مردم از آشکارا در مورد خود در شبکه های اجتماعی می ترسند؟ نظرسنجی pics.ru.

Anonim

زمان زمانی بود که متون وبلاگ نویسان، شناخته شده یا نه، ساده و فرانک بودند. Trolli، Chams و Cybercriminals مردم را بسیار مراقب باشید.

اما اگر به آن نگاه کنید، مردم شروع به نوشتن کمتر نه تنها در مورد زندگی خود کردند. موضوعات زیادی وجود دارد که کاربران شبکه های اجتماعی از نظر آنها ابراز نظرات خود می دانند. ما از خوانندگانمان پرسیدیم که آنها از خود در شبکه های اجتماعی از نوشتن خود اجتناب می کنند. در اینجا پاسخ های آنهاست.

ShutTerstock_705923737.

درباره سیاست

من دوست ندارم آنچه را دنبال می کنم، در افراد با دوستان مخالف. من معمولا قبل از نوشتن چیزی بسیار فکر می کنم - چه کسی می تواند مجازات کند و چرا من آن را می نویسم.

***

نه از ترس، بلکه از آنجا که در طرف های مختلف Barricades دوستان. چرا ترسناک نیست - من فقط نمی خواهم. برای چی؟ در حال حاضر درب های با صدای بلند را از عزیزان من دیدند. و دوستان نه تنها در FB - در زندگی ... آنها شکستن. بنابراین کمتر برای نوشتن در مورد سیاست کمتر شد. برخی کمتر

***

درباره پوتین بقیه خوب است، حتی چیزی که نمی تواند به میلیون ها نفر برسد. چرا، علاوه بر مشکل با میلیون ها نفر، هنوز مشکلی با پوتین دارید؟

***

در مورد چگونگی هیستری نزدیک صنعتی، چگونه آزار دهنده است، چگونه به دلیل آن آماده است تا هر گونه واقعیت و هر گونه تشدید ناسالم را در این موضوع بکشاند. من هیستری را به سادگی کیفیت غیر قابل قبول را در نظر می گیرم. هر کجا که اتفاق افتاد

***

در مورد نگرش آن به اوکراین و انقلاب 17 سال. چه کسی می داند - او می داند و سیاست بر روی دیوار مورد نیاز نیست.

***

در مورد جنگ، چرا که دوستان در هر دو طرف. در مورد پایین بدن، به موجب آموزش و مخاطبان.

***

من می ترسم هر گونه اطلاعات ضد دولتی را بنویسم و ​​جایگزین کنم. موارد پرونده های قانونی در کشور ما وجود داشت.

***

من می ترسم در مورد موقعیت من بنویسم: من Navalny را پشتیبانی نمی کنم و من آن را Krymnash دوست دارم. من به طور کلی به این معنا برای ثبات، زیرا من 90 ساله را به یاد می آورم.

***

من می خواهم، اما من می ترسم که من قدرت کافی برای بحث اجباری ندارم، درباره دیدگاه های ضد دولتی سوسیالیست من، در مورد نگاهی به دنیای ستیزه جوی روسیه و در Bandera، بنویسید.

درباره کار

درباره Vetertains شما اول، چون یک دسته از برتری از انتهای صفر به شدت علاقه مند است، من مالیات را پرداخت می کنم و به طور مستقیم بر روی تماس چک می کنم (مهاجرت کمک نمی کند). من از زمانی که چنین سوال در نظر گرفته نشده است، پشیمانم. ثانیا، من باید داستانها را به سختی پردازش کنم. از لحاظ اخلاقی بد - نوشتن، چگونگی قابل تشخیص و عمیق، در مورد تجربه شما، به دلیل اینکه بیماران من میزبان هستند و ابتدا باید بپرسید، چه چیزی در مورد آنچه شما می توانید بنویسید، و به طور کلی ممکن است. آسان تر نیست که روی میز بنویسید.

***

من نمی نوشتم که چه چیزی می تواند دوستان را مجازات کند و مشتریان ممکن است اشتباه بگیرند. بنابراین، به عنوان یک قاعده، من چیزی درباره کار نمی نویسم.

***

من سعی می کنم با دقت در مورد کار صحبت کنم. تنها چیزی که من می توانم کاملا به طور عمومی بیان کنم، که شواهد است. از آنجا که آموزش روسیه یک منطقه بسیار آسیب پذیر است. اگر من در مورد چیزی صحبت می کنم، من سعی می کنم دقت دقیق این اصطلاح را نظارت کنم - در سطح انتشارات مجله یا سخنرانی در کنفرانس.

***

من می ترسم که یک وبلاگ درباره احساسات پاتریابا را در ساختار ویژه ای بنویسم، جایی که من کار می کنم. و نه حتی به این دلیل که "ورود"، اما به این دلیل که محیط زیست هنوز هم گیج شده است، و آنها را نمی خوانند، و شروع به خرد شدن، همه چیز خواهد شد گذشته مغز و حتی بدتر - باعث تجاوز ... مردم برای اغلب ساده هستند. و در عین حال من سرم را مانند این سیستم شکسته ام. به عنوان مثال، به عنوان مثال، به عنوان مثال متوقف شد، برای محبوب کردن تصاویر از سری "Muzhig-Fireman حمل شهروند نیمه آتش از آتش".

***

من سعی نمی کنم چیزی درباره کار بنویسم. از آنجا که خواندن، و مقامات / همکارانش ممکن است چیزی را که من در مورد آنها فکر می کنم دوست ندارم.

***

موارد پزشکی، آه، من چیزی برای گفتن دارم! اما من نمی توانم، رمز و راز زندگی خصوصی بیماران، من حق ندارم افشای، و بنابراین سکوت.

***

من در مورد برنامه های کاری درباره کار ناتمام صحبت نمی کنم. اول، ایده می تواند "رهبری". ثانیا، لازم است که در مورد کار صحبت نکنیم، بلکه این کار را انجام ندهید - نه این که "بخار در بوق رفتن خواهد رفت."

***

من می ترسم در مورد تجربه بد من با آثار قبلی بنویسم. این می تواند علیه من Eichara یا کارفرمایان مورد استفاده قرار گیرد. و ما همچنین ما را بسیار سخت در شبکه ها کنترل می کنیم. به عنوان مثال، من برای من گزارش شده است که در مورد کار بیش از حد بنویسم.

در مورد مشکلات شما و شخصی دیگر

در مورد افسردگی او. علاوه بر این، من می ترسم که توسط mimocrokodils منفی نیست، اما آنچه که می تواند به نحوی بر اشتغال تاثیر بگذارد. از یک کار من در حال حاضر لگد زدن زمانی که متوجه شدم که من افسردگی داشتم.

***

درباره ترس هایش - از بیماری ها (که در آستانه سن و ارثی هستند و منتظر ساعت خود هستند) به مشکلات، به خصوص کوچک شرم آور، هنوز هم در مورد تمام مشکلات کودکان، رفتار آنها، آموزش آنها. به جای شکایت، من فقط عجله دارم تا این مشکلات را حل کنم، نیروهای من را تحمل کنم. چرا شکایت نمیکنیم؟ من در چنین شرایطی همدردی نخواهم کرد. برعکس، خشک می شود. و اگر حداقل یک نوع از روحیه خوب می گوید: "من به شما گفتم که همه شما هستید (نه همه، اما نیمی نه، نه نیمی از آنها) شما اشتباه می کنید،" من می توانم از پولس دوباره خراب کنم. من این را نمی خواهم، منابع من دارای یک منبع کوچک است، فقط کمی بیشتر از آن برای بقا لازم است، و من سعی می کنم آن را به طور مطلوب معمول. من می توانم آن را تمدید کنم که "به طور تصادفی اتفاق افتاده" چیزی و سه بار دیگر در یک ردیف. این اتفاق می افتد من می توانم بالا بروم که من انتزاعی خسته هستم اما من نمی خواهم اینجا بنویسم، از آنچه که من آماده هستم برای ضرب و شتم سر خود را در مورد دیوار، چون من روزانه انجام می دهم - و کار نمی کند.

***

چنین اقداماتی وجود داشت - # Yaneboless Token. بنابراین، من تا به حال می ترسم اگر چه گفتن وجود دارد بسیار زیاد است ...

***

من سعی می کنم در مورد این مشکلات بنویسم، در راه حل که مردم خارجی نمی توانند کمک کنند (به عنوان یک قاعده، این امور مالی، خانواده های نوجوان کودکان و مخالفت شوهرش) است. از آنجا که شما قطعا مشاوره در روح "موش" توسط جوجه های گوشتی "، و همچنین عقل مردمی از نوع" چشم های خود را که آنها خرید "و" samadavinovat ". هنگامی که به زندگی و خیلی سخت، من به یک منفی اضافی نیاز ندارم.

***

من درباره زندگی شخصی، جنبه های جنسیت و هویت جنسیتی نوشتم. از آنجا که من می خواهم مردم را با نظرات ارزشمند خود از شورت هایش حذف کنم. من در مورد دستاوردها و فعالیت های خیرخواهانه نوشتم، زیرا حتی یک بار صمیمی، صدایی مانند یک سربازخانه است و "آنچه را که من به خوبی انجام می دهم" می بینم، و تقریبا همه چیز را خیلی زیاد می بینم. ما تقریبا در مورد بسیاری از مشکلات نوشتیم، زیرا "شما قوی هستید، می توانید مقابله کنید."

***

من درباره غارت نوشتم، زیرا در میان فرانسیس مردم وجود دارد که مشکلات من مروارید کوچک و کسانی هستند که می توانند از شام برای شام بخورند. قبل از اولین بار ناخوشایند به افتخار، قبل از دوم - به سر می برند. و به طور کلی، Dons Noble در مورد پول در عموم صحبت نمی کنند.

***

هرگز تلاش های ادبی را که سیگار نکشید ارسال نکنید. اگر نمی دانید که من فقط در جوانان، پارانویا منتشر شد و قابل توجه نیست. و، با چند بار، من بیمار هستم، در حال حاضر من چیزی دیگر نمی نویسم از شما نیز نمی توانید من را نیز سرزنش، هیچ اطلاعاتی که می تواند در برابر من و یا عزیزان من تبدیل شود.

***

معمولا من می ترسم که در مورد رویدادهای بد که هنوز به پایان نرسیده ام بنویسم. شاید این چیزی شگفت انگیز است. به علاوه، من ناخوشایند گلبول می کنم.

***

درباره مشکلات شخصی، سلامت، با کسب و کار. درباره کوه، در مورد درد. این بر تصویر شرکت تاثیر می گذارد. به طور کلی، صداقت و صادقانه به وبلاگ و کسب و کار آسیب می رساند. لازم است سکوت، موفقیت آمیز و همه دلپذیر باشد.

درباره عزیزان و آشنایان

من می ترسم یک عکس از خودم، شوهر و پسر ارسال کنم. به طوری که نوعی آمادگی آنها را برای سحر و جادو استفاده نکرد. از آنجا که چیزهای واقعا خطرناک برای هر احمق در دسترس قرار گرفته اند.

***

وقتی که من یک وبلاگ را بدون نام به دنیا آوردم، از چندین داستان جان سالم به در بردم و مردم خود یا آشنایان را آموختند. هیچ چیز بحرانی نیست، اما شایستگی را در حال حاضر با احتیاط بزرگ. داستان های زندگی من برعکس، من سعی می کنم همه چیز را زودتر یا بعد از آن منتشر کنم، با توجه به دفع مهم برخی از موضوعات ممنوعه. خوب، بله، بله، من چند بار شپش کرده ام، و چو؟ آنها بیشتر در مورد آن می گویند، شانس کمتری برای اجرای آنها، من سپر.

***

هیچ اسرار دیگری وجود ندارد، حتی در فرمت "در یک پادشاهی دوردست با شاهزاده خانم n" وجود ندارد. به هر حال، کسی حدس می زند و همه چیز بد خواهد بود.

درباره باورهای آنها

من از اقلیت های جنسی حمایت می کنم، اما من در مورد آن نوشتم، چون من به عنوان یک معلم کار می کنم و می توانم به کار من آسیب برساند. غمگین. فمینیسم باقی می ماند، من از نوشتن در مورد آن نمی ترسم.

***

در مورد برخی از تجربیات مذهبی - جنگجویان بد برای علم، به کار گرفته خواهند شد و آنها ثابت خواهند کرد که من Markobes هستم.

***

بدون استدلال در مورد دین (من عرفان)، خدا ممنوع، حتی در یک مخاطب دوستانه - همیشه کسی است که مخالف است و قصد دارد به اثبات اشتباه شما.

***

درباره آتئیسم از آنجا که آنها بلافاصله آن را "پیش بینی" اعمال می کنند، یا کلیسای نابود شده توسط بلشویک ها را به یاد می آورند. یعنی من نیز یک کلیسا هستم.

***

درباره مذهب وحشتناک تر از همه چیزهایی است که من معتقد هستم، اما نه در همه مذهبی و مذهب به معنای معابد، نماز مشترک، انطباق با پشته قوانین و سایر قرون وسطی به من.

***

من نمی خواهم درباره مذهب صحبت کنم. من می توانم به تعطیلات تبریک بگویم، اگر من در مورد او می دانم. اما من درباره موضوعات مذهبی و الهیات صحبت نخواهم کرد. من یک متخصص نیستم، اما شما می توانید جایگزین کنید. شما می توانید شخص یا توهین را مجازات کنید - به طور تصادفی، اما چرا؟

***

من همچنین وقتی که من در مورد دیدگاه های بی نظیر من نوشتم، عباراتی را انتخاب می کنم.

مقاله Lilith Mazikina تهیه شد

تصویر: Shutterstock

همچنین بخوانید:

8 چیز که نمی تواند در شبکه اجتماعی قرار گیرد

چگونه شبکه های اجتماعی درک درک ما از واقعیت را تغییر می دهند

نمایشگاه غرور: همانطور که در شبکه های اجتماعی ما سعی می کنیم بهتر از آن باشد

ادامه مطلب