9 زوج با صفحه نمایش فیلم، که در آن ما اعتقاد نداریم

Anonim

نویسندگان و سناریوها برای همیشه بر روی موضوع وحدت مخالفان در عشق قرار می گیرند. و ما می دانیم، متاسفم برای شخصیت های ناراضی. و ما نمی خواهیم به این زوج های به اصطلاح اعتقاد داشته باشیم.

از آنجا که در زندگی وجود دارد هیچ عشق بین این شخصیت ها وجود ندارد. و لباس های خانواده گرم بهترین دستور العمل برای شادی نیستند. خوب، به نظر ما.

الی و نوح، "خاطرات حافظه"

نه
ما می گوییم "درام عاشقانه"، به معنی - "اشک های عالی". آنها با خوشحالی پس از آن زندگی می کردند و در یک روز فوت کردند. بنابراین، البته، این اتفاق نمی افتد، اما غدد اشک آور ما اهمیتی نمی دهند. ذخیره دستمال اگر چه نه، یک دقیقه صبر کنید ... در اینجا شما می خواهید یک صفحه جدید از رمان را با اولین عشق خود شروع کنید؟ بله، بله، با بیشترین عشق که فوم بر روی امواج پس از پوزوبه. آماده برای شروع اول و زندگی زندگی با این شخص؟ چه اتفاقی افتاد؟ "خدا نکند"؟ این همان است

ادوارد و ویویان، "زیبایی"

kr.
عکس های سرمقاله یک کیک شکلاتی را به فردی که به وضوح توضیح می دهد، چگونه می تواند چنین چیزی را توضیح دهد. خوب، بسیار. فقط، کور، بیمار نیست: شرایط کار برای همه شناخته شده است، کار ویویان را تحت پوشش قرار ندهید، و ادوارد درجه کمی از زوال عقل است.

ناتالی و دیوید، "عشق واقعی"

قانون
نه، ما نمی خواهیم از این که این پسر خجالتی عجیب و غریب نخست وزیر شد. و در مورد چگونگی این بیش از یک دختر عجیب و غریب که در چنین شغلی حل و فصل شده است، ما نیز به شدت سکوت می کنیم. ما درباره چیز دیگری خواهیم پرسید: از زمانی که پسران و دختران عجیب و غریب که از درجه شدید خجالت رنج می برند، شروع به دنبال عشق می کنند؟ نخست وزیر ترسو باید برخی از رعد و برق بابا را برای چشم بگیرد و دبیر خجالتی به هر دایی، از پانزده سال، او یک بابا از همه بچه های ناامید را تجربه کرد. این درست خواهد بود و بنابراین - نه. باور نکن!

جین ایر و آقای روچستر

هوا
کلاسیک دوئت سادیست و ماسوشیست. سادیست و ماسکوشیست به معنای بد. فقیر، پرسیدن با دختر زندگی و عمو، تصور خود را با یک مرد وحشیانه - این ناله آهنگ ما نامیده می شود. به این ترتیب، آنها یک زن و شوهر هستند، البته. اما کجا وجود دارد، متاسفم، heppi و پایان؟ تنها پایان خوشبختی در چنین داستان این است که زمانی که همسر ناگوار پاها را تا زمانی که شوهر شروع به آشنا کردن سر خود را با جبهه درب می کند، پاها را آغاز می کند. باور نکن؟ و دوباره خواندن، دوباره خواندن.

lyudmila prokofievna و novoselites

رم
مردم تغییر نمی کنند - این بار. اگر مردم به طور بیرونی تغییر می کنند - این بدان معنا نیست که آنها در داخل تغییر می کنند - اینها دو هستند. عمه با یک شخصیت آهن از بین بردن تخلیه، حیاط سه است. و در نهایت، چهار: برخی افراد واقعا تغییر می کنند - در موارد نادر، موارد استثنایی. برخی از زنان موفق می شوند با مردان خوشحال شوند که رفتار آنها مربوط به رفتار یک کودک پنج ساله است. اما ازدواج یک فرد که یک بار نیست و شما را به نحو عمومی خود نگرفت - این است، متاسفم، در هیچ دروازه.

هرمیون و رون.

او.
رابطه این زن و شوهر به گونه ای افزایش یافته است که نویسنده حتی آنها را به توصیف آنها نگذاشت. چیزی بین آنها در آخرین کتاب وجود دارد، اما آن را حتی از راه دور آن را دوست ندارد. در اینجا یک پارادوکس است: در سراسر سریال تلویزیون و رون، و هرمیون مردم عادی، زنده بودند، و تنها در جلد های آخر به طور ناگهانی به پین ​​های چوبی تبدیل شدند. به طور طبیعی، در فصل آخر، ما می خواستیم موارد زیر را بخوانیم: هرمیون برای هری بیرون آمد، و رون یک لیسانس باقی ماند و دوستان او را محکوم کردند که او یک زن است. اما نه. هرمیون برای رون بیرون آمد. این لحظه بی دست و پا، زمانی که ساده تر به وجود آن را به وجود آورده اید، از ازدواج این زن و شوهر ساده تر است.

جک و نوتری، "آواتار"

av
ما همه اینها را تنها به یک دلیل تحمل می کنیم: ما هنوز تنها در جهان هستیم. و اگر فردا آنها به ما برخی از غریبه ها می آیند - پس ما درک خواهیم کرد که ما همه xenophobes هستیم. همه چیز به آخرین مرد متحد است. چرا مردم وجود دارد، به آمار، به نوبه خود به آمار: 1٪ از سفید، 5٪ پوست تیره و 14٪ از آسیایی ها با یک نماینده مسابقه دیگری تصمیم می گیرند. آسان است تصور کنید که زیبایی آبی دو متر شانس به طور کلی صفر است - این اگر او می خواست. اما او نمی خواهد. تصور کنید که مارسیانا به ما حمله می کند. این موجودات تهاجمی بر روی کمربند رو به رشد هستند، آنها لغزنده اند، اما آنها می دانند که چگونه به یک فرد تبدیل به یک فرد تبدیل شوند. جایی که به نوبه خود از عروس های زمین، پنهان شدن برای گرفتن شادی کوچکتر خود را؟ چه کسی آخرین، دختران است؟

کاترینا و ژئوری ایوانویچ

MOS
نه نه و یک بار دیگر. و لازم نیست بگوییم این فیلم در مورد نسل ما نیست، بلکه در مورد نسل مادران ما، که، همانطور که می دانید، نمی تواند شادی شخصی در خانه باشد، زیرا مردم می گویند؟ نکته اینجا نیست. و حتی اینکه یک زن که یک شرکت بزرگ را کنترل می کند، دیکتاتوری های برخی از ریسک را تحمل نخواهد کرد. واقعیت این است که واقعی مرد Gogh، او Gosha است، او Georgy Ivanovich - بزدل، یک پارچه و یک حباب صابون است. میله در آن نیست، اما یک دیدار وجود دارد - خوب، به دلیل زبان معلق است. او نمی نوشیدند رفت، او به بانوی آسان تر می رود. کدام بیل روی لب ها برای سخنرانی های غیر مجاز نیست.

دیو و دلبر

bea
به یاد داشته باشید این لحظه زمانی که هیولای زیبا به یک بلوند کرکی روانکاری تبدیل می شود؟ بله، در این لحظه ما نیز گریه کردیم و فریاد زد: "بازگشت همه چیز را به عقب". بنابراین شما در عشق با یک مرد مودار وحشیانه با شخصیت دشوار سقوط خواهید کرد، و او بتز است! - و تبدیل به یک ضربه محکم و ناگهانی تبدیل می شود. و شما به او در آغوش با گریه عجله کنید "آه، تا چه مدت من منتظر این!". آه خوب

ادامه مطلب