مامان، چه کسی بیشتر دوست داری؟

Anonim

shutterstock_740307889-1.

همچنین، گاهی اوقات برای مسائل پیچیده آماده می شود.

به تازگی، با پسر متوسط ​​ما به ناهار در مک دونالد رفتیم. من به او حق دادم که مادر را به هر یک از رستوران های محلی دعوت کنم، و در نهایت ما معلوم شد که آنجا هستم. ما در مورد مدرسه، دوستان و ابرقهرمانان جدید خود صحبت کردیم، و سپس ناگهان سکوت کرد، به طرز وحشیانه پولینگبور را سوزاند و پرسید:

- مامان، و شما بیشتر دوست دارید، من، استنلی یا ادوارد؟

سوال کلاسیک، من می دانم، اما من آن را برای اولین بار شنیدم، از آنجا که بزرگتر از آن هرگز از آن خواسته، اما جوانتر هنوز از چنین فلسفه دور است.

و پس از آن من از این کتاب ها در مورد تربیتی که خواندم سپاسگزارم. اجازه دهید خیلی از سر بیرون بیاید، اما پایه - هرگز نمی گویم "من عاشق شما همان" - محکم محکم.

اگر چه گاهی اوقات آن را در ابتدا تصور می کرد که به نظر می رسید که این پاسخ منطقی ترین و صحیح بود. "شما برای من و برای من برای من و برای پدر عزیزم، بچه های عزیز، شما همه بخش جدایی ناپذیر از زندگی ما است و ما به طور جداگانه آواز نمی خوانیم و حیوانات خانگی را تعیین نمی کنیم،" به نظر می رسد، پاسخ بسیار صالحه، که به نظر می رسد در موقعیت برابر است.

اما کودکان، به نظر می رسد که به نظر می رسد خودخواهانه، و سوال عدالت و برابری نسبت به برادران و خواهران خود، زمانی که آنها از سوال عشق والدین سوال می کنند، حداقل آنها را نگران می کنند.

به نظر می رسد که زمانی که یک کودک می پرسد: "چه کسی شما را دوست دارید، مادر، من یا خواهران من،" او می خواهد فقط در مورد خود، در مورد منحصر به فرد خود و احساساتی که شما دقیقا تجربه می کنید، بشنوید.

و با توجه به احترام به من توسط نویسندگان، عادل فابر و الن مازلش، برابری در رابطه با کودکان در کلمات، اهمیت آنها و حتی تحقیر را تجمع می دهد. به عنوان غذا به تفکر در کتاب "برادران و خواهران. چگونه برای کمک به کودکان خود را با هم زندگی می کنند "آنها تاریخ کوتاه را به ارمغان می آورند.

"یک همسر جوان به شوهرش تبدیل می شود و یک سوال غیر منتظره می شود:

- و چه کسی بیشتر دوست داری، من یا مادرت؟

"من عاشق تو هستم،" شوهر پاسخ می دهد و در معرض مشکلات جدی قرار می گیرد.

او باید بگوید: "مادر مادر من است. و شما شگفت انگیز، یک زن زیبا که با آن من می خواهم بقیه زندگی من زندگی کنم. "

بنابراین با کودکان، زمانی که ما در مورد برابری صحبت می کنیم و "همان" احساسات آنها صحبت می کنیم، ما کودکان را متعادل می کنیم و فردیت خود را محروم می کنیم. اما هر کس می خواهد خاص باشد و از دیگران متفاوت باشد.

و این نه تنها به یک سوال مستقیم در مورد عشق والدین، بلکه تعداد پنکیک ها بر روی یک صفحه، و زمان صرف شده به صورت جداگانه با هر کودک و از آن طرف مادر او بر روی نیمکت نشسته است.

کودک رضایت اصلی از نیاز عاطفی او، نه مقایسه با خواهر و برادر.

همان A. Faber و E. Mazlish توصیه های زیر را توصیه می کنند عبارات به جای استاندارد برابر است. مثلا:

یکی "به جای تقسیم همه چیز به همان اندازه (" شما به عنوان بسیاری از انگور، مانند خواهر خود را ") ...

بیایید هر کدام نیاز داریم: "آیا شما پنج انگور یا یک دسته کامل را می دهید؟"

2 به جای نشان دادن همان عشق ("من عاشق شما همانند خواهر شما") ...

نشان دادن کودک که شما آن را دوست دارید به شیوه ای خاص: "شما تنها جهان هستید، هیچکس نمیتواند جای خود را بگیرد."

3 به جای پرداخت هزینه برای کودکان یک مقدار مساوی از زمان ("من ده دقیقه با خواهر خود، و سپس ده دقیقه با شما") ...

زمان را برای یک نیاز واقعی انجام دهید: "من می دانم که من مدت زیادی با ادبیات خواهر شما انجام داده ام. این مقاله برای او بسیار مهم است. به محض پایان، من می خواهم بدانم چه چیزی برای شما مهم است. "

و حتی اگر مادر یا پدر دارای حیوان خانگی باشد، بهترین دارو از احساس گناه آزاد خواهد شد و تأکید بر ویژگی ها و نقاط قوت هر یک از کودکان، همه را به احساس محبوب و قابل توجه می کند.

و آن روز، در ناهار، من به سمت پسرم رفتم و آرام با لبخند گفت:

- من تنها یک رابرت دارم، تنها یک پسر شگفت انگیز و شگفت انگیز که من امروز بسیار خوشحالم که امروز خوشحالم. من خیلی دوستت دارم، خیلی زیاد، و من واقعا دوست دارم زمانی که ما زمان را با هم صرف می کنیم.

او لبخند زد، یک همبرگر را بیدار کرد و به من در مورد دوست جدیدش در مدرسه گفت که نام آن مسی است، و همچنین یک بازیکن فوتبال مورد علاقه ...

تصویر: Shutterstock

ادامه مطلب