"این دست مادر آلمان بود." راه های عجیب و غریب که مردم خود را با کره به دست آورده اند

Anonim

هنگامی که شما نیاز به دریافت پول پول، و یا تغذیه کودک در شب، به نظر می رسد به نظر می رسد گرفتن.

ما از خوانندگان ما خواسته ایم بگوییم، چه روشهای عجیب و غریب آنها برای به دست آوردن نان خود را با کره ساخته شده است.

***

ShutTerstock_679759039.
به هیچ وجه پیشنهاد شد اسکن، تشخیص و مبارزه با متن کتاب ... که در اینترنت بود. آنها 100 دلار با صورتحساب های یک دلار پرداخت کردند، چنین سقوط هایی که 8 نفر از آنها در بانک قبول نکردند. من نمی فهمم که چه اتفاقی افتاده است.

***

هنگامی که من به عنوان یک ناظر انتخابی، در واقع، برای ناهار کار می کردم. از 8 و 8 Murzles در راهرو مدرسه و با مادربزرگش ارتباط برقرار کرد - یک ناظر از کمونیست ها. او به خاطرات خیم نقل کرد و به من گفت چه نوع دسته ای به عنوان تغذیه. اپل بهترین است، اما او اصول دارد.

نامزدهای ما از دست دادند و آنها را با یک گوشت گاو با یک سوسیس و یک بسته آب گوجه فرنگی تغذیه کردند.

***

یک گزارش از بازی بازی را به منظور سفارش ویرایش کرد.

***

کاملا مطمئن نیستم که این یک شغل است: دسته ای در اولویت دعوت به ضیافت، و از آنجا که من کفش های مناسب نداشتم - پس از آن چند کفش.

***

یک کشتی موتور را نقاشی کرد. با توجه به رودخانه ها و کانال های سنت پترزبورگ، که بروید. برای سه روز، و داخل و خارج.

***

سخنرانی را برای پول در ساحل فشار داد. در یک کلاه پرواز.

***

او "دست مادر آلمان" را در نصب هنرمند مدرن آلمانی، که در فضای لنک تئاتر برگزار شد، بازی کرد. "مادر آلمان" یک عروسک گچ در صندلی چرخدار بود، چهره او یک پنکیک سفید بود، فیلم "چهره ایستاده" بر روی آن از پروژکتور فیلم پیش بینی شد. و دست زن پیر یک روسری بی پایان را گره می دهد (با توجه به ایده هنرمند فقط حلقه ها را روی سوزن های بافندگی نقل مکان کرد، اما من می دانستم که چگونه کورکورانه گره خورده است، بنابراین روسری به طور جدی گره خورده است). من پشت صندلی نشستم، زن پیر را برای کمر آغوش گرفتم و دستانم را در آستین های خود نشت کردم. جلسات 30 دقیقه بود، من وقت داشتم تا برش های کاملا مناسب روسری را تحمیل کنم. مردم گیج شدند و تماشا کردند: دقیقا، عروسک، با دقت، چهره از فیلم ها، اما آن را می کشد! هنگامی که یک سوزن را کاهش دادم برای مدتی، من از یک دست به سمت دیگر رفتم، همه انواع حرکات را ساختم. مردم با علاقه نگاه کردند. و پس از آن من به خاطر صندلی بلند شدم و اظهار داشت: "کمک به زن سالمند! خدمت! " من سوزن ها را گرفتم، در جای خود نشستم و همچنان به گره ادامه دادم. پس از جلسه به دلیل عروسک و خرد شده بود. تخمک ها

***

مجازی بود هیچ سیاست، فقط چندین کاراکتر ایجاد کرده و با یکدیگر ارتباط برقرار کرده اند، مانند این انجمن خالی نیست.

***

من به نحوی سایت را برای شیشه ی سه لیتر عسل انجام دادم.

***

shutterstock_679717981

او در سه دختر زیبا در یک سایت دوستیابی برای گرفتن خارجی های غنی کار می کرد. تعجب آور بود: من به تصاویری از دختران ناشناخته، از نام او نوشتم، و حقوق و دستمزد بستگی به تعداد نامه های نوشته شده به من داشت. پرتاب کردن از آنجا که از جهنم خسته شد به هر حال، حقوق و دستمزد هرگز دریافت نشد

***

به هر حال من به عنوان یک مدل برای هنر بدن کار می کردم و رنگ های فلورسنت را نقاشی کردم. یک گروه از دانش آموزان چینی. بنابراین، پایدار تر - در جوانان، به صورت دوره ای در کافه ها برای داستان در مورد مکانیزم های مولکولی و اپی ژنتیکی حافظه و یادگیری درمان می شود ... اوه، در 13 سال من در نصب کریسمس شرکت کردم و من مریم مقدس را به تصویر کشیدم. چند ساعت با یک کودک کولکا عیسی راضی است. نصب یک هفته کشف شد، اما من فقط یک روز نشستم - با ویژگی من، به طور کلی، ظاهر یهودی، همکلاسی سیگار کشیدن را با موهای قرمز جایگزین کرد، که بیمار شد و نمی توانست برود. و پس از آن من به سختی من را گرفتم، چون بینی بیرون نرفتی!

***

او یک کتاب برای یک فرد با گواهی اسکیزوفرنی نوشت. هدف این کتاب موجب نارضایتی از مقامات روسیه شد تا به نویسنده پناه برده شود. این کتاب با تجزیه و تحلیل رویدادهای تاریخی بود. به نظر من، نه نورد

***

من نامه ها را تشکیل دادم و بلافاصله آنها را به صورت مجله "آموزش پیش دبستانی" پاسخ دادم

***

هنگامی که من هیچ پولی نداشتم و چنین دغدغه ای مناسب بود که قبلا در کارت اعتباری پرداخت می شد، من به یوروویژن نگاه کردم، فکر کردم و ناامید شدم آخرین پول اعتباری را در پرتغالی قرار دادم. پرتغالی برنده شد، و در حال حاضر دوستان من شوخی می کنند: "من جمع آوری پول شما را جمع آوری شده برای حمایت از شلوار!" به هر حال، من دقیقا همانطور که لازم بود به طور کامل بدهی بدهم.

***

در داگستان، آنها با یک دوست از ساحل بازگشت، آنها به یاد می آورند که "هیچ نان" در کلبه وجود ندارد ("همه چیز دیگر"، با این حال، آن بود) - من از ازبک، صاحب نانوایی، Churek در تبادل برای یک درب بازکن پرسلن، فقط در آن ساحل یافت شد و مانند سوغات انتخاب شد.

***

ShutTerstock_679455874.

ما مجبور بودیم یک هواپیمای تبلیغاتی را برای یک تور تور از یک خواننده روسی ذخیره کنیم. تنها در آن زمان برای این شرکت گواهی شده است. ما تضمین فیلم و امنیت، از طرف مشتری یک هواپیما صحیح است که این فیلم با رنگ سقوط نمی کند. ما آمدیم، یک برچسب تست فیلم را ساخته ایم یک ساعت منتظر بود و آن را ترک کرد. رنگ باید در نقطه باقی بماند - ممکن است چسب بسازم. در سه بار، هواپیما خدمت می شد، که از آن رنگ به سادگی دست مرطوب پاک شد.

برای هر یک از اعضای بیهوده ما نیمی از هزینه کار را پرداخت کرد.

***

رمزگشایی پورنو من غلتک ها را فرستادم، و آنها را توصیف کردم - کدام دسته به آن دسته از آن دسته از آنها و غیره (فقط نوع مدل ها - خوشبختانه، هنرمندان ژانر من مجبور به دانستن ...). آنها کمی پرداخت کردند، اما در یک زمان: درست در همان روز می توانستند، بعدا به یک بعدی ترجمه شوند، و این مهم ترین چیز در آن زمان بود.

نه تنها باید در حال تماشای سریع باشد تا دقیقا چه کسی آنجا را درک کند و جایی که 200 نفر می دانند. رمزگشایی را بردارید - و معمولا زمان متن در دو کوتاهتر از آن خارج می شود. بله، حتی در هر بلوک از 25 غلتک، هیچ تکرار معنایی وجود نداشت. بله، برای 5 غلتک دیگر به طوری که یک متن 200 نیست، و در 400 کاراکتر بود ... این به ذکر است که در میان غلطک ها آمده است ... hmm ... بسیار عجیب و غریب است. سپس یک ماه پیش نمی توانستم ببینم

داستان ها برای pics.ru جمع آوری می شوند

تصاویر: Shutterstock

ادامه مطلب