بلکه در سیستم دریافت پاداش های مختلف از این موجود بالاتر است. البته، انتظار می رود "Nishtyachkov" از انفجار بزرگ و نه غیر متعاج و حتی عجیب و غریب. به همین دلیل، سیستم های مذهبی، جایی که یک شکل خاص الهی مرکزی وجود دارد، خاک برای توسعه ایمان سمی بیشتر است. اگر چه افرادی هستند که معتقدند که یک سیستم خاص از ارزش ها و رفتار بر جهان تاثیر می گذارد، و اگر شما به خوبی آرزو کنید، جهان به نفع شما بهتر خواهد شد.

be1
یک سیستم خاص در حال توسعه در سر انسان است، زمانی که او متعهد به انجام کاری برای خدا، و خدا در تخیل خود را به یک مبادله برابر موافقت می کند. بنابراین من 3 بار دعا کردم، اجازه بدهید به آن بروم.

روابط تجاری با خدا در سطح مفاهیم فلسفی، بازتاب ها و بینش ها بسیار دشوار است. البته شما می توانید، از لحاظ نظری، بینش روزانه سعی کنید بر روی مواد چیزی جایگزین کنید، اما انتزاع بسیار پیچیده ای برای عملکرد عملی است. بنابراین، در این مورد، ایمان به سرعت به رده آیین ها می رود. در اینجا تعداد مراسم اعدام شده برای ارزیابی رابطه آنها با خدا آسان تر است.

آسان است تصور کنید که پاداش ها در مورد اعدام آیین ها یک فرد ساده می تواند صبر کند. ثروت، مقامات آزادی از مشکلات و مسئولیت. حداقل ایمنی، اهمیت خود و عدم تجربیات ناخوشایند در زندگی. در عین حال، خدا در چشم چنین مؤمن، همانطور که تحت قرارداد، متعهد به ارائه این واقعیت است که شخص می خواهد. کسانی که. اگر من دعا کردم، و برای یک ماه به کلیسا رفتم، مهربان، نشان دادن معجزه، "و سپس من لعنت." درست است که مردم چنین افرادی هستند ... امروزه، آنها اغلب تلاش می کنند تا چنین قراردادی تقلب کنند. ایمان آنها را می توان انتخاب کرد. آنها فقط از آیین ها و مفاهیم می گیرند، تنها آنچه را که دوست دارند انجام می دهند، این کار دشوار نیست، اما از خدا نیاز به برنامه کامل دارد. و اگر خدا هنوز معجزه نیست، مردم می توانند از ایمان خود بر مبنای این واقعیت بیرون بیایند که خدا که خدا را به خوبی ایجاد نمی کند، خدا را ایجاد نمی کند. یا اگر خدا همه چیز را آسان و خوب نمی کند، هیچ خدایی وجود ندارد. اگر او بود، او برای اولین بار تمام خواسته های مردم را برآورده می کرد، هر چه خواسته ای. و بنابراین ... چقدر بی عدالتی در جهان! بنابراین هیچ خدایی وجود ندارد
be3
کسانی که تحت تأثیر چنین ایمان سمی هستند، به عنوان یک قانون: یکی متکبر مذهبی چیزی بد بود؟ به کلیسا بروید، شمع را بگذارید و 300 بار "پدر ما" بخوانید. این نرخ های عادی برای یک گناه کامل است. شما هنوز هم می توانید پیشروی حرکت کنید. خوب، زمانی که او به گناه برنامه ریزی کرد. این مثل یک رشوه به خدا است. وقتی گناه میکنم، چشمانش را به گناه نزدیک خواهد کرد. من دعا کردم! در این مورد، معنای نماز از دست رفته است. نکته اصلی این است که به خدا تجاوز نکنید و 300 بار. 2 مردم بیشتر در کلیسا و در دین جذب می شوند. آنها بر ویژگی های خود، منحصر به فرد، "خوب" تمرکز می کنند. آنها در مورد اینکه چقدر آنها دعا می کنند، چند نفر از کتاب های معنوی را می خوانند، از جمله نادر، به عنوان آنها به لحاظ قهرمانانه، به عنوان آنها به طور غیرمعمول اعتماد به روابط با کشیش، چقدر آنها را به کلیسا پول می دهد. و مهمتر از همه، همه اینها "بر خلاف دیگران" است. 3 به طور کلی، در رابطه با زندگی او، آنها بسیار تنبل هستند. مشکلات خود را حل نکنید، سعی نکنید چیزی را در خودتان تغییر دهید. برای چی؟ آنها بخشی از معاهده را با خدا انجام می دهند، آنها با آیین ها مقابله می کنند. و خدا باید همه چیز را برای آنها انجام دهد. خوب، گاهی اوقات خدا می تواند شکستن، بررسی سختی، اما پس از آن قطعا تمام بهترین ها را ارائه می دهد. چهار. نشان دادن عدم تحمل شدید به دیگران. و نه تنها به کسانی که اعتقادات دیگر را دارند، بلکه به افراد دوست داشتنی. پس از همه، مردم زندگی می کنند، و گاهی اوقات بد نیست، بدون مراسم شرکتی. و این بسیار ناامید کننده است که خدا به نحوی ناعادلانه شادی را توزیع می کند. اما به خدا، اگر او عصبانی شود، خطرناک است، پس یک قرارداد می تواند خاتمه یابد. بهتر است با دیگران عصبانی باشید و شانس خود را از لحاظ لوازم جانبی به نیروهای تاریک توضیح دهید. بله، و مبارزه با شیاطین و مهاجران شیطان فرصتی را برای "نیمه وقت" از خدا فراهم می کند و فضل اضافی را دریافت می کند. من اینجا هستم، خداوند، من برای شما صرف میکنم، خوب، آیا واقعا به من پرداخت نمی کنید؟ پنج آنها می گیرند تمام فعالیت های خیریه خود را در کلیسا، کمک به همسایگان و کمک های مالی با چشم انداز روشن از دریافت جایزه کافی برای فعالیت ها انجام می شود.

این واقعیت که چنین دینداری نیافته است، یک کشف بزرگ نیست. در همه زمانها، این نگرش به ایمان به وجود آمد. همه کشیشان محکوم به بحث در مورد آن و مبارزه با چنین نگرشی، جلوگیری از انتشار چنین روندهایی. همه اینها آنها نام های دیگر را می نامند، از دیدگاه گزیده ای از آثار مقدسین و فیلسوفان حمایت می کنند. اما از سوی دیگر، افراد مبتلا به ایمان سمی، توده ای کاملا کنترل می شوند. آنها می توانند به راحتی برای مراسم و رفتارهای ویژه کاشته شوند. شما چطور می گویید، خدا شما را دوست خواهد داشت، شما نمی توانید در Geynna آتشین سوزانید. بله، و بهتر نیست در مورد دین و محتوای فعالیت های خود فکر نکنید. فقط آنچه را که به شما می گویند انجام دهید، و خوشحال خواهید شد.

متن نویسنده: ناتالیا استیلسون

ادامه مطلب