سگ به عنوان یک آشکارساز وضعیت: "شوهر فقط می خواست برتری بیش از همسرش را حفظ کند"

Anonim

چه می توانم در مورد خانواده یاد بگیرم، به سگ و رابطه او با صاحبان نگاه کنم؟ بیش از حد ممکن است فکر کنید، همانطور که من Blogger Sofya Baskin آموختم.

وقتی که او در پایان نامه کار می کرد، این داستان را شاهد بودم. برای شرکت در یکی از آزمایشات، ما از صاحبان خود را با توله سگ های تازه به دست آوردم، از آنها پرسش های زیادی پرسیدیم، توله سگ را آزمایش کردیم و سپس به طور دوره ای از سگ در خانواده بازدید کرد.

فقط مالک گوش داد، اما نه معشوقه

B534AEADBEEA0208DF7422ED90919BC2.

توله سگ Senbernar مانند Senbernar رفتار کرد: این یک کشتار بزرگ بزرگ بود، در آرامش تنبل، به طور متوسط ​​هوشمندانه. صحبت کردن با صاحبان آن از ساشا و ماشا، ما متوجه شدیم که چند ماه پس از تولد یک کودک، سگ را شروع کردند.

سایت عبور با تمام خانواده رفت. ماشا در گروه ساشا مشغول به کار بود - با یک کودک در آغوش خود - به دنبال آنها بود و با صدای بلند همسرش را مورد انتقاد قرار داد. توله سگ او به طور قابل توجهی بهتر گوش می دهد، اما همسر معتقد بود که چرا ماشا باید در زمین بازی با یک سگ مشغول به کار باشد ...

هنگامی که به خوبی شناخته شده بود، اما سگ خیره کننده یک سال برآورده شد، در رفتار او یک گرایش ناخوشایند بود - او به معنای واقعی کلمه میزبان و گام گام به طور مداوم به او پرید، ساخت قفس. آنچه که او باید او را تحمل کند، از آنها قدردانی می کنم، از آنها بازدید کردم و عجله کردم تا بازنشسته شود: صحبت کردن به عنوان یک محقق، خوشحال بود که سگ شخص دیگری را قرار دهد. حالا من فکر می کنم که بیهوده. از آنجایی که در آن زمان Senbernar وزن 65 کیلوگرم بود، ماشا همه را در کبودی و سایش گذاشت، اما نمی توانست کاری انجام دهد.

او سعی کرد با PSA روبرو شود، او را بر روی پاهای عقبی خود گام بگذارد، اما آن را کمک نکرد، یا به این واقعیت منجر شد که او شروع به رشد کرد، و ماشا ترجیح می داد از سگ جلوگیری کند: پنهان کردن پشت مبلمان. در حضور شوهرش، هیچ چیز مثل این اتفاق افتاد. بنابراین، ساشا معتقد بود که همسر، اولا دروغ می گوید، زیرا او می خواهد از شر سگ خلاص شود، و در مرحله دوم، او خودش را برای همه چیز سرزنش می کند، زیرا PS را می کشد. در همین حال، در همین حال، ماشا مجبور شد تمام روزها را با یک حیوان خانگی صرف کند و او را با او در پیاده روی با کودک بگذارد، زیرا در خانه تنها باقی مانده است، سگ مبلمان خزنده و آشغال ...

هنگامی که مالک بیرون رفت، با میزبان ماند

5AED96A10EC58418E7B205833FB5F733.

من دقیقا نمی دانم چه دلیل، اما همسران شکست خورده اند. شوهر از خانواده خارج شد و سگ با ماشا باقی ماند. در ابتدا او می خواست آن را به دور، اما معلوم شد که بسیار دشوار است: یک سگ بزرگ بزرگسال آسان نیست اتصال. همه او موفق شد، برای مدت طولانی برای ارسال Senbernar به دوستان نیست، جایی که او در کراوات نگهداری می شد.

اجباری (همانطور که او فکر کرد - به طور موقت) همچنان به مراقبت از سگ ادامه می دهد، ماشا شروع به رسیدگی به سگ بیشتر خواستار و، فقط، قفل در یکی از اتاق ها. علاوه بر این، او مجبور شد به کار بازگردد، و سگ به تدریج به تنهایی در خانه ماندند.

چهار ماه بعد، ماشا تصمیم گرفت سگ را در خانه ترک کند. و به طور غیر منتظره، شوهر آرزو کرد که بازگشت کند. دیدن صاحب، سگ، هرگز گزش میزبان، که در ساشا قرار دارد. او به طور ناگهانی به جای احترام معمول یک سگ بزرگ خسته کننده و ... ذخیره شد. Senbernar کمی او را گرفت، سپس اجازه دهید، اما شروع به پیروی از ساشا بی وقفه، به طور مداوم مست. سگ دوباره به صاحب عجله کرد، زمانی که سعی کرد روی مبل دروغ بگوید.

وضعیت غم انگیز بود: ساشا مجبور به خواب در کف مات بود. همه چیز در مبارزه به پایان رسید: گزش سگ، ساشا او را با پاهای خود و مشت خود را ضرب و شتم، و در نهایت، هر دو از هم جدا شدند، تکیه می کردند و سوگند خوردند. ماشا زخم شوهرش را حفظ کرد و سگ را آرام کرد. خوشبختانه، کودک در این زمان در مادربزرگ بود. پس از مبارزه ای که رخ داد، درگیری میان ساشا و سگ خسته شد، و دیگر ویران نشد و نیش زد.

چی شد؟

57D0BD963F1AAE645146C5A80A788D79.

ما این پرونده را با یک روانشناس پیچیده Vitalyvnoy Nekrovna بحث کردیم. او به طور عمده به این واقعیت توجه کرد که ساشا فقط چند ماه پس از تولد یک کودک یک سگ خریداری کرد:

"هر کس می داند که چگونه والدین از کودکان کوچکتر ترس دارند، می ترسند: عفونت ها، نیاز به خلوص تقریبا استریل اطراف، محدود کردن مخاطبین کودک با افراد دیگر و حتی بیشتر حیوانات - همه این شرایط طبیعی توسط بزرگسالان برای بچه ها ایجاد شده است.

اما ساشا، ظاهرا، به خصوص در مراقبت از کودک شرکت نکرد، به طور طبیعی مسئولیت او را بر عهده نگرفت، به طور طبیعی، او در طول این دوره کمتر از همسرش توجه کرد و بنابراین می خواست یک سگ را بدست آورد. شاید او ناخودآگاه امیدوار بود که او را از احساس گناه قبل از ماشا برای کمک به او منحرف کند و شاید بخشی از توجه همسرش را به او جلب کند و او خود را سرگرم کرد ... برخی از هویان کودکان بدون تجزیه و تحلیل توسعه از رویدادها معلوم نیست که ماشا در برابر این موضوع مقاومت کرد، اما با قضاوت بر توسعه تاریخ، مقاومت نکرد. "

البته توله سگ، یک کودک انسانی نیست. تنها مشکل این است که او در مورد آن نمی داند. او در آن زمان خریداری شده است، زمانی که مادر او را با شیر تغذیه می کند، اما او هنوز در گله والدین حقوق یک توله باقی مانده است.

پیدا کردن به خانواده از صاحبان جدید، او مجموعه ای از رفتار کودک را نشان می دهد: فریب های مکرر، تلاش می کند به دنبال افرادی که برای او آشنا هستند و تلاش می کند به طور منظم تماس با این شخص را به دست آورد. صاحب، به نوبه خود، توله سگ را تغذیه می کند، در مورد آسایش و خلوص او مراقبت می کند، به تماس های کودک واکنش نشان می دهد و از زمان به زمان، به نظر می رسد، یعنی آن، به عنوان یک سگ سگ می رود.

در خانواده، جایی که توله سگ و نوزاد تقریبا در همان زمان ظاهر می شوند، منافع بچه ها به طور مداوم تقاطع می شوند، زیرا آنها نیاز به تقریبا یکسان دارند. لازم به ذکر است که توله های انسانی و سگ ها معمولا به شدت به یکدیگر متصل می شوند، اما بزرگسالان به ندرت موفق به اجتناب از ادعاهای مانند "توله سگ شما"، "فرزند شما".

چهار پا به راحتی زبان بدن انسان را بخواند و سعی کنید از صاحبان آنها محافظت کنید - اغلب خواهر جوان همسر یا شوهرش و گاهی اوقات - شوهر است. اما درگیری ها با مصالحه جایگزین می شوند - میزبان ها ترکیب می شوند و سگ تبدیل به "نامناسب" می شود. این و مورد رفتار در حال تغییر صاحب محبوب باعث می شود که PSA احساس کند که او در دنیای غیر قابل پیش بینی زندگی می کند. این به ناچار منجر به توسعه رفتار مشکالت در یک توله سگ می شود، اما در مورد Senbernar، خلق و خوی آهسته و ضعیف جذب شده، بخشی از عصبانیت حیوان است.

SaintB02.

v.V. Nekrylova:

- یک قسمت را در نظر بگیرید که یک پدر جوان در یک زمین تمرین با یک کودک در آغوش خود قرار دارد و یک مادر جوان در آموزش سگ مشغول به کار است. از طرف آن به نظر می رسد به نحوی غیر معمول است، زیرا تصویر بسیار هماهنگ در اطراف مخالف نگاه می کند: مادر در کودک مشغول به کار است، پدر - پانسمان ... من می توانم فرض کنم که ساشا احساس ناامنی، در این موقعیت، بنابراین من به طور مداوم انتقاد کردم همسر من با صدای بلند، نشان دادن عزیمت من و به این ترتیب اظهار داشت. بله، ساشا گفت که او می خواست توله سگ را به گوش دادن و ماشا، اما اجازه ندهیم فراموش کنیم که در همان زمان او می دانست و احساس می کند که سگ صاحب خود را انتخاب کرده است. هر چیز دیگری فقط برای افزایش عزت نفس خود قبل از همسرش و در مقابل آنها صورت گرفت.

توله سگ در این وضعیت، صاحب فریاد را دید و این میزبان را حمل می کرد. سگ حاضر به اطاعت از ماشا اجتناب کرد، آن را خشم همسرش، دوباره به همسرش هدایت کرد و دستانش را پایین آورد. بنابراین، صاحب توله سگ را تشویق کرد تا به میزبان مقاومت کند، زیرا از دیدگاه سگ، کسی که از اطاعت سگ خواستار مجازات شد، مجازات شد، و نه خود حیوان خانگی.

اگر ساشا سگ را بخواهد به ماشا گوش دهد، تیم ها را کپی خواهند کرد - آمد و هر بار که او را از توله سگ به دنبال آنها بود. یا در کلاس درس حضور نداشت، اگر من می خواستم سگ را در غیاب او به ماشا گوش کنم. سگ ها احمق نیستند: Senbernar به سرعت متوجه خواهد شد که چه کسی به تیم از صاحبان داده می شود، هنوز باید اطاعت کند.

v.V. Nekrylova:

- باعث تردید که ساشا صمیمانه معتقد بود که همسرش دروغ می گوید، در مورد رفتار عجیب و غریب یک سگ صحبت می کند که او را نه تنها ناراحتی، بلکه آسیب فیزیکی نیز به ارمغان آورد. پس از همه، او نمی توانست کبودی ها و سایش را پنهان کند، توجه به آن را می توان نگران کرد. همه اینها بار دیگر تایید عدم تمایل ساشا تغییر وضعیت را تایید می کند. نگه داشتن آن، او برتری خود را حفظ کرد. و سگ شنیده شد، و همسر رنج می برد، قادر به مقابله با سگ نیست!

Sadka در صاحبان اغلب سگ ها را می سازد، و همه چیز شما باید با این مشکل مقابله کنید، هر بار که آنها را ممنوع کنید. ماشا از لحاظ جسمی نیروهای فیزیکی را برای معرفی رفتار PSA به یک چارچوب خاص فاقد کرد. در چنین مواردی، حیوان خانگی در یقه با یک دسته سه تایی یا در یک حیاط نه تنها در خیابان، بلکه همچنین در خانه نگه می دارد - پس از آن حتی از لحاظ جسمی ضعیف (به عنوان مثال، سالمندان) دارای توانایی نگه داشتن سگ است.

به عنوان آخرین راه حل، برای خرید چهار پا و نصب درست در آپارتمان، Wolter - به تدریج سگ را می توان معتاد به بی سر و صدا در Aviary در عرض چند ساعت. حتی یک واقعیت که میزبان تصمیم می گیرد، برای شرکت در یک حیوان خانگی در کنار او در اتاق یا نه، باعث می شود آن را در برقراری ارتباط با حیوانات، و اشعار سگ به اطاعت. سگ از بسیاری در رفتار او موافق است که امتناع کند - فقط در کنار مالک باشد.

خوب، در مورد Senbernar فوق ذکر شده، قفس یک عادت مضر یک سگ قوی فعال بود، که از جمله فقدان فعالیت بدنی در خیابان، پس از همه، یک زن با یک کودک کوچک که دائما نیاز داشت، راه می رفت توجه

siantb01.

v.V. Nekrylova:

- به طور طبیعی، درگیری منجر به جدا شدن شد. ممکن است یک زن با تمایلات ماسکوشیست و می تواند آن را بیشتر تحمل کند، اما ماشا دارای نوع دیگری از شخصیت بود. شوهر دوباره خود را به صورت منفعل هدایت کرد، همسرش را در یک وضعیت دشوار با یک سگ ناموفق و یک کودک کوچک قرار داد. او عملا خود را از زندگی خانوادگی حذف کرد. ماشا باید زنده بماند، و او این کار را کاملا با موفقیت انجام داد. در ابتدا، من در زمان زندگی یک تداخل عجیب و غریب را از بین بردم - سگ، من یک کار را پیدا کردم. ماشا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشت که در رابطه با Senbernar منعکس شد.

اگر شوهر برای یک و نیم ماه بازگشته بود، هیچ تغییری در سنت برنارد پیدا نخواهد کرد. اما ساشا برای مدت طولانی غایب بود، و در این زمان خانواده اش تغییر کرد. هنگامی که او بازگشت، Senbernar آن را به عنوان یک حمله به بیگانگان، یک غریبه درک کرد. همچنین در گله سگ ها حیوان را که قبلا یک عضو گروه را درک می کنند، درک می کنند و سپس آن را برای مدت طولانی ترک کردند.

اگر ساشا به یک متخصص تبدیل شود، او به او توصیه می کند که PSA را برای پیاده روی در پارک یک ساعت برای دو یا سه ساعت انجام دهد. این کمک می کند تا روابط خود را با Senbernar ANEW، صاف کردن درگیری و عدم ارائه پرونده برای مبارزه، کمک کند. در پارک، جایی که مالک بهتر است، سگ باید از او پیروی کند و رویارویی بیشتر یا کمتر صلح آمیز و آرام است.

در خانه، در خانواده، چهار پا دوباره به نظر می رسد به یک درگیری بین همسران - غیر تداخل NAS در حال حاضر زمانی که سگ بر شوهرش رشد می کند، تلاش خود را به "آرام کردن" سگ پس از جنگ دوباره Senbernar را در یک آینه قرار داد، اما همه ابهام همان، به عنوان یکی که در آن او قبلا قبلا تبدیل شده است. پس از مبارزه با مقاومت صریح، سگ به پنهان می رود، و تنها به تدریج می توان به دست آورد که او دوباره تبدیل به یک سگ خانوادگی، دوست داشتن و گوش دادن به هر دو صاحبان.

v.V. Nekrylova:

- بازگشت شوهر شوهرش در این مورد، اتمام خوشحال از این داستان نیست. من می توانم فرض کنم که تلاش های خودآزمایی داخلی از ساشا Infantile ادامه خواهد یافت. سوال مطرح می شود: چگونه ماشا به این پاسخ می دهد؟ من فکر می کنم این بستگی به عوامل بسیاری دارد: چقدر در این زمان تغییر کرده است، تا آنجا که در خود اعتماد به نفس بیشتری داشت و ساشا خانواده اش را دوست دارد، به طوری که در نهایت، مسئولیت او را بر عهده بگیرد؟

منبع: وبلاگ سوفیا پایه

عکس ها: وبلاگ سوفیا باسک، Shutterstock

ادامه مطلب