Pavel Zyigmantich: "منطقه راحتی" - دو کلمه که زندگی را خراب می کند

Anonim

کمف
مطمئنا شما در مورد منطقه راحتی شنیدید. Pavel Zyggmantovich روانشناس، به همین دلیل با مفهوم "منطقه راحتی" می گوید که ما به شدت بازی کردیم. به عنوان یک قانون، این مفهوم برای ایجاد گناه شنونده / بیننده / خواننده استفاده می شود.

مانند، شما نمی خواهید برای ارتفاعات جدید تلاش کنید، زیرا شما در منطقه راحتی هستید. این اگر شما منطقه راحتی را ترک کنید، شروع به تلاش برای ارتفاعات جدید خواهید کرد. بلافاصله بیرون بیایید یا به دلیل این واقعیت که شما می ترسید از منطقه راحتی، Salunai بیرون بیایید.

به همین دلیل، بسیاری از مردم شروع به نگرانی می کنند - آنها می گویند، من می گویم، من به طور کلی همه چیز خوب است، من راضی / خوشحالم، اما این یک منطقه از راحتی است، آن را بد است، به این معنی است که چیزی اشتباه است با من من در منطقه راحتی نشسته ام، اما نه در حال توسعه، چگونه از آن خلاص شدن از شر؟

لطفا خنده نزنید - من به طور مرتب با مشتریانم چنین مشکلی وجود دارد. فقط دو کلمه آنها را از بین بردن تورم سریع تر خراب می کند.

اما شرایط بدتر وجود دارد. هنگامی که منطقه راحتی شروع به ضربه زدن به فردی که در یک مشکل است - به عنوان مثال، یک همسر الکلی. مثل او تنها با او زندگی می کند، زیرا این منطقه راحتی اوست (این یک منطقه الکلی از راحتی است؟ به طور جدی؟).

همه این سر و صدا در اطراف منطقه راحتی مردم را خراب می کند، بنابراین اجازه دهید با آنچه که آن را می خورند، مقابله کنیم.

جایی که یک منطقه راحتی وجود دارد

komf1
این مفهوم در سال 1995 توسط آمریكا جودیت م. برویک در کتاب "خطر در منطقه راحتی" (Judith M. Bardwick "، Dandger در منطقه راحتی") معرفی شد.

این کتاب به مدیریت کارکنان اختصاص دارد، زیرا Bervik خود یک مشاور مدیریت است (این فعالیت اصلی آن است). خطر در منطقه راحتی ساده است - هنگامی که به خوبی وابسته (آنها در منطقه راحتی هستند)، این زیردستان، به گفته Bervik، شروع به کار بدتر.

بنابراین این یا نه - مهم نیست. توجه به دیگران - ما در مورد دیدگاه سر در زیردستان خود صحبت می کنیم، که او به عنوان یک منبع شناخته می شود که به او اجازه می دهد تا پول بیشتری کسب کنند. خوب، یا اجازه ندهید که منبع در منطقه راحتی باشد.

به عبارت دیگر، ما در مورد یک وضعیت خاص و نگاه دقیق به آن صحبت می کنیم.

اما زندگی یک فرد خاص کجاست؟ چرا باید منطقه راحتی را ترک کند؟ چرا در منطقه راحتی بد (و چرا، اگر بد وجود دارد، آیا یک منطقه راحتی است)؟

بدون پاسخ از آنجا که اگر پاسخگو باشد، معلوم می شود که زندگی یک فرد خاص فقط قابل اجرا نیست.

منطقه نزدیکترین توسعه

komf2
به جای نامناسب و به دلیل این مفهوم مضر "منطقه راحتی"، ​​من توصیه می کنم با استفاده از مفهوم مربوطه و مفید "منطقه نزدیکترین توسعه". من با این اصطلاح روانشناس شوروی شوروی لوی سمیموویچ Vygotsky آمد (او واقعا عالی است، بدون احمق - کار او هنوز هم به طور فعال در سراسر جهان تحصیل می کند).

ماهیت نزدیکترین منطقه توسعه ساده است - این یک عملیات است که فرد می تواند با ایمنی و حمایت از شخص دیگری با تجربه تر انجام دهد. کودک هنگامی که پدر و مادر به او کمک می کند پیاده می شود. کودک هنگامی که والدین از پشت یک دوچرخه عبور می کنند، دوچرخه سواری می کنند، تازه وارد ماشین را هدایت می کند زمانی که مربی آن را با پدال هایش بیمه می کند.

در منطقه نزدیکترین توسعه، آموزش نسبتا آسان و ساده است، پیشرفت به طور مداوم قابل توجه است، شکست ها نسبتا ناچیز هستند. در نتیجه، فرد در حال مطالعه است و به عملیات بیشتر و بیشتر می شود.

منطقه نزدیکترین توسعه منطقه بهتر از آسایش چیست؟ اول، اعتبار علمی (نگاه کنید به کار Vozksky و دانش آموزان او).

ثانیا، اگر شما به سادگی از منطقه راحتی و همه چیز بیرون بیایید، همه چیز به منطقه نزدیکترین توسعه روشن است - شما باید ببینید که چه چیزی را نمی دانید و تعیین کنید که چه کاری می توانید از این کار انجام دهید، زمانی که ایمنی دیگری انجام دهید شخص.

سوم، مفهوم "منطقه نزدیکترین توسعه" به اندازه گیری بار صحیح کمک می کند. اگر همه چیز خیلی دشوار بود، به این معنی است که شما منطقه نزدیکترین توسعه را در منطقه توسعه دور، جایی که هنوز خیلی زود است، ترک کردید. فقط برگردید و ادامه دهید و سپس منطقه توسعه دور به منطقه توسعه همسایه تبدیل خواهد شد، و سپس نزدیکترین (ارزیابی بازی کلمات؟).

بنابراین منطقه نزدیکترین توسعه بسیار مفیدتر از یک اصطلاح است.

بی نظمی آموخته

مشکل دیگری با منطقه راحتی متهم به همه کسانی است که در شرایط ناراحت کننده هستند و از آنها خارج نمی شوند. در همین حال، یک فرد ممکن است به دلیل اعمال بی نظمی آموزی، یک فرد ممکن است در شرایط ناراحت کننده باقی بماند.

بی نظمی آموخته ای یک دولت است که توسط مارتین سلیمان در سال 1967 اثبات شده است. ماهیت دولت چنین است - موجودات تحت فشار قرار می گیرند و در نهایت تلاش می کنند مبارزه کنند. حتی زمانی که امکان پذیر است، تلاش نمی کند از وضعیت خارج شود. به هر حال معلوم می شود که موجودات این فرصت را نمی بیند.

این رفتار در موش ها، سگ ها و غیر مستقیم در انسان تشخیص داده شد. به طور غیر مستقیم - از آنجا که هیچ کس اجازه نمی دهد که چنین آزمایشی را با مردم صرف کند، غیر اخلاقی است.

در اینجا یک مثال واضح از یک آزمایش در مورد بی اعتمادی یادگیری است. دو موش در سلول های مجهز به پدال برای تامین آب هستند. یک موش دارای پدال است و دوم نیست. اگر اولین موش در پدال فشار داده شود، آب تنها می شود. دومین موش صحرایی این را نمی داند و در استرس (در - تحت تأثیر قرار گرفته اند - استرس غیرقابل کنترل). پس از مدتی، موش دوم بیمار مبتلا به بی رحمانه است. در عین حال، هیچ نشانه ای از کم آبی بدن مشاهده نشد - بیابان حیوان به اندازه کافی بود.

komf3
همین امر با برخی از همسران الکلی ها اتفاق می افتد - شوهران استرس غیر قابل کنترل را ایجاد می کنند و زنان در وضعیت بی نظیر آموخته غوطه ور هستند. غرق شدن خود - و نمی تواند از چنین شوهران دور شود.

چگونه می توان با وضعیت بی نظمی آموخته کنار آمد؟ جستجو برای فرصت ها برای بازگرداندن حس ذهنی کنترل بر وضعیت. این آسان نیست، اما شاید.

با این حال، هنگامی که یک فرد می گوید که او، شما را درک می کند، در منطقه راحتی نشسته است، Ballobs چنین است، به این ترتیب کمک نمی کند تا وضعیت را تغییر دهد. این کمک می کند فقط علاوه بر این احساس گناه و شرم - آنها می گویند، در اینجا من کوتاه است، من در منطقه راحتی نشسته ام، من نمی توانم از آن خارج شوم، همانطور که خیلی آسان است.

همانطور که می بینید، هیچ منطقه راحتی در اینجا بوی نمی دهد.

جمع : منطقه راحتی یک مفهوم غیر اخلاقی است که برای توصیف یک دیدگاه خاص در یک وضعیت خاص معرفی شده است. برای انتقال آن به زندگی یک فرد خاص کاملا خطرناک است. به جای مفهوم "منطقه راحتی"، ​​بهتر است از مفهوم "منطقه نزدیکترین توسعه" استفاده کنید، که درک صحیح فرآیندهای رخ می دهد. علاوه بر این، مهم است که در مورد ناتوانی آموخته شده بدانیم و مردم را در معرض خطر قرار ندهید، بلکه برای کمک به یافتن کنترل ذهنی بر وضعیت.

ادامه مطلب