20 کتاب کودکان که از آن کودک شما قطعا فشار خواهد کرد

Anonim

جادوگران، مردان کوچک و هر حیوان، البته، روند ابدی هستند. با این حال، بیشتر از همه بچه ها دوست دارند خواندن ... بله درباره بچه ها!

همان مشکلات، جوک های مشابه - همیشه خود را در محل قهرمانان تصور کنید. Pics.ru بهترین کتاب های کودکان را در مورد بچه ها جمع آوری کرد - از کلاسیک ابدی به محصولات جدید تازه. این در تعطیلات جمع آوری خواهد شد!

ویکتور Dragunsky "داستان های دنییزی"

Dragun
همسالان دنیسیان قبلا موفق به تبدیل شدن به پدربزرگ و مادربزرگ شدند. اما در اینجا یک پارادوکس است: خواندن داستانها درباره والدین دنیسی، معلمان و دیگر Mishke - نه کمتر جالب و نوه های آنها. مهم نیست که "واقعیت های شوروی"! از آنجا که احتمالا، در هر زمان، آسیاب بادی شما را به یک لئوپارد سبز تبدیل می کند، بزرگسالان سوالات احمقانه ای را مطرح می کنند و بچه ها بچه گربه ها و مادربزرگ را دوست دارند. "به دنبال آنها، من خیلی خنده دادم که حتی گرسنه بودم. من به خانه رفتم و تمام وقت فکر کردم: آنها چنین استدلال کردند، چون هر دو اشتباه هستند؟ پس از همه، این یک کلمه بسیار ساده است. من متوقف شدم و به وضوح گفت: - هیچ گونه ای. بدون knick، اما به طور خلاصه و روشن: fifki! "

نیکولای ناسوف "Vitya Maleev در مدرسه و در خانه"

مالوف
فوتبال overshadows ریاضی، و اگر شما سگ را آموزش می دهید، هیچ معنایی برای رفتن به مدرسه ندارد، زیرا شکل گیری برای سیرک لازم نیست. در داستان های نصوف - همان حقیقت ابدی، دو بار دو بار! و نه تنها در "Vita" بلکه در "نگهبانان" نیز البته نیز. "البته، من برای درس ها نشستم. به این معناست که من بلافاصله برای درس ها نشستم، چون من در فوتبال خیلی خسته بودم و می خواستم کمی بمانم. - درس ها را انجام نمی دهید؟ - از چهره پرسید - پس از همه، مغز شما، احتمالا طولانی تر است. - من خودم می دانم چقدر شما نیاز به استراحت بر روی مغز من! - من پاسخ دادم. "

یوری Tretyakov "آغاز یک گشت ماهیگیری"

گشت
Tretyakov در بررسی بسیار دوست داشتنی برای مقایسه با بینی و dragoon. احتمالا به این دلیل که خلق و خوی عمومی به نظر می رسد. چنین ماجراجویی سنجاب کنجکاو. رئیس قبیله هند از ایگور، گاو فسیلی، طرح های آلیاژی در کریک در کتری ... تنظیم - آنچه شما نیاز دارید! "از درخت، یک sentinny فریاد زد: - در Horizon قیچی پائین Migrant Vitalka! جایی که یک سوزش سوزاننده! - تنها بیسون جغد خاکستری! آن را در اسارت ببرید! - Igorec دستور داد. - و شما، در مورد صاحب ترشح آهن، خارج شدن از درخت، لباس نبرد خود را قرار دهید! "

النا Rakitina "اگر من سیاره خود را داشتم"

سیاره.
Mishka درجه دوم با Egorch - پسران مدرن. اما اگر آنها یک ماشین زمان داشته باشند، آنها قطعا دوستان خود را با دنیس کشتی و با Vitya Maleev دوست خواهند داشت. ترس از کارگردان جدید، برای ساخت یک هدیه به مادر من، عاشق دختران از یک کلاس موازی، تام یک لاک پشت و رویای گرفتن جنایتکار - مهمترین وظایف کودکان در همه زمان ها! "و دو رتبه بندی وجود دارد:" پنج "و" چهار ". و اگر کسی درس را یاد نگرفت - مهم نیست، سپس معلم در دفتر خاطرات بنویسید: "والدین عزیز! فرزند شما از یادگیری خسته شده است! بلافاصله او را یک کیلوگرم آب نبات و ده بلیط به چرخ فلک خریداری کنید. "

شیر Cassil "Kondit and Svwambra"

کاسل
اختراع تمام کشورها با مردم و حاکمان، تاریخ و جنگ ها سرگرم کننده تر از هر زغال چوب کامپیوتر و خالی هستند! زندگی مدرسه تجویز سنی در حال حاضر یک عطر و طعم تاریخی ایجاد می کند. خوب، در برادر کوچکتر قهرمان با کلمات او در عشق به گوش نمی افتد - ما نمی دانیم که باید باشد. "" اگر می دانستم که من چنین پدرم را دارم، "اسکو رید،" در زندگی نگران نیست! "

میخائیل Zoshchenko "Lelia و Minka"

lelka
چه اتفاقی می افتد اگر شما یک درخت کریسمس را بخورید، و سپس به همه قبر بروید؟ یا فروش Galoshes مهمانان برای پیدا کردن بستنی؟ بله، به طور کلی، هیچ چیز وحشتناک و نه - شما حتی می توانید رشد "نسبتا شاد و خوب و خوب". و این سرگرم کننده است که خواهر خود را توصیف کنید! "به زودی پدر و مادر ما آمدند، و من به آنها گفتم چه اتفاقی افتاده است. والدین من قبل از رنگ پریده ترسیدند. آنها به مبل رسیدن به مبل، که در آن Lelke قرار داده بود، و شروع به بوسه آن و گریه کرد. و از طریق اشک، مادر از شل پرسید که او در معده خود احساس می کند. و للیا گفت: - من احساس می کنم که توپ در داخل من در داخل من وجود دارد. و من می خواهم کاکائو و پرتقال از این SEER.

یوری کول "پنج راهبان ربوده شده"

مونا
Vasya Kololesyova با ماجراهای ابدی خود و تغییرات Koval به طوری به وضوح به لطف پدر خود را شرح داد، که به شدت به او به او به دوچرخه های جذاب از زندگی تهدید به او گفت. اما تنها Koval می تواند توضیح دهد که چگونه توصیف شود. با این حال، از کودک کودکان و "غیر خواب" - همچنین یک چیز عالی است، هرچند آنها در آنجا نمی فهمند، چه کسی شخصیت اصلی است - یا بدبختی ناپلئون، که آیا Serpels پیش دبستانی ... "ما از دروازه پریدیم. - ایناهاش! - فریاد بزرگ گرگ گرگ. "بنابراین او مشکوک بود،" و به طور قاطعانه برای آستین برخی از شهروندان که با خرابکاری فریاد زد. "

Eduard Uspensky "25 حرفه ماشا فیلیپنکو"

25
دختر مدرسه ماشا بهبودی شناخته شده است. که او سقوط خواهد کرد - همه چیز بهینه سازی می شود. اگر چه لباس های دوخت در استودیو، حداقل جمع آوری کدو، حتی اگر فروش موز در یک چادر گیاهی ... و من تعجب می کنم که این دختر شگفت انگیز زمانی که رشد کرد؟ .. "کلاس Ekaterina Richardovna بسیار مستقل است. هنگامی که او برای آنها تصمیم گرفت، چه چیزی باید بنویسید، آنها نوشتند. نکته اصلی این است که آنها را شامل شود. و در اینجا آنها نشسته بودند، پر از آخرین اشعه های پاییز خورشید، و نوشتند. پروفسور Barinov به همه جهات نگاه کرد: در پنجره، در لامپ، در گنجه، تنها در کاترین ریچارد نیست. احتمالا در عشق افتاد. "

ولادیسلاو Krapivin "Wands for Vaskin Drum"

krapivin.
داستان Khapivina پرشور به فرزندان کل اتحادیه - صد سال است. اما او تا به حال و برای مردم راه رفتن کار می کرد. به عنوان مثال، این است - درباره واسکا snegiva، که هر کس می خواست از شر خلاص شود، اما در نهایت، آنها یک کمپین واقعی را با یک شبه گرفتند. با استفاده از این آثار می تواند شروع به آشنا شدن کند. و سپس شور و شوق برای Krapivin خود را توسعه خواهد داد. "- به نظر می رسد مثل یک مارمولک، دهان دندان را باز می کند. هجوم و سلام از یامال - هیچ درامر با درام وجود ندارد. فقط غلتک نورد شناور است. Vaska Tubeette را در بالای صفحه لمس کرد، پریدن متوقف شد و کمی فکر کرد. "

کوروش Bulychev "دختر با زمین"

کیر
هر مریخ، Brightosaurs و Headstone نه در اطراف، بی سر و صدا دختر - این یک دختر بی سر و صدا است. این خلقت عجیب و غریب قادر به بازی نجات کهکشان است، فقط به دست آوردن سلاح های تاشو نیست. "- پیدا شد! او به طور ناگهانی مریخ را در آبی هیتون فریاد زد، به دنبال یک تلویزیون جیبی بود. - جایی که؟ چطور؟ جایی که؟ - نگران است که در زیر گنبد جمع شده است. - در صحرا دو صد کیلومتر از اینجا. - در دو صد؟! "البته، من فکر کردم،" آنها آلیس را نمی دانند. " از او می تواند انتظار "."

مارک تواین "ماجراهای تام Sawyer"

تان
این وحشتناک است که چند سال پیش این پسر دوازده ساله زندگی کرد. اما موضوع جاودانه است! سقوط در عشق، فرار از خانه، برای پیدا کردن یک گنج ... و یا حداقل به عنوان آن را به عنوان آن باید - با اولین فرصت و یا حتی بدون آن. البته، پس از خواندن "تام ساویر" بدون بلع فوری "ماجراهای Geclberry Finn" هزینه نیست. "تام خوب و داشتن سرگرم کننده در یک شرکت بزرگ، بدون انجام هر کاری، و در حصار آن را از سه لایه از آهک معلوم شد! اگر آهک به پایان نرسید، او تمام پسران این شهر را خراب کرد. "

Astrid Lindgren "Emil's ماجراهای از Lenneberg"

امیل
البته، البته، تمام شخصیت ها بچه ها هستند و همه کودکان فقط خوش تیپ هستند. اگر چه PEPPI، حداقل کالیفرنیا معروف کارلسون، هرچند همان کارلسون، که با تمام "نیروهای شکوفه" خود مشکوک به یک پسران شگفت انگیز است. اما امیل یک خوش تیپ ویژه است. به طوری که هر کس عزیزم را ببیند! "" بیرون بیایید، اما فقط اگر شما در مورد آنچه شما انجام دادید، - معمولا به پدر گفت. - و نگاه کن، به طوری که این دیگر تکرار نمی شود! " خوب، در این امیل، آن را به شدت دشوار بود - او به ندرت شوخی های خود را تکرار کرد، زیرا او همیشه با چیزی جدید مطرح شد. "

روال دال "Matilda"

روال
Matilda - پارلمان ساده نیست، اما با سرپرستان فوق العاده فوق العاده است. با این حال، یک نسخه وجود دارد که این چیزی تقریبا در هر کودک موجود است، فقط برخی از آنها خواهند آمد. اما Matilda - با موفقیت توسعه یافت. "خانم فلپس در اطراف قفسه ها نگاه کرد. او نمی دانست چه چیزی را ارائه دهد. من تعجب می کنم، او از او پرسید، چگونه کتاب بزرگسالان معروف را برای یک دختر چهار ساله انتخاب می کنید؟ "

دیوید بادام "پسر که با Piranhami رفت"

بادام
این همه با این واقعیت آغاز شد که کشتی سازی بسته شد، که یک نسل از مردان در منطقه را تامین نمی کرد. و حالا چی؟ در حال حاضر آینده دیوار به مواد غذایی ماهی جامد تبدیل شده است. اما یک پسر واقعی زندگی خود را به یک نوار نقاله خیره کننده نمی دهد! "- آیا می دانید که من فکر می کنم؟ - Dostoevski گفت. - من فکر می کنم شما بیش از حد نشسته بودید. شما، کوچک، ریزش شده است. آماده برای ماجراجویی من درست یا غلط هستم؟ "

Sofya prokofiev "ماجراهای چمدان زرد. قرص سبز "

20 کتاب کودکان که از آن کودک شما قطعا فشار خواهد کرد 38312_15
در اینجا، البته، طرح افسانه است - نوعی از نوع دکتر، پسران و دختران را از آنژین یا آسیاب بادی درمان نمی کند، بلکه از بدبختی، تنبلی یا دروغ است. اما پسران و دختران بسیار جذب می شوند! و همچنین والدین، مادربزرگ و همسایگانشان. "او تحمل کرد نمی تواند پسران و دختران را درمان کند که دوست ندارد. و پتکا بلافاصله او را دوست داشت. این، البته، نه همه petka، بلکه تنها پرکین است. همه پتکا هنوز تحت تخت بود. "

Leia Geraskina "در کشور از درس های غیر قابل تحمل"

urokov
یک داستان سرگرم کننده در مورد چگونگی تکان دادن ویتا و گربه او به یک پادشاهی افسانه سقوط کرد، دقیقا نیم قرن بود! و خواندن خواندن هنوز هم عالی است. از آنجا که متاسفانه، گرچه در آموزنده است. نویسنده Heraskina خود، به هر حال، صد سال زندگی کرده است. هر کس یک نمونه را می گیرد! "به نظر من، من به این موضوع پاسخ دادم. Zoya Filippovna، البته، با من موافق نیست. من مدت ها متوجه شدم که معلمان به ندرت با من موافقت می کنند. آنها چنین منفی منفی دارند. "

Vsevolod Nutomko "Toreadors از Vyutukovka"

واسوک
دوستان جدایی ناپذیر از جاوا و Pavlusha به طور مداوم هر گونه مخروطی را ترک می کنند. نه یک دقیقه از صلح: آنها مترو را ساختند، سپس جاسوس ها گرفتار می شوند، سپس آنها مبارزه نبرد را می دهند! .. در رنگ اصلی، بلکه در ترجمه نیز، سرگرم کننده است. "ما یک ایده فوق العاده و نجیب داشتیم - به زیر مترو Swarnik صرف شد. باید تعجب کرد. اولین خط مترو در Vyutukovka! ایستگاه "ریگا" - ایستگاه "منحنی گلابی". سه kopecks یک راه. بستگان آزاد هستند از معلم ریاضیات - پنج kopecks. "

Narine Abgaryan "Manyunya"

مانونا
این داستان روشن و آفتابی است به عنوان شهر جنوبی، که در آن Narine زندگی می کنند، دوست دختر خود را Felyuny و سخت او، اما جذاب BA. رفتار آخر برخی از والدین تا حدودی تکان دهنده است - و کودکان مانند کودکان را تحت فشار قرار نمی دهند و شادی نمی کنند. "ظاهرا، BA از تلاش های من قدردانی کرد. او از یک دقیقه به من نگاه کرد، سپس فریاد زد: - سینه دریانورد، الاغ ترکیه! من تصمیم گرفتم که این یک تعریف بود، بنابراین او با تسکین آهسته و به شدت چشمانش را بلند کرد. "

اسپرم لسکین "Sanya Morochene - مرد خانواده" و "Sanya Morochene - مرد عمومی"

سانیا
خوشحالم این یک خانواده است: پدر، مادر، مادر و پسر، و همچنین یک نژاد سگ نارگیل ("در انگلستان، در زمان های دور، هیچ پروردگار مناسب بدون چنین سگی بیرون رفت")! بله، و در مدرسه، سانی نیز خسته نشوید. ماجراهای برای دو! "صبح، پدر، زمانی که همه خوابیدند، از گونه ها از گونه های تیغه فارغ التحصیل شد، آویزان شد و به پوشیدن کفش رفت. و ترسناک! کفش چپ خیلی کوتاه شد که پدر تصمیم گرفت - این رسوبات. - او کفش های نظامی را خورد! - پدرم فریاد زد، فراموش کرد که ما هنوز بیدار نشده ایم. - خداوند! - پرید مادر - به طور کامل سگ را حل کرد! به زودی او آتش را به آپارتمان می اندازد! "

Anatoly Aleksin "برادر من بازی بر روی کلارینت"

کلوچه
دختران در خاطرات حماقت می نویسند، اما قهرمان او را به برادر بومی خود اختصاص داد. او رویاهای او را بزرگ می کند! و به خاطر این به همه می رود، او می خواهد آن را یا نه. حتی در زندگی شخصی خود مداخله می کند ... Aleksin یک استاد واقعی از پروسس روانشناسی در مورد مدرسه است! "تقریبا تمام دختران در خاطرات سرب کلاس ما. و آنها هر گونه مزخرف را در آنها بنویسند. به عنوان مثال: "Vasya از امروز از من یک نوت بوک در هندسه پرسید. مخفیانه پرسید و بسیار بی سر و صدا، به طوری که هیچ کس نمی شنود. برای چی؟ چرا من؟ چرا خیلی مرموز و هیجان بزرگ؟ در حال حاضر نیمه شب. اما من در مورد آن فکر می کنم و تا صبح نمی افتد. " واسکا به سادگی تصمیم گرفت تا تکالیف خود را در هندسه بکشد. این برای اوست، زیرا من قبلا از بین رفته ام. "آرام، مرموز! .." و چه کسی آن را با صدای بلند؟ "با هیجان!" هنوز Vaska نگران نباشید! "

ادامه مطلب