جدید فیس بوک قهرمان: Bomzh Albert. فقط آلبرت

Anonim

بمب
با توجه به دفتر خاطرات محبوب FB-Blogger Sasha Lessva ما یادداشت های پراکنده در مورد بی خانمان شیک و شوخ طبعی. ما آنها را در یک داستان از اولین احساس چهره جمع آوری کردیم، طرح های فصل را تقسیم کردیم. در زمستان و تابستان در یک رنگ، Bomzh Albert - Membodied Charisma.

بهار 2014

در نزدیکی کلیسای ما، بمب ها نشسته اند. و دیدگاه، و بوی - همه چیز همانطور که باید باشد. اما آنها خاصی دارند. ریش برای نمونه انجام خواهد شد، سپس کراوات ضربه خواهد شد، سپس مجله "معاشقه" در سایه نشان می دهد. وقتی که من به جای پول به او یک دسته را با یک سوسیس ارائه دادم، دستش را کشیده و می گوید:

- نجات من، خدا! سرد؟

- سرد، - گره.

- باشه. دفعه بعد کشیدن گرم است جریان بسیار گرم نیست، Schaub سوخته نیست. و سپس آخرین بار آنها چای را به ارمغان آورد، من بیشتر از تخم مرغ ها هستم، "می گوید:" Scaldered.

نام شما آلبرت است. بوم آلبرت. فقط و طعم

Bomge Albert تبدیل به یک استات شد. همکارانش با تعداد انگشت شماری نشسته اند و جعبه ظریف خود را از بین می برد، در غرق شدن از رنگ های مختلف قرار داده و آخرین شماره روزنامه "Bendi Sokolnikov" را می خواند.

- چه نقل شده؟ - من می پرسم.

آلبرت از روزنامه گرفته شده، صورت متورم خود را نقل مکان کرد و به سمت خودش تردید کرد:

- Stink!

تابستان 2014

BUDDY BUM من آلبرت در تابستان کاملا ناپدید شد. در اینجا من گذشته هستم - نشسته ام. چیزی را از صفحه چینی قدیمی می خورد.

- کجا، - من می گویم، ناپدید می شود؟

- در تعطیلات بود، - جویدن.

- مدتها؟

- نه، در اینجا نزدیک است در کریمه

- و چگونه، - من می گویم، - کریمه؟

- کریمه؟ - با دهان برهنه - کریمه - ما! ..

پاییز 2014

سرماخوردگی به پایتخت سرزمین مادری ما آمد. Bomge Albert جایی یک پتو تخلیه و نقاشی از روزنامه "AIF - Health" را نوشیدند. قضاوت بر اساس بوی و ذهن، آن را در آن پیچیده بود که معمولا به فاضلاب شسته شد.

"سلام،" من می گویم، و من کشش آلبرت صد. "

آلبرت "بعد از ظهر خوب". یک صد در عمق پتو ناپدید می شود، و دست از آنجا ظاهر می شود.

- چی هست؟ - من می گویم.

- مشتریان دائمی - تخفیف، - آلبرت، روزنامه شرکا مسئول است.

زمستان 2014-2015

Buddy Bomzh Albert من شانه و در Kedah است. او یک استات است. نوشیدنی ها از چین چین بدون انجماد.

"آلبرت"، من می گویم، "شما هر زباله را نوشیدید!"

- سازمان های غیر دولتی! - اشیاء آلبرت، نگاه کردن به پاهای خانم های مسافرتی.

"از شما،" من می گویم، "Opole جدید بوی می دهد. هیچکس!

- و من، و بنابراین، - گره، - یک هفته بدون درآمد. Gus در صبح به دست آورد، یک توریستی با یک اتوبوس بود. پروردگار را نجات دهید، اما هولا را با او انجام خواهم داد؟

و صورتحساب را در ده یورو می کشد.

Bums Albert در کت و شلوار کت و شلوار Cashmere، مجله "Flirt" را می خواند. لبخند می زند یک مرد در یک جیپ سیاه فکر می کند سانتیمتر - پارکینگ. پنجره رانندگی می کند، آلبرت از او فریاد می زند:

- حرکت! صدا - گانگرن وجود خواهد داشت!

آلبرت، بدون بالا بردن سرش:

- چه کسی گانگرن دارد و چه کسی خوردگی فلزی دارد!

و فروش بیشتر زنان به نظر می رسد.

Bumge Albert Chews Pahlav و Crumbs از ریش لرزش، گنجشک. Sparobushki خوردن جوان به بهار از آسفالت.

- در اینجا، - آلبرت می گوید، - درست مثل شما، زنان!

- چی هست؟

- ثروت مادی وجود دارد - بلافاصله اجرا شود! و اگر هنوز می گویید مسکووییت ...

و به شدت دست با دست.

بهار 2015.

دوستان من Bomzh Albert در شاخ و برگ بهار لباس پوشیدند. در ریش، نمونه امپراتوری. در پاها کفش قایق بادبانی. بر روی سر و کور، پشم پشمی تازه. گرم و زیبا آلبرتا باید زیبا باشد - او یک استات است.

- چطور هستید؟ - من می گویم.

آلبرت کوره قهوه، به نظر می رسد در چهره من و گره ها:

- خوب، اما من نیمی از زیر را می گیرم!

- چه چیزی کمتر است؟

- رژ لب در زیر سطح زیر. و نه در نارنجی، اما در قرمز.

من برای رژ لب جدید رفتم

Bomge Albert شروع به نگاه به فروشنده از سبزیجات کرد. این لامپ می رود، ظاهری را به نمایش می گذارد که من توسط درب اشتباه گرفته ام و به سوی سولاریوم رفتم.

"تاتیانا پتروونا"، آلبرت استدلال می کند، به طور کلی، من احساس خوبی دارم. او می گوید من جوان را نگاه می کنم، و تمام وقت در "شما".

- چی هست؟

- "مرد جوان! شما من را به نام غیر بهداشتی ایجاد می کنید! "

امروز در پارک اجرا کنید در کیلومتر سوم، من می بینم - یک چادر Tarp وجود دارد که خزه را خرد کرده و محروم می شود. جوراب ها در اطراف وجود دارد: Dubs سبز، در یک قرمز قرمز، و روی زمین نشسته آلبرت بی خانمان و بقیه رنگ ها را مرتب می کند.

- آه، - پف، - حرکت به طبیعت؟

"برای صدای بلند،" او دست خود را، تقریبا گریه می کند. - مطلقا چیزی برای پوشیدن! در مردم چیزی بیرون می آیند! شادی کردن! من سال گذشته خواهم آمد!

تابستان 2015.

Bomge Albert امروز در پاناما، فلیپ فلاپ ها و کت بر روی بدن برهنه.

- من می گویم سلام - حمام هوا؟

- چرا هوا! - کتهای شنا، و ذوب شدن زیر آن. - من قصد دارم یک چشمه بگیرم!

Bums Albert در سایه گنبدها و قاشق جلیقه سیاه و سفید، هندوانه را می خورد. آب آشامیدنی بر روی شورت، بر روی یک کراوات، در برابر روسپی ها در مجله "Flirt". یک نیمکره ای از هندوانه خورده می شود، پوسته بر روی زمین قرار دارد و به صورت مکانیکی به صورت مکانیکی به صورت مکانیکی پرتاب می شود.

- صرفه جویی در BOH، ذخیره Boh، - آلبرت Squals، - فعلی بیهوده من من را خراب، من امروز روزم!

- چه کشوری آنها در اطراف راه می رفت! چه امپراطوری! - بوم آلبرت رشد می کند، حرکت انگشتان خود را در کفش با بینی بریده شده است. - زمان ها چه هستند؟ گلابی! هلو!

"شما می توانید به حل و فصل کلنی در این امپراتوری، در اینجا شما و گلابی،" به ارمغان می آورد.

- مادام، شما برده ای از احساسات در Essera هستید. و من آزاد هستم، متاسفم برای اتریش مجارستان!

در لاک برای فصل روبل پنج صد و صبح آن را قبلا بود.

پاییز 2015.

Bomzh Albert، یک خبرنگار نازک از زیبایی، یک ابزار مرموز از ناخن را دید.

- e * lo blue، اما با یک مانیکور! - بر روی او از پودر یک دوست متلاشی شده است.

آلبرت، ادامه به برش:

- ساختارهای لغزنده را تمایز دهید.

Bomge Albert بر روی Ushanka قرار داده است، کفش های تابستانی تابستانی را در زمستان تغییر داد و جوراب پشمی را تکان داد. با نوع، جوراب به ما از مزوزوئیک رسید.

- جوراب شلواری!

"سرد،" آلبرت گره می زند. - هنوز پدران و در حال حاضر پدر در توقف "Gemetery Preobrazhensky". پس بدون جوراب چپ!

Bomge Albert در خز و روسری پشم گوسفند نوشابه چای، به امید یک انگشت کوچک قهوه ای. مخالف او با یک ردیف سوسو زدن، منحنی، برهنه و فقط مست است.

- خوش تیپ! - آلبرت آنها را در جهت خود قرار می دهد.

- چه چیزی زیباست؟

- "Frost-Voivode Writh! دور زدن خود را! " زیبا، نگاه کن! ..

تصویر: Shutterstock

ادامه مطلب