چرا ما خیلی سخت است که آشنا شویم

Anonim

NOWHEREAR که مردم آشنا شدند؟

درست است - همه جا. من در خیابان ها، در مترو، در نانوایی، در داروخانه و حتی در خط کلینیک آشنا شدم. شما نشسته اید، آن را در نیمکت درمانی، منتظر "دندانپزشک" از کابینه با کتیبه Macabric "دندانپزشک" و پالس "خوب؟ چه کسی بعدا وجود دارد، "و در مقابل شما شخص را در مقابل شما نشسته و نیز رنج می برند. شما (یا او) با یک زمزمه: "چه؟ بالا درد؟ "، و در پاسخ" بسیار "! و سپس شما "بنابراین در مقابل من عبور. من رنج می برم. " و اکنون همدردی بین شما شکل گرفته است، گفتگو آغاز شده است و شما می توانید از تلفن بپرسید. و حالا چی؟ در حال حاضر آنها به یک برنامه به دندانپزشک می روند، هیچ دلیلی مناسب در نانوایی وجود ندارد، به منظور شروع یک مکالمه، همه چیز در مترو نشسته است تا به گوشی های هوشمند بپیچند، و خیابان های خیابانی از رده "خطرناک" طولانی است به دسته "ناخوشایند" منتقل شد. همه سایت های دوستیابی و فعالان اجتماعی باقی می مانند. و در اینجا - شما می دانید، گربه های جامد در کیسه. اما این نکته نیست. اینترنت، به طور کلی، یک مکان عالی برای پیدا کردن یک شریک برای یک شب، برای چند ماه و (بله بله!) برای زندگی است. و ما هنوز قطعا در مورد آن نوشتیم. و اکنون ما می خواهیم صحبت کنیم که چرا فرایند آشنایی خود را غیرقابل تحمل کرده است. ما معتقدیم (هرچند ما می توانیم اشتباه کنیم) که حداقل پنج دلیل وجود دارد.

ما آموخته ایم که اعتماد کنیم

این که آیا ما "دکتر خانه" را به حالت تهوع گسترش می دهیم، آیا پزشک فقط آنچه را که همه ما فکر می کرد، اعلام کرد، اما عبارت "هر کس دروغ می گوید" ناگهان تبدیل به یک شعار یک مرد مدرن شد. ما نه فقط شک و تردید - تقریبا paranoids. ما به هر کسی، در هر کلمه یا عمل شخص دیگری اعتماد نداریم، ما ابتدا به دنبال معانی مخفی و نیت های بد هستیم. اگر شما پیدا نکنید، آرام نکنید، اما ما شروع به مشکوک به خوانندگان در بسیاری از پیچیده و محاسبه احتمالات فریب آمدن. از آنجا که "زندگی چنین است"، و "هیچ چیز درست مثل این نیست." خوب؟ خوب، چگونه یک غریبه در زندگی خود را در زندگی خود، حتی اگر با ذهن دیوانا و ظاهر فرشته؟ به خصوص با ظاهر فرشته ..

ما انتظارات زیادی از جهان داریم.

این به طور کلی طبیعی است. یک فرد همیشه به دنبال جایی است که بهتر است و تلاش می کند تا بیشتر از تابلوهای احتمالی پر شود. تمدن ما در این مورد وجود داشت، تمدن ما ایستاده است. اما پانل بالا یکی است، و مگر اینکه فانتزی ها کاملا متفاوت باشند. در حال انتظار برای رئیس بالقوه ظاهر SuperModel، شرکت Zuckerberg و خوش شانس هری پاتر هنوز ارزشش را ندارند. با این حال، به دلایلی، این چیزی است که ما انجام می دهیم. ما در حال تلاش برای رانندگی افراد عادی زندگی در قالب های هالیوود از مردان و زیبایی های خوش تیپ موفق هستیم. حالا شما می گویید که از این دقیقا رنج نمی برید و یک شریک خوب، مهربان، هوشمندانه تنظیم شده است. و ما به شما پاسخ خواهیم داد که شما چت می کنید. از آنجا که ما نیز مخفیانه رویای یک شاهزاده زیبا رویای

ما از استرس بیش از حد پاره می شویم

و درست است جهان در حال حاضر کمی دیوانه است، و به منظور زنده ماندن، حفظ اشتها و دلیل، شما نیاز به یک دوست عزیز را به دقت محافظت در برابر استرس. به طور کلی، به طور کلی، معادل یک بار دیگر عصبی نیست، در شرایط بدیهی است که از "خون آشام ها"، هیستریک و سوء استفاده کنندگان نزدیک نیست، صعود نکنید. اما اکثر ما بیمه می شود و صعود به کوه های صرفه جویی در نی ها. از آنجا که در عشق (بدون گزینه) استرس وحشی است. درباره عشق، یا (حصار، خدا) عشق ناراضی است حتی فکر می کنم ترسناک است. ضربان قلب بلافاصله شروع می شود، پاها سرد هستند و دست به نثر می رود. ترسناک ترسناک! بنابراین شما در عشق با یک کمربندهای کمربند، و در اینجا بی رحمانه، Dedine، یک گزارش سه ماهه و راه اندازی. نه بهتر است شروع شود ..

ما بسیار ... خوب، بسیار منطقی است

همچنین، چنین روند مدرن - برای محاسبه تمام احتمالات صد سال پیش. پیش بینی خوش بینانه، پیش بینی بدبینانه، متوسط ​​... در پیشبرد همه خطرات، گرافیک، مانند سود و زیان را طراحی کنید. حتی اگر این پروژه امیدوار کننده باشد، عقلانیت خود را به طور کامل عنصر خودپنداره را می کشد. هیچ دوستی و شگفتی تصادفی وجود ندارد، فقط با کسانی که به طور بالقوه ما راضی هستند آشنا می شوند. و این قطعا یک دوست پسر از صف برای بستنی نیست، و نه یک دختر در یک اتوبوس شب.

ما خسته هستیم

درست خسته چنین ریتم ربایی، بسیار انجام می شود، بسیار نیاز به انجام آن برای رسیدن به آن است. نیروها و زمان تنها به اندازه کافی برای تلاش برای صندلی، کامپیوتر را روشن می کنند و قطع می شوند ... روابط خود به خودی به این طرح متناسب نیست، برخی از پیاده روی زیر ماه، دسته ها، آب نبات و دیگر مزخرفات عاشقانه. "به نوعی بعدا" ما خود را آرام می کنیم و زندگی خود را برای یک سال، دو، سه، ابدیت قرار می دهیم. چه باید بکنید؟ ما نمی دانیم. شاید در حال حاضر مستقیما بروید و با کسی که خطرناک است، کاملا آشنا شوید، کاملا شبیه پاتر هری نیستید و در این بحران دشوار کاملا ضروری نیست.

ادامه مطلب