دوچرخه تئاتر

Anonim

در هر حرفه - جوک های آنها. و طنز هر حرفه مشخص است. Medikov - مبارک Chernukh، Aytichnikov - Sarcasm "از طریق Guba"، در ارتش - Globe Rude. و بازیگران تئاتر و فیلم شگفت آور وحشی هستند. دوچرخه های پشتی و جوک ها را بخوانید - Buzz Solid. آنها هرگز اتفاق نمی افتد و هرگز موافق نیستند. ما با دوازده تئاتر تئاتری و با شادی آنها به اشتراک گذاشتیم.

Evgeny Evstigneev و لنین

چیزی که Evgeny Evstigneev، بازی در بازی در بازی از Shatrov "بلشویک ها" بیرون از لنین تازه زخمی به سالن، که در آن کل نوک بلشویک، به جای عبارت: "پیشانی لنین زرد، موم ..." گفت: "لنین ... زرد زرد!" عملکرد برای مدت زمان طولانی متوقف شد. "کمیساریای افسانه ای" با خنده پشت صحنه نصب شد و نمی خواست به آن بازگردد.

اعدام Komsomolman

در یک زمان در تئاتر ممنوع بود که از تپانچه های شروع استفاده شود. این به طور قطعی برای استفاده از طرح های سلاح در مرحله تجویز شد، و عکس ها به دلیل صحنه ها خدمت می کنند. و در همان تئاتر یک بازی میهن پرستانه وجود دارد. در لبه معدن، یک komsomolets بافتنی وجود دارد، و فاشیست بی رحمانه در آن از تپانچه است. هر کس منتظر شات و مرگ Komsomolets است، اما زرق و برق پشت صحنه های کسی شنیده شد. هیچ شات و نه "فاشیست" منتظر یک دقیقه است، ژست دیگری و کاملا خانگی، معبد خود را با یک کاسه تپانچه خراشیده می کند. همانطور که من تخلیه می کنم، شستشو فلاشینگ در این لحظه ایجاد می شود! bemc! "فاشیست"، هنرمند مدرسه واقع بینانه و حرفه ای، هیچ چیز نمی تواند کاری انجام دهد و مرده است. سپس Komsomolet، که همچنین، حرفه ای و واقع گرایانه، درک می کند که لازم است که نهایی را ذخیره کنید. با گریه "من زنده نخواهم گذاشت!" او به سمت ایستاده می رود پرده

گول زدن

"Chaika" چخوف. در نهایت عملکرد، همانطور که می دانید، یک شات باید صدایی شود. سپس دکتر متولد شده باید به صحنه برود و بگوید: "واقعیت این است که کنستانتین گواریلوویچ خودش را شلیک کرد." اما در طول Odoy، برخی از اظهارات، شات به موقع صدا نمی کند، و بازیگر بازی دکتر Dorn درک می کند که شما باید کاری انجام دهید. او به مرحله ای ادامه می دهد، هنوز هم به مدت طولانی ایستاده است، هنوز منتظر شلیک است، اما به این دلیل که هنوز هیچ شات وجود ندارد، می گوید: "واقعیت این است که کنستانتین گواریلوویچ خود را به دار آویخت. خیلی خوب. عملکرد ذخیره می شود. شما می توانید حذف کنید و سپس شات شنیده می شود! سپس دکتر، کمی بیشتر فکر می کند، می گوید: - و خود را شلیک کرد.

آنتونی و کلئوپاترا

در صحنه وختانگ "آنتونی و کلئوپاترا" می رود. در نقش سزار - میخائیل اولیانوف. رویدادهای مرحله در مرحله نزدیک به اتصال هستند: در اینجا - سزار با چاقو تخلیه می شود، تالار ولتاژ، زنان در حال غوطه ور هستند ... و سپس صدای مبهم از همه سخنرانان، به زودی می گویند: به زودی همانطور که می میرد، اجازه دهید بلافاصله به خانه برگردد "! پرده

تار

بازیگر کلمات را فراموش کرد. داستان عادی دشت به غرفه می پردازد: - در مشاور شما مادر را می بینید! در مخمب شما یک مادر را می بینید! بازیگر به نظر می رسد در اطراف، یک دکارت از میز می گیرد و، با تعجب، به دنبال آن گریه می کند: - مامان، چگونه شما آنجا را دریافت کردید؟!

یوجین Onegin

در یکی از اجرای "یوجین یکگین"، به دلایلی او اسلحه را شلیک نکرد. اما OneGin اشتباه نبود و به شدت به پا لنا ضربه زد. بازیگر بازی Lenkky تبدیل به یک هوشمند کوچک و با تعظیم شد: "چه شکنجه! من همه چیز را درک کردم - چکمه های من مسموم شده اند! " - سقوط کرد و به زیبایی در تشنج مرد.

هنرمند و توالت مردم

تئاتر کوچک سوار بر تور با قطار. تعداد زیادی از مردم وجود دارد که پر از بمکد هستند. در Tambour محاکمه، Massalitinova معروف واروارا در انتظار توالت است. پنج دقیقه، ده، پانزده ... Massalitinova منتظر است، و همه چیز مشغول توالت است. در نهایت، وارارا Osipovna مقاومت نمی کند، گزارش های صوتی کم به نشستن در توالت، "یک هنرمند مردم از RSFSR Massalitinova وجود دارد!" به دلیل درب، صدای حتی قوی تر و کم وجود دارد: "و هنرمند مردم اتحاد جماهیر شوروی اینجا نشسته است! صبر کن، لاک الکل! "

قطعه درباره دانشمندان

در برخی از بازی های طولانی فراموش شده در مورد دانشمندان شوروی، بازیگر که دبیر حزب سازمان موسسه مؤسسه را به جای متن بازی کرد: "چرا صعود خارش بسیار زیاد ..." - گفت: "چرا اینقدر خوب است خوب ... "، که آن را بلافاصله اخراج شد. و شاهد

خفاش

مانند هنرمند مردم روسیه ماریا گشتووونا Vix Sang Rosalind در "خفاش" I.shtraus. "آدل!" - او از طرح خدمتکار خواسته بود، صحنه را ترک کرد. Adel در آن زمان مجبور بود لباس میزبان را امتحان کند و از جعبه عبور کند. بنابراین او انجام داد. در همین حال، کفش های پاشنه عصبانی VIX - Rosalind برای تیل قلاب شده اند، در یکی از ستون های خود غنی شده اند. ستون های Butaforous خطرناک بود، خسته و آماده به سقوط بود. در سالن شنیده خنده. اما ماریا گوستاوونا به موقع به موقع از جعبه آدول اشتباه گرفته شد: - خوب، کجا بروید؟ دیدن؟ بدون شما، کل خانه به دلایلی از هم جدا می شود.

افسانه کوه مقدس

در Tyaz، یک نخستین بازی "افسانه کوه مقدس" وجود دارد. با توجه به طرح، مردم ماوس به طور مداوم مجبور به پنهان کردن از عقاب های بلند تغذیه شده توسط خود MSMI. اما یک موش، غلبه بر ترس عقاب، صعود به کوه مقدس، جایی که در جایزه برای شجاعت، او یک معجزه داده خواهد شد - او خود را به عقاب تبدیل می شود. و سپس - صحنه نهایی - دو عقاب (یکی - یک موش سابق) چرخش در یک رقص مراسم. همه یخ زده و پس از آن صدای کودکان از اولین ردیف به کل هال می گوید: "و چو، اکنون چیزی است که خود را بخورید"؟

ادامه مطلب