فرزند من در چمن شرکت نکرد. اما من شرم آور هستم

Anonim

نه، این فرزند من نبود. من مطمئن هستم. فرزند من نمی تواند تبدیل به یک رهبر مخفی و برگزار کننده تروما مدرسه شود. اما من بسیار شگفت زده شدم، یاد گرفتم که او آسیب از فاصله ایمن را تماشا می کند. من فکر کردم که اگر کسی می خواهد و خواستار توقف آن باشد، مطمئنا.

shutterstock_406035571

اگرچه او همیشه کمی عجیب و غریب بود. شاید تمایل او برای مطابقت با اطراف و توضیح این واقعیت است که او در جریان جریان نیست.

"من فقط می خواهم به شرکت خود متناسب باشم."

خوب، همه ما مثل این یک یا چند راه هستیم. همه ما این کار را می کنیم.

در وضعیت ما، استان بولت بود - همه می دانستند که دوست دارد توجه بزرگان را جلب کند. او یک دلقک کلاس است. او کاملتر از بقیه است. شاید همه چیز در مورد این باشد، اما به نظر من این مشکل او - در شخص نابالغ خود است.

این همه در یک بازی کاملا بی گناه در نمک در حیاط مدرسه آغاز شد. بعضی از کودکان فریاد زدند که این مرد شپش بود و او را خطرناک لمس کرد.

من عجله ندارم که کسی را دوست داشته باشم - بچه های خودم اغلب فریاد می زنند و یکدیگر را متهم می کنند و من قبلا مصونیت را علیه چنین "زنگ هشدار نادرست" توسعه دادم. من می دانم چگونه می توان بی گناهان را تشخیص داد، به طور کلی، خروج از ارعاب آشکار و درگیری های جدی است.

اما این بیانیه در مورد شپش کاملا جدی است. وقتی که من در مورد این حادثه شنیده ام، از پسرم پرسیدم - "خب، چطور احساس کردی که اتفاق افتاد؟" او سر خود را آویزان کرد و "بد" را از بین برد، با همه ظاهر او، گناه و توبه را بیان کرد. من امیدوار بودم که او درک کند که من نمی خواهم یک مردی را که در چنین شرایطی احساس خوبی داشته باشم، رشد دهم.

shutterstock_270616352.

"بله، او خود را خندید!" - گفت: پسر و من فکر کردم - به طور طبیعی، و چگونه دیگری یک پسر است که یک دلقک را منصوب کرده است، می تواند از آزار و اذیت بهبود یابد؟ کلمات، البته، فقط کلمات، اما چند نفر از ما زخمی شدند؟

من در مورد آن بسیار می دانم، زیرا زمانی که خودش در چمن شرکت کرد. و من قربانی نبودم این اتفاق افتاد زمانی که من در درجه دوم تحصیل کردم، اما من هنوز شرم آور هستم. اگرچه من از بخشش خواسته ام - و من آن را دریافت کردم.

من این سوال را پس از آن نزدیک به قلب می گیرم، زیرا جوانترین پسر من در حال حاضر دو و نیم ساله است - و او هنوز صحبت نمی کند. به احتمال زیاد، او در کلاس کودکان "با ویژگی های" یاد می گیرد.

"و اگر برادر شما بخندد و می گوید که او شپش دارد؟" من از ارشد پرسیدم

"خب، پس من به او ملحق شدم" - او Parried.

اوه البته. همه ما از گله ما - برادران، خواهران، دوستان، شوهران و همسران، والدین و کودکان محافظت می کنیم. اما این به اندازه کافی برای یک فرد خوب نیست. این مرد در زمین بازی نیز پسر و برادر شخصی است. نه من - اما این به این معنا نیست که من می توانم با امداد تنفس کنم.

ShutTerstock_120210355

من نمی دانم چگونه آن را به فرزندانم توضیح دهم، اما سعی می کنم. ما با والدین دیگر از زمان به Djurim در مدرسه هستیم. در طول وظیفه خود، من به آنچه که شما را نادیده می گیرید، توجه می کنم که شما در حال سواری هستید، که در غذاخوری به تنهایی نشسته است. و سپس مشاهدات خود را با الکترونیک به والدین دیگر ارسال خواهم کرد. فقط به منظور کمک به آنها می بینیم که چه چیزی به شبکه های اجتماعی نمی رسد و اغلب پشت صحنه باقی می ماند.

"من فقط می خواهم به شرکت خود متناسب باشم." وقتی پسر این را گفت، پرسید: "آیا ارزش آن است؟ به نظر می رسد امروز به مدت طولانی به عنوان یک فرد بد فکر کنید؟ "

یکی از دوست من، معلم، یک بار گفت که ما باید به کودکان آموزش دهیم تا به درستی انجام دهند، حتی اگر همه چیز را در غیر این صورت انجام دهند. وقتی یک کودک بودم، نه تنها علیه اراده اکثریت رفتم - من خودم نیز آسیب دیدم. من شروع کردم، و دیگران با شور و شوق به دنبال من بودند. بنابراین همه چیز شروع می شود - یک Indigator وجود دارد و بسیاری از ناظران وجود دارد که نوسان می کنند و نمی دانند چگونه می توانند از اثرات امتناع از شرکت در حامیان شرکت کنند. و این ناظران خاموش نمی توانند از حساب ها نوشته شوند - به آنها بستگی دارد، همچنان ادامه خواهد یافت یا نه.

این امروز فرزند من نیست امروز در این سایت، این مرد را تحقیر کرد. اما برای من کافی نیست

منبع

ادامه مطلب