تجربه شخصی: مهد کودک و سازگاری برای مادر

Anonim

غمگین.
روانشناس من در مورد حاشیه های من در مورد مهد کودک گفت: "این فوق العاده به اشتراک گذاشته شده شما نه تنها یک دختر است، بلکه شما نیز هست." و او درست است ما باید از اجتناب ناپذیری مهد کودک و جهنم همراه با او بمانیم.

دو ماه از باغ دختر واقعا دو ماه از جهنم شخصی من است. من باید کودک را ترک کنم، جایی که او بد است، با افرادی که او می ترسد. برای من معلوم شد که تعجب آور است که مهد کودک به من آزادی شخصی نمی دهد، این امر برای من تسکین نیست، بلکه یک بار اضافی است.

من مجبور شدم این واقعیت را قبول کنم که مهد کودک یک سیستم است. و هیچ تلاش من انجام نخواهد شد، به عنوان مثال، مربیان مودب و مهربان، و کاسترول در قسمت بعد از ظهر خوشمزه است. از جمله کمک مالی به گروه.

اما، یک راه دیگر، من مجبور شدم قبول کنم که چه چیزی نمی توانم تغییر دهم. و زنده ماندن از تلاش های خود را. من انطباق خود را گذراندم مانند بسیاری از مادران که یک فرصت مادی ندارند برای دادن یک کودک به یک باغ خصوصی برای کودکان دوستانه، و آنها، مانند من، کودک را به باغ شهرداری هدایت می کنند که به آن داده می شود - بدون انتخاب. و اینجا یا خوش شانس، یا نه خوش شانس. ما با دخترم خیلی خوش شانس نبودیم.

بنابراین، و تنها، و به هیچ وجه

SAD3

محکومیت آهن لزوما و اجتناب ناپذیری مهد کودک کلید اصلی موفقیت است. اگر هیچ محکومتی وجود نداشته باشد، شما در شک و تردید برای کودک غرق خواهید شد. بله، کودک تاسف است، اما به شیوه ای متفاوت است. بنابراین، حتی اگر شما در اتاق پانسمان یک مهد کودک با یک کودک شیرین نشسته اید، در حالی که کودک خود را آرام می کند و خود را مخالف می کند تا به گروه برود، می دانید که شما ترک خواهید کرد و کودک باقی خواهد ماند.

وجدان خالص

کمک به کودک در انطباق خود: آیین های خداحافظی و جلسات، تماس عاطفی با کودک به باغ و پس از نگرش نسبت به هیستریک، کمک به برقراری ارتباط با مربیان - مفید و مادر. آگاهی که همه چیز را که به شما بستگی دارد، قدرت و آرامش می دهد.

من مادر یا مادر نیستم؟!

اعتماد به نفس این است که چگونه کودک را به باغ خود تطبیق می دهید، برای فرزندتان مطلوب است. این مورد برای من از پیشین پیروی می کند و اولین بار آن را بازتاب می دهد. اعتماد به نفس اجازه می دهد تا زیبا برای صرفه جویی در قدرت.

من بر روی سازگاری تدریجی ایستادم و در مورد حفظ روابط اعتماد روابط با یک کودک، در مورد عدم پذیرش خشونت، از جمله روانشناختی، ایستادم. اشک، هیستریک، تظاهرات احساسات منفی مجاز است. اگر چه این آسان نبود، "هضم" احساسات کودک ... اما پس از آن کمک به یک روانشناس کمک کرد - مورد بعدی. و "postlade".

با آنها به شنا؟

در حالت ایده آل، هرچند همیشه در دسترس نیست - کمک به افراد دوست داشتنی. روانشناس کودکان به من کمک کرد. تقریبا هر روز پس از خواب یک دختر در باغ، من با او آنلاین تکیه کردم. و خیلی واضح شد او همچنین به من کمک کرد تا متوجه شود که مشکلات باغ به علت سوء استفاده از من یا رفتار من نیست، بلکه خواص سیستم آموزشی است. و من با مردم برخورد نمی کنم، اما با جزئیات مکانیسم.

و به یک دوست کمک کرد - متخصص آموزش و پرورش. او گفت که او مرا درک کرد، بله، برای من خیلی دشوار است، او به من کمک می کرد ... من را به من آغوش گرفتم، من قهوه را پختم یا پناهگاه شراب را ریختم. "من دست ها را گرفتم" و به طور کلی، زمانی که بعد از مکالمه دیگری با مربی به اشتراک گذاشتم، به هر حال آرام شدم.

اما این مورد من است. شاید شما اعتماد کنید فقط سیستم و مربیان را تجربه کنید. مهم است که حمایت از آن ها یا یکی از شما اعتماد داشته باشد.

Hush Hush ...

SAD1

به طور موقت، اما اعمال می شود. شیوه های آرامش بخش. قطره های تسکین دهنده، چای یا قرص. روش های آب هوای تازه. تمرین فیزیکی. من اغلب از مهد کودک به پا رفتم. معمولا ما به وسیله اتوبوس به باغ می رویم (چه نوع باغ به ...)، قدم زدن سریع در کت و شلوار راحت - 30-35 دقیقه. به ویژه روزهای دشوار من در 20 دقیقه به خانه رسیدم. او دوش گرفت، روی تخت افتاد ... ما چند بار گریه کردیم، اشک ها نیز آرام می شویم و آرام می شویم. در شبها، آنها به آرامی همراه با دخترش راه می رفتند، با دخترش آغوش گرفتند. حمام، ماساژ، پیاده روی، پیاده روی، پیاده روی، پیاده روی و پریدن نیز مفید هستند.

آزادی فساد

آمادگی اولیه برای این واقعیت که آزادی ها می توانند و "اتفاق نمی افتد". حداقل، اولین بار یک مهد کودک را می توان برای شما منتشر کرد، اما یک بار اضافی. و اخلاقی، و فیزیکی و مواد. من چنین آمادگی نداشتم ضروری است که یک دسته از لباس ها را بخورید تا هر روز شستشو ندهید، در تربیت بدنی شکل دهید، چکمه ها گرم ترین / زیبا / راحت / ارزان نیستند، و به طوری که دختر می تواند نگران و با همدستگی راحت، و یا به طور کامل بدون اتصال دهنده) ، باعث تحریک شد و در بودجه خانواده برنامه ریزی نشده بود.

این واقعیت که دو ماه اول باغ زمان به طور مداوم با سیستم مبارزه می کند، همچنین تعجب آور است.

روانشناس کودکان Liana Naboshvili توصیه می کند مادران برای شروع به انطباق کودک به باغ به مدت 3-6 ماه قبل از رفتن به کار (البته، اگر چنین فرصتی وجود داشته باشد، متاسفانه، همه چیز نیست): "بچه اعتیاد آور نیست مهد کودک یک فرایند غیر قابل پیش بینی با تعداد زیادی از متغیرها است: شما باید ویژگی های کودک، سن، خلق و خوی و خلق و خوی والدین و سبک کار معلمان در مهد کودک و خیلی بیشتر را در نظر بگیرید. و یک کودک بدون مشکلات خاص وارد سیستم باغ می شود، و دیگری نیاز به چند هفته یا حتی ماه برای انطباق دارد، بنابراین مطلوب است که یک ذخایر خاص "برای مانور" داشته باشد.

چرا همه چیز لازم است؟

SAD2

یادگیری درسهای آگاهانه نیز کمک می کند - از طریق عقلانیت وضعیت و انتزاع از آن. چه چیزی به من تطبیق نشده است که هنوز سازگاری را به من به مهد کودک دختر تبدیل کرده است؟

اعتماد به نفس در توانایی های شما و در حق مادران خود. توانایی تحمیل فرزند شما و دفاع از مرزهای شخصی ما با آن. این احتمالا یکی از مهمترین دستاوردهای من است. هنگامی که معلم می گوید: "بنابراین شما به کودک توضیح دهید که کودک اشتباه گرفته است، من سوگند یاد نمی کنم، اما من فقط با صدای بلند صحبت می کنم،" من پاسخ می دهم: "من به فرزندم نمی گویم که او اشتباه نمی کند. "

دوستان باشید، دوستان باشید ... اما واقعی باشید

و حتی آنچه که ما داریم، متاسفانه، کار نمی کرد - روابط با معلمان. در صورت امکان، این روابط را برای ایجاد و حفظ آن هزینه می کند. هنگامی که یک کودک می بیند که مامان دوستانه با مربی ارتباط برقرار می کند، برای او تغییر می کند و از جدایی با والدینش جدا می شود. و مادر آسان تر از ترک کودک در باغ است.

Liana Nortrooshvili: "مهم است که سعی کنید تعادل بین دفاع از اصول خود و تعامل صحیح و احترام را پیدا کنید. مطمئنا شما نباید منتظر یک رویکرد فردی به کودک در مهد کودک باشید - در هر گروه، منافع اکثریت مهم تر از منافع یک فرد جداگانه خواهد بود. " من در مبارزه برای اطمینان از اینکه کودک خوب بود، سعی کردم به یک رویکرد فردی دست یابم. انتظارات واقع گرایانه یکی دیگر از کلید موفقیت است.

ادامه مطلب