داستان های بدتر: داستان های واقعی که افسانه ها هستند

Anonim

نه هر داستان پری دروغ است گاهی اوقات نکات مربوط به رویدادهای تاریخی واقعی بسیار مبهم است، اما گاهی اوقات داستان های پری شامل اطلاعات بسیار دقیق و قابل اطمینان در مورد امور خاص و افراد است.

خشن از Gamelna

کریس
داستان: در اوج طاعون در Gameln، یک موسیقیدان آمد و دادگستری را پیشنهاد کرد تا بازی را بر روی ویولون (در نسخه های دیگر - Dudka) تحریک کند و از شهر موش ها، مجرمان بیماری رهبری شود. برای پول، چیز قابل درک. پدران شهر موافقت کردند، اما زمانی که موش ها شهر را ترک کردند، شروع به ادامه دادند و کاهش مالیات را قطع کردند. موسیقیدان متخلف دوباره این ابزار را برداشت، اما این بار هیچ موش پشت سرش نبود، و تمام فرزندان Gamelna، و هیچ کس دیگر آنها را دیدند.

رایگان: ما دقیقا نمی دانیم دقیقا چه دقیقا در Gamelna در مورد قرن 13 اتفاق افتاد، اما چیزی قطعا اتفاق افتاد. و این "چیزی" نابود شد - یا منجر به لبه های دیگر شد - یک نسل از گاموننی های جوان.

وجود دارد (دقیق تر، آن بود) دو شواهد وجود دارد: پنجره شیشه ای رنگ آمیزی در کلیسای Gamelna، که در ترومبرهای لباس های روشن نشان داده شده و در پشت سر او یک جمعیت از کودکان، و نوشتن در دستنوشته Luneburg، تاریخ 1440، که می گوید این "در تابستان پروردگار، 1248 ما در روز سنت جان و پل به ترومپت های گامل آمد، لباس پوشیدنی در لباس های موتلی و 130 کودک متولد شده در Gamelne." پنجره شیشه ای رنگ آمیزی در قرن هفدهم نابود شد، ما فقط توصیف ها و کپی های آن را می دانیم، اما دستنوشته هنوز وجود دارد.

واضح است که طاعون هیچ ارتباطی با ناپدید شدن کودکان ندارد - او بعدا پرتاب شد، مخلوط دو رویداد مختلف. اپیدمی 100 سال پس از یک سفر ثابت از یک ترومپت عجیب و غریب به آلمان رسید. یک نسخه وجود دارد که ترومپت یک استخدام کننده بود - یا از سازمان دهندگان جنگ های صلیبی، یا به احتمال زیاد از پادشاه بوهمیا، که در این زمان بسیار علاقه مند به حل و فصل سرزمین های وحشی و برجسته موراوی بود. با توجه به اینکه چگونه شانگهای رسمی Scoop این قسمت را توصیف می کنند، کودکان به طور واضح به طور داوطلبانه به استاد ویرجین رفتند - آنها به سادگی آنها را فروختند.

ریش آبی

گناه
داستان: غنی از ریش آبی نام مستعار، عادت به مصرف همسران جوان را داشت و آنها را با تمام مزایای زمین فرو برد. با این وجود، همسران اغلب به طور مشکوک جان خود را از دست دادند، و بیگانگان خوش شانسی دوباره ازدواج کردند. هنگامی که او همسر دیگری را به قلعه هدایت کرد و به او قول داد تا او را به دست آورد، اما با یک شرط - نیویورک ها نباید به یک اتاق قفل شده در قلعه نگاه نکنند. به طور طبیعی، او نگاه کرد. و بقایای همه پیشینیان آنجا را کشف کرد. خوشبختانه، همسر جوان نمونه ای از برادران قوی داشت. آنها یک دیوانه وار را کشتند و بیوه جوان مانند یک ملکه بهبود یافت.

رایگان: دستیار جین د آرک، بارون گلیل د ری، برای قتل اعدام شد و 200 فرزند بی گناه را قربانی کرد.

درود دیوانه نبود. اتهامات علیه او توسط دشمن خود، پادشاه کارل VII، از و به آن جعل شد. غیر مالیاتی و یا بسیاری از بودجه دولتی در آن سالها هیچ کس را تحت تاثیر قرار نمی دهد، اما شیطان گرایی و قتل های سریال بیشتر برای ایجاد یک رزونانس عمومی است.

دادستان ها اظهار داشتند که فقدان شواهد گناه هنوز اثبات بی گناهی نیست و در سال 1440 مارشال در نانت سوزانده شد. این پرونده با صدای بلند بود و Solva به زندگی و قتل همسران خود اعطا کرد (علیرغم این واقعیت که همسرش تنها بود). خاطرات اخیر فرایند بر روی بارون با جمعیتی از طرح تابو (آنها در همه فرهنگ ها قرار گرفته اند، به یاد داشته باشید Edem اپل و جعبه پاندورا). در نسخه های اولیه پری داستان در مورد ریش آبی، دیوانه وار به طور مستقیم به نام "Baron de Rea، صاحب این مکان ها" نامیده می شود.

سفید برفی

belos
داستان: بابا بابا، بدبختی بد، سیب مسموم، بی حوصله، مراقبت از Gnomes، بوسه شاهزاده، بیداری و پیروزی بر دشمنان. خوب، آنچه ما می دانیم یک نسخه دیزنی به شدت نرم شده است. در اصل، همه چیز به سختی بود - شاهزاده تصمیم گرفت تا قلعه خود را تزئین کند، و مادربزرگ در پایان افسانه های افسانه ای با کفش های آهن داغ به مرگ گفته شد.

رایگان: قرن شانزدهم، در آلمان همه چیز دشوار است. پدر جوان مادربزرگ مارگارت فون والدک، شهرستان تحت سلطه همان نامی در آلمان مرکزی، پس از مرگ همسر اول، دوباره یک کاتالین خاص را ازدواج کرد. Catharina Padderitsa مزاحم و دختر از چشمان خود به بروکسل فرستاده شد. در آنجا، مارگارت شروع به چرخش بیش از حد به نوبه خود دامن قبل از پرنس فیلیپ اسپانیا. رسوایی طبیعی بیرون آمد، از آنجا که دختر سرزمین زمین زایتعی، پادشاه آینده اسپانیا به وضوح یک زن و شوهر بود. به نام منافع دولت، عوامل مادران بالقوه به سادگی مارگارت را مسموم می کنند. اینجا و داستان پری.

ژانزل و گرتل

ژانز
داستان: به ترتیب مادربزرگ بد (دوباره!) Podpabelnik-Dad منجر به کودکان نوپا از Mensense و Gretel در جنگل می شود و آنها را در آنجا به مرگ وفادار می برد. در اغلب موارد، کودکان بر روی شیرینی زنجفیلی، جایی که جادوگر زندگی می کند، کودکان را از طریق شیرینی زنجفیلی و غرق می کند. جادوگر می خواهد بچه ها را ترک کند و آنها را بخورد، اما برادر با خواهر، به طوری که جادوگر خود به فر می رود، جایی که او می سوزد. کودکان به خانه برگشتند، مادربزرگ می میرد، خانواده با خوشحالی زندگی می کنند.

رایگان: Genzel و Gretel دارای نمونه های واقعی نیستند. دقیق تر، آنها بی نام هستند - بیش از حد. آب و هوا Cataclysms که در اروپا سقوط کرد در سال 1315-1317، موجب تردید و کل گرسنگی در همه جا، از ایتالیا به دانمارک. این به رعایت نشده است. کشتن کودکان به یک عمل مشترک تبدیل شد، زیرا آنها را غیر ممکن بود که آنها را تغذیه، به طور موثر کنترل نرخ تولد. اما هنوز، هر پدر و مادر نمی تواند شخصا را به صورت شخصی اداره کند. نرم ترین آهنگ ها آنها را در زمستان در جنگل برد و امیدوار به مرگ آسان از Supercooling بود. مردم ماهواره ای از گرسنگی به خود یک کودک غذای لذیذ به خود جلب می کنند، وعده خوردن شیرینی زنجفیلی یا یک قطعه نان. بله، کانابلیسم در آن سالها نیز نادر بود، اما برای کشتن دوره پنج ساله ساده تر از یک بزرگسال بود.

دیو و دلبر

کراس
داستان: یک بازرگان غنی در طول سفر توسط هیولا زندگی در یک قلعه لوکس دستگیر شده است. در عوض آزادی، او وعده داده است که یک هیولای را از دخترانش بفرستد، و به صورت دستی، فاضلاب. هیولا تبدیل به یک صاحب استقبال می شود، او مهمان را مجازات نمی کند، و به تدریج دختر به او وابسته است. اما او خانه را از دست می دهد، و هیولا او را برای اولین بار آزاد می کند - بازگشت به یک دوره خاص، در غیر این صورت آن را خواهد مرد. در خانه، خواهران حسادت عمدا دختر را تاخیر می اندازند و به قلعه بازگشته اند، او یک بدن آسیب دیده را کشف می کند. از اشک های دختر، هیولا به یک شاهزاده زیبا تبدیل می شود و به زندگی می آید. Skapp Shot، عروسی، شادمانی و.

رایگان: Petrus Gonzalvus از همان ابتدا خوش شانس نبود - او با یک بیماری ژنتیکی نادر به نام هیپرتریشیوز متولد شد. به عبارت دیگر، موهایش در سراسر بدن رشد کرد، از جمله روی صورت. او واقعا هیولا را یادآوری کرد. پسر در قفس نگهداری شد، گوشت خام را تغذیه کرد و مردم را به عنوان "حیوان مرد" نشان داد.

در سال 1547، در سن 10 سالگی، پتروس توسط پادشاه فرانسه هنریش دوم ارائه شد. و در اینجا این داستان واقعی پری را آغاز می کند - پادشاه اولین کسی بود که آماده بود تا مرد پتروس را در نظر بگیرد. او به خواندن، نوشتن، تبلیغات و صحبت کردن زبان های خارجی آموزش داده شد، رفتارهای نجیب را تنظیم کرد و تمام لباس های مد روز را مرتب کرد. البته، نه به اندازه انسان گرایی، به عنوان سرگرم کننده، اما با این حال.

شاید Petrus از طبیعت یک کودک فوق العاده با استعداد بود - پس از آواز خواندن از قفس، او تقریبا پسر Mowgli بود، او سخت بود صحبت کرد، از مردم ترسید، و پس آنچه که با روان بود، ترسناک بود، ترسناک بود. با این حال، در چند سال، او به یک مرد جوان شایسته تبدیل شد، بدتر از گارانتی باقی مانده بود. با کودکان وحشی، آن را به ندرت اتفاق می افتد، اما Petrins به نحوی بهبودی.

هنگامی که پتروس بیش از 20 بود، او با دختر یکی از بندگان کاخ ازدواج کرد. و والدین و عروس وحشت زده شدند، اما با پادشاهان بحث نمی کردند. با این حال، ازدواج در پایان موفقیت آمیز بود - Petrus و همسرش به مدت 40 سال و Norodili هفت فرزند زندگی می کردند. برخی از آنها به ارث برده هیپرترایشیوز.

ادامه مطلب