Retablos: چگونه و برای آنچه که مقدسین مکزیکی ها هستند

Anonim

Retablos تصاویری است که مکزیک ها به هنرمندان دستور دادند تا از پرستاران خود و شخصا تشکر کنند و شخصا، خداوند، خداوند، خداوند، از این واقعیت که برخی از مشکلات آنها را راه اندازی کرد یا موفق به مقابله با او شد.

Painting-Retablo تصویری از نتیجه و متن را با قدردانی و نشانه دقیق فرض می کند، که مشتری Retabilo به لطف مقدسین است. احتمالا، خود سفارشی از تصاویر اعمال مقدسات بر روی آیکون های رسمی الهام گرفته شده است. بسیاری از Retablos به یک داستان هیجان انگیز یا دست زدن تبدیل می شوند.

r_vicente-mojado.
من، ویسنته از منطقه به نام José Lopez Portillo، بدون کار باقی مانده است. من تشکیل خوبی نداشتم، و به همین دلیل من یک مهاجر غیرقانونی در ایالات متحده را در جستجوی یک رویای آمریکایی قرار دادم. همسایگان خیلی درباره آن گفتند. در طول عبور از طریق رودخانه، دو لوله من، که من پرداخت کردم، من را به رحمت سرنوشت انداخت. در یک لحظه خطرناک، زمانی که من تقریبا گرفتار شدم، به ملکه مکزیکی دعا کردم. او به من کمک کرد تا از دست بدهم و به کل بروم. من به Rertablo او قول دادم بعد از یک مجموعه، زمان خوبی بود. و حالا من به خانه برگشتم و صحبت می کنم. مکزیکو سیتی، 1990.

r_paco-sketonons
پسرم Paco دارای درجه حرارت بالا بود و اسکلت ها را در اطراف او دید. آنها خندید و می خواستند او را با آنها بکشند. من ترسیدم و به صابون باکره دعا کردم، پس پسر درجه حرارت را کاهش داد. در نهایت، او درخواست من را شنید. Pakito گرما را خوابید، و او حتی شروع به خوردن کمی کرد. با تشکر از شما برای مقدس ترین مقدس.

r_ojo-derecho.
من از کودک مقدس با آرامش برای بهبودی چشم راستم تشکر می کنم، که به کاکتوس کباب ضربه زد. پیتر مونوس، همسرش، شاهد. H. عیسی آریس. 5 ژوئن 1939، San Luis Potoshi.
r_mel-gibson.
رامون Teyste این راستی را به سنت پاتریک در قدردانی برای آشنایی شخصی با گچ گیبسون در طول فیلمبرداری از فیلم برگزار شده در کشور خود ارائه می دهد. و او حتی در جمعیت شرکت کرد.
r_perro-fracursiones
پسران من دوست داشتند با آنها پیاده روی کنند. اما از آنجایی که او بسیار ضخیم بود و دست و پا گیر بود، یک روز او به سختی و سقوط کرد. ما از باکره Sapopan تشکر می کنیم که پسران موفق به نجات او شدند و حیوانات فقیر بیش از حد صدمه ندیده اند.
r_magdaleno.
پس از اینکه از کار اخراج شدم، ناامید شدم. من نمی دانستم چطور خانواده ام را شامل می شود. سپس من این ایده را برای فروش Takos در شب داشتم. من توسط Goer Fadda مقدس اندازه گرفتم، به طوری که من همه چیز را انجام دادم. با کمک الهی خود، من خیلی خوب رفتم، و اکنون بسیاری از بازدیدکنندگان دارم. خوشبخت، سنت یهودا. Magdane Romero، Puebla.
Estilla
من سقف را تعمیر کردم، از پله ها به سمت پله افتادم. تراشه چسبیده چسبیده به معده افتاده و از بین رفته است. من به چنگال مقدس دعا کردم و از او خواسته بود تا به من کمک کند. من از این زخم مرگبار بهبود یافتم. لورنزو گارسیا این سرپرست را تعیین می کند. Patchuka، Hidalgo. هفته پرشور، 1956
r_mad-elefante
فیل ما همیشه مطیع بود، اما در 3 آوریل 1962، درست قبل از سخنرانی او متولد شد. ما از Guadeloop از دختر تشکر می کنیم که ما زخمی نشدیم و حیوان در نهایت آرام شد.
r_arturo-somnambulo.
پسر من Arturo دیوانه شد، از آنجا که پدرش برای درآمد در Morelia ترک کرد. Arturo کابینت ها و کمد را باز کرد و آنها را هضم کرد. به ناامیدی، من در اطراف صابون باکره راه می رفتم، همانطور که می ترسم که پسرم به یک دزد واقعی تبدیل شود. سخت ترین ویرجین درخواست من، و در 18 اوت 1940، شوهرم به خانه برگشت. و پسر من بلافاصله درمان، که من از آن تشکر می کنم.
r_escondidas.
دختران من شروع به پنهان کردن و گم شدن در جنگل سوخته شدند. آنها ترسناک بودند، زیرا همه چیز در اطراف سیاه و مرده بود. آنها نمیتوانند راه را پیدا کنند، اما به طور ناگهانی صدها پروانه زرد ظاهر شد و شروع به دایره اطراف آنها کردند. دختران پشت سر آنها رفتند و پروانه ها آنها را از جنگل بیرون آوردند. با تشکر از شما sapopanskaya sapopan برای این معجزه.
r_luis-temblor.
Louis Rojas با تشکر از سنت Yakov توسط این Retablo برای این واقعیت است که در طول ایستگاه زمین او موفق به فرار از خانه خود را قبل از سقوط خانه.
r_primer-violin.
رافائل چاوز این Retablo Saint Cecilia را با قدردانی برای گرفتن آن با اولین ویولون در ارکستر سمفونی شهر ارائه می دهد.
r_lancha-tiburones
ما ماهیگیری رفتیم، و قایق ما جریان داد. بسیاری از کوسه های گرسنه در اطراف ما وجود داشت. ما از حمایت در مقدس ترین مقدس مقدس پرسیدیم و به طرز معجزه آسایی توانست قبل از اینکه قایق غرق شود، به سوشی برود و کوسه ها خوردند. با تشکر از شما برای آن.
r_juana-muerte
وقتی بیمار شدم، مرگ من را اعلام کرد. او به تخت نزدیک شد، و من خیلی ناراحت شدم، چون نمی خواستم آن را بگیرم، چون هنوز خیلی جوان بودم. من مصلوب شدن را گرفتم، دعا می کنم خداوند در مورد حامیان شگفتی ها را شگفت زده کند. قبل از مصلوب شدن، مرگ عقب نشینی کرد. من نجات یافتم با تشکر از شما برای آن.
r_josefina-devil-muerte
Hussfa Gutierrez به شهر برای فروش میوه رفت. در راه، خر خود را به دلیل نیش زدن از گاز گرفتار شد و Hosefa را به سمت راست بر روی سنگ کاهش داد. او سرش را به شدت در مورد سنگ ها، که او به عنوان شیطان و مرگ به او آسیب رسانده بود، به سر می برد. Josefina با تشکر از فرشته نگهبان خود، که پرواز کرد و چندین قلب او را به آگاهی هدایت کرد. مرگ و شیطان مجبور به ترک هر چیزی شد. جوزفه متشکرم از این واقعیت است که آنها ناامید شده اند.
r_izquerdo
با تشکر از شما San Juanskaya برای فرستادن من مردی که من را از روسپی ها بیرون آورد و من را به او ازدواج کرد. در حال حاضر من بسیار خوشحالم در کنار او. شکوه به شما، مقدس ترین. Sofia بدترین Ruiz، Guadalajara، 1955
r_granizada1939
در سپتامبر 1939، Grad را تهدید کرد تا کاشت Toribio Ortis را تهدید کند. او توسط سنت ایسیدور محفوظ بود، و هراد به او آسیب نرساند، زیرا او از این Retablo تشکر می کند. San Andres-Chalchikomul.
r_gorda عروسی
من خیلی ضخیم بودم، و پسرعموهایم به من گفتند که با چنین وزن من هرگز ازدواج نکرده ام. اما من ایمان به مقدس ترین مقدس را از دست ندادم، و به لطف او، یکی از زیباترین مردان جوان در این شهر عاشق من شد و من در آن هستم. پس از تعامل زیبا، ما عروسی را بازی کردیم. او من زیباترین زن جهان را در نظر می گیرد. ما با هم بسیار خوشحال هستیم، و عشق حتی به من کمک کرد تا کمی وزن کم کنم، هرچند که به هیچ وجه اهمیتی نمی دهد.
R_GEMELOS-CABALO.
پسران دوقلو من بسیار بی سر و صدا هستند. در 3 ژوئیه، آنها از خانه خارج شدند و به قرمز کون خوزه پدیا رفتند. این اسب بسیار عود بود و آنها را در زمین های سنگی انداختند. من از موزیک مقدس ترین برای این واقعیت تشکر می کنم که آنها فرزندان من به طرز معجزه آسایی در سنگ ها نبود.
r_gato-hija.
پس از تولد یک برادر کوچک، رفتار دخترم تغییر کرده است. او غم انگیز، تحریک پذیر و بی ادب شد. من نگران بودم، اما پس از آن، برادر من ما را گربه خود را ترک کرد، زیرا او خود را ترک سرمایه به درآمد. از آنجا که ما این گربه ظاهر شد، دختر من به عنوان قبل رفتار کرد. او بازی می کند و با یک گربه صحبت می کند. با تشکر از دختر برای این معجزه.
r_frenos-bus
من اتوبوس را رهبری کردم، و او ترمزها را رد کرد. اتوبوس به سمت صخره رفت، اما به لطف مقدس ترین ویرجین سان جوان، او به یک درخت فرار کرد. این اتوبوس را از سقوط نگه داشت، به خاطر آنچه که من آن را به Retablo اختصاص داده ام.
r_escalera-ventana.
پدر و مادر عروس من دوست نداشتند که من از او بازدید کنم، بنابراین من شروع به صعود به او در بالکن در راز، همراه با قدرت پله. اما یک شب مادر من، زمانی که پنجره را در آشپزخانه باز کرد، پله ها را باز کرد تا سگ های لرز را بچرخاند. من از دخترم سپاسگزارم که مادر من عمیقا نگران آنچه که من را سرنگون کرده بود، نگران بود، و اکنون به دلیل احساس گناه، او به من اجازه می دهد تا وقتی که من می خواهم، به عروس من مراجعه کنم.
r_el-chisme.
من شایعاتی را به همسر من رسیدم، مثل اینکه من با یک کارگر در یک داروخانه فریاد زدم. همسر از حسادت خشمگین بود و می خواست من را از خانه بیرون بیاورد. فقط به لطف مقدس ترین مقدس Sapopanskaya، من توانستم او را آرام کنم و متقاعد کنم که این فقط شایعات کثیف از برخی از شایعات قدیمی است.
r_doble-y-oro
Amalita Moreno از یک صبحانه نور در باغ لذت می برد، زمانی که گربه گلدان گل را به سمت راست بر روی او فشار آورد. او بر سرش افتاد، و او ابری بود و دو چشم خود را گرفت. او Sapopan باکره را پاک کرد، نه کور نبود. نماز او شنیده شد، و در همان هفته او قبلا بدون مشکل دیده بود.
r_demonio-cocina.
دیو یک شوخی بی رحمانه با من و دخترم بازی کرد. او این کار را کرد تا ذغال سنگ از اجاق گاز بر ما افتاد و به لباس های ما آتش زد. اما به لطف صلیب مقدس، ما توانستیم آتش را به موقع برسانیم. با تشکر از شما برای آن.
r_delfino2.
Dolphino Gonzalez اسب سواری را مطالعه کرد، و اسب او را به سمت کاکتی کاهش داد. او به طور جدی تزریق شد. Dolphino با تشکر از سنت جید فددیا برای بهبود سریع و برای یادگیری نحوه سوار شدن به موضوع درست است.
R_ferros-Animal
من از جانب خداوند تشکر می کنم که او از جانوران وحشتناک از سرزمین های ما رانده شده است. او گله های ما و حتی مسیحیان را کشت. در قدردانی، من این Retablo را اختصاص می دهم.
r_braulio.
جودا فددیا، از شما سپاسگزارم از شنیدن نماز من. چقدر خوب است که زن قدیمی من درمان شود. او اغلب ناخوشایند اتفاق افتاده است. دکتر گفت که از تغذیه ناکافی بود و شاید کم خونی او. من نمی توانم او را تغذیه کنم، زیرا، فروش کاسه ها، من زیاد نبودم. حالا من قدیمی هستم و نمی توانم کار کنم قبلا، ما به خوبی زندگی کردیم، گله ای داشتم، اما فرزندان ما مجبور شدند آن را برای پرداخت هزینه های خود به فروش برسانند. از سه پسران هیچ کس در مورد ما مراقبت نمی کند. همه آنها به کالیفرنیا، در لس آنجلس رفتند. برای 12 سال آنها در آنجا زندگی می کنند. گاهی اوقات سه کارت پستال و پول کمی به ما می فرستد. اما مهمترین چیز این است که فرانسیس قدیمی من فرانسیس بهبود یافته است. Browulio Bernal، Tlaskala، 1950
r_colegio-san-martin
پشت دختران از مدرسه سنت مارتین سگ را تعقیب کرد و آنها را بیدار کرد. مادران آنها از Sapopan باکره تشکر می کنند که این سگ موفق به گرفتن و پس از مدتی معاینه نشان داد که او دیوانه نیست. Sapopan، 4 اوت 1963.
r_col
خوک های یک همسایه کلم من را خوردند. آنها بسیار خشن بودند. من به Franciska مقدس دعا کردم، و Sagi یک معجزه را ایجاد کرد، بنابراین همسایه من شروع به نگه داشتن خوک در Khlev کرد. متشکرم.
r_caricaturista.
Rudolfo Peres کریکتوریست مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به زندان برای کاریکاتور در فرماندار منتقل شد. این Retabilo، او تشکر از سنت پاتریک برای زنده ماندن. پس از تصمیم گرفت که بهتر بود به دولت دیگری حرکت کند.
r_bandoleros
در 14 سپتامبر 1919، راهزنان در کراتارو مورد حمله قرار گرفتند. آنها تمام الاغ های ذرت ما را انتخاب کردند. افتخار به شما، بالا ترین deva guadeloop، که آنها ما را کشتند.
r_atropellado
مقدس ترین مقدس Deva Sanctus به طرز معجزه آسایی پسر خوان Silvero گالر را نجات داد، توسط ماشین شلیک کرد.
r_apuestas
در جشن نام او، Teres Martinez و خواهر او دو مرد سختگیرانه و جذاب را ملاقات کردند. در حال حاضر خواهران عروس های خود را به دست آوردند، که از آنها به ویرجین سان یوان برکت سپاسگزار بودند.
r_antonio-encadenado.
با تشکر از شما با یک کودک بالا با Atici برای پیدا کردن پسرم Antonio، که ربوده شده و در Shack برگزار شد. او به شدت ضرب و شتم من به مدت طولانی به دنبال او بودم بدون از دست دادن ایمان به شما. ما به شما رسیدیم، و حالا من آن را به Retablo اختصاص می دهم.
r_angelina-torres.
در 2 اوت 1959، سگ دختر Angelit Torres ماشین را شلیک کرد. سگ به طور جدی مجروح شد، اما دختر دعا کرد تا در مورد سلامتی خود را به ساپوتان باکره برکت داد. Sleepy Virgo درخواست او را شنید. Angelita با تشکر از آن.
r_alturas.
خوان کارلوس Reynoso بسیار از ارتفاع ترسید. برای غلبه بر ترس، ورزش چتر نجات را گرفت. این Retabilo، او از پروردگار مهربان برای برخورد با این مشکل تشکر می کند.
r_911
با تشکر از شما، بالاترین Deva Guadeloop، که به من کمک کرد تا در طی حمله به برج های دوقلو در 11 سپتامبر 2001 فرار کنم. لورا اکرتوس.

منبع تصاویر و ترجمه: Retablos

ادامه مطلب