برای خارج شدن از "منطقه راحتی"، ​​ابتدا باید بیرون بیایید

Anonim

ما در زمینه یابی از Anastasia Rubatova در مورد "خروج از منطقه راحتی" دیده می شود و گردن کمی خود را نمی کشاند، گره خورده است. بله بله! برای اولین بار در این منطقه باشید! و پس از آن، به عنوان شما پرش، چگونه انتخاب کنید، shreds در حال پرواز در امتداد مقیاس.

منطقه.
شما می دانید، هر کس در اطراف من می خواهد از منطقه راحتی خارج شود. نه تنها مشتریان. بومی، دوستان، آشنایان. خبرنگاران مناسب! مردم کم رنگ، به طور مداوم نامناسب: "ما فقط باید از منطقه راحتی خارج شویم و خود را در ورزشگاه تعقیب کنیم." افرادی که با حملات هراس می گویند: باید از منطقه راحتی خارج شوید و از خودتان متاسف باشید! افرادی که دردناک زندگی می کنند، زندگی بسیار ناراحت کننده هستند، می گویند: خروج از منطقه راحتی و متوقف کردن ترک خوردن شیرین! "

این بدترین هماهنگی نیست. بعضی ها به سادگی می گویند "متوقف کردن ترک خوردن". راه حل کاردینال را به مشکل ببینید. از چنین کلمات، شروع به مشتاقانه شروع می شود. من الان توضیح خواهم داد برای خروج از منطقه راحتی، ابتدا باید در آن باشد.

"منطقه راحتی" چیست؟ این جایی است که گرما، دنج، آزادانه، خوشمزه، شاد و با خیال راحت است. جایی که دوست دارید و احترام بگذارید جایی که آنها به شما اهمیت می دهند (و شما نیز مراقب باشید، نه یک جانبه).

بسیاری از ما فقط چنین منطقه ای نداریم. خوب، هیچ منطقه ای وجود ندارد که از ما مراقبت کند. در بهترین حالت، یک منطقه برای نگاه کردن به اطراف وجود دارد. بهتر از هیچ چیز نیست، اما نه به طور کامل. این مانند الکل از یخ زدگی است - در اصل، آن را کمک می کند، اما نه طولانی، و بدتر از ژاکت پایین.

به روز شده در منطقه راحتی (من کلمه "منطقه" را دوست ندارم، او طعم کمپ را، اما آن را)، لازم است که کمی وجود دارد. روح را آرام کن و تنها پس از آن - بیرون بروید این احساس اشتباه است - زمانی که نیروهای کافی در همه چیز وجود دارد، و شما آماده هستید، شاید برای یادگیری چیز دیگری ... از اوایل زود بیدار شوید و در یوگا اجرا کنید ... شما در مورد پروژه کاری فکر می کنید، که او بوده است در این برنامه ها آویزان ... و در اینجا بسیار مهم است، این که انگیزه ای برای انجام کاری انجام می شود - او از داخل می رود و فکر می کند. ابتدا شروع به انجام دهید - سپس شما قبلا فکر می کنید. نه همیشه با این آهنگ، گاهی اوقات شادی دردناک از غلبه بر آن است، و در چه جهنم، شما فکر می کنید، من پشت سر RAM از این جارو برقی صعود کردم، اما قطعا نه از آخرین نیروها. مفید بود زیرا جالب بود.

افرادی که درباره "خارج شدن از منطقه راحتی" صحبت می کنند، معمولا هیچ علاقه ای به آن ندارند. اگر ما این طرح را به یک زبان ساده بشر ترجمه کنیم، آنها تقریبا به معنی زیر هستند: من قبلا به نوعی فیوویو، اما اگر من خودم را دقیق تر رنج می برم، شاید برای من بهتر باشد؟

خب من نمی دانم. اگر فرد مبتلا به آنفولانزا باشد، حتی بر پایه پایدار، شاید بعدا بهبود یابد.

اما به سختی از تنبیه می شود. اغلب به نظر می رسد مانند خودپنداره: "بله، من فقط تنبلی، من فقط نمی خواهم از منطقه راحتی خارج شوم." و این طراحی سرگردان یا طعم شرم دردناک ("من به اندازه کافی خوب نیست، من به عادت، حتی سقوط")، و یا گناه نمی رسم ("من به اندازه کافی تلاش نمی کنم، من به خوبی انجام نمی شود، نه خوب انجام شده، هیچ کس من را دوست ندارد وقتی که من به خوبی انجام نمی شود "). شرمسار و شراب ها چیزهایی مانند یک بوش، که همیشه پیدا خواهد کرد، چه باید بکنید، هرچه موفقیت واقعی شما به دست آورد. حتی اگر سرانجام خودتان را پشیمان کنید و به طور کلی آن را بخورید (هرچند این موفقیت نیست).

اما در خلاء بی رحمانه و در حد نیروها، هیچ فرد عادی طول نخواهد کشید. راه های بیشتر به علاوه منهای سه: خزیدن به "منطقه راحتی"، ​​به افسردگی بالینی سقوط (زمانی که خلق و خوی بد، بلکه تشخیص) و یا در روانشناسی شدید است. چه گزینه ای بهتر دوست داری؟ من اول هستم به خصوص، در زمان های سنگین حیاط. فشار اطلاعات بحران مالی. زمستان نوامبر هیچ خورشید وجود ندارد و اگر ناگهان شما می دانید که چگونه به منطقه راحتی برسید، پیشنهاد می کنم تا بهار بمانم.

ادامه مطلب