در خانه ما یک همسایه فوق العاده را حل کرد: 17 داستان واقعی

Anonim

این مجموعه هایی مانند "دوستان" و "تئوری انفجار بزرگ" دلایل زیادی برای محبوبیت دارند، اما یکی از آنها بدون شک به تمام اصطکاک آشنا در میان افرادی که در همان آپارتمان زندگی می کنند، دردناک است. از خوانندگان ما خواسته ایم که داستان های زندگی خود را در زیر یک سقف با سینه ها در بدبختی یا صاحبان آپارتمان به اشتراک بگذاریم. ما اکنون می خواهیم گریه کنیم!

- با من و یک دختر برای مدتی، من آپارتمان را برداشتم. او عادت تند و زننده از راه رفتن در اطراف آپارتمان در برخی از شورت ها و با نعوظ بود. من اعتقاد داشتم که باید به او عجله کنم - چه کسی فقط فقط در برابر عکاسی نعوظ در بزدلان خارجی مقاومت خواهد کرد؟ در بعضی موارد، عادت پسر دوست پسر همسایه مشترک ما بود.

- دو همسایه سالاد و پیتزا خوردند در اتاق من. فرایند واقعی من را اشتباه گرفت. اما آنها نیمی از آنها خوردند و پدر و مادر خود را به جشن تعطیلات رفتند. و من در مورد همه چیز یاد گرفتم وقتی ارتش از زیر درب بویکو پوشیده شد.

- همکلاسی من با نوه یک زن زندگی می کرد که آپارتمان را تسلیم کرد. این نبود که او را اخراج کرد و معلوم شد که معتاد به مواد مخدر است، تمام وقت من دعوت شدم تا بروم. و یک روز استراحت می کند و می گوید که مهمان او "نادیده گرفته می شود"، آنها می گویند، به بدن کمک می کند تا تحمل کند. دختر ترسناک بود و از آنجا برداشت شد. زندگی می کنند در دوست دختر. سپس در اخبار من دیدم که در نزدیکی خانه معتاد، بدن زن جدا شده بود. او مطمئن بود که این مهمان است. بنابراین، به نظر من، چیزهای خود را از آنجا نیافت.

- میزبان، قدیمی Waggie Chime، در ابتدا من را نقاشی کرد که من بزرگ بودم و دوست دارم طبخ کنم. سپس معلوم شد که ادویه جات من گیر کرده است. سپس او شروع به آمدن به آشپزخانه کرد، او آتش زد، تمام تابه ها را باز کرد، آنها را بست، آتش و چپ را اضافه کرد. با من. بر اساس درخواست، غذای من گفت: "البته البته، البته، همه چیز تکرار شد. وقتی تعجب کردم که آن را تماشا کنم، در زمان پخت و پز در اتاق باقی ماند. هنگامی که سوپ من فرار کرد بلافاصله خوشحال شدم که از اجاق گاز، اجاق گاز و مایکروویو استفاده کنم. و بنابراین - در آشپزخانه آنچه شما می خواهید، شما دوست دارید به طبخ.

- آپارتمان یک اتاق را حذف کرد با دو دختر دختران مشغول به کار بودند. همه سه مایل بودند بسیار مایل بودند، اما Ferret دارای تعدادی از عادت های ناخوشایند بود. به عنوان مثال، او می تواند صورتحساب نقدی را تخلیه کند و البته آن را شناسایی کرد، البته دیگر در خانه نیست. او همچنین من را به خواب می برد، پشت انگشتان.

sos1

- نه در مورد همسایه فعلی، و در مورد مصرف کننده قبل از مصرف کننده. دوست دختر، تغییر مخزن در یک آپارتمان قابل جابجایی، آن را در آن یافت: مجموعه ای از BDSM-اسباب بازی.

- در حالی که او مطالعه کرد، در یک خوابگاه زندگی کرد با یک دختر در اتاق. اتاق کوچک است، و برای صرفه جویی در فضای ما تخت را با هم متحد کردیم و در نزدیکی خوابید. من از خواب بیدار می شوم و درک می کنم که همسایه بسیار نزدیک است. به نظر می رسد که ما دیگر با هم خوابیدیم، و سه نفری: او دوست پسر خود را به خواب بدون تقاضا ترک کرد. در تخت مشترک ما.

"همسایه من برای یک آپارتمان قابل جابجایی به یک سفر تجاری رفت و مادر به او آمد. من از بعضی از بستگان در بعد از ظهر بازدید کردم و شب را در دخترم گذراندم، آپارتمان خوب دو اتاق است. من در اتاق خواب دروغ می گویم، فردا به کار ... و مادرش گرم سفید گرم است! تمام شب صحبت کرد، سوگند یاد کرد و یک صندلی خالی را لگد می زد، مثل اینکه دخترش آنجا نشسته است. من موهایم را بر روی سرم بردم، درب به اتاق خواب نزدیک نیست، فقط ساعت زنگ دار ...

- من یک گیاهخواری هستم، ما فقط بدون گوشت می خوریم. البته، باید به طور جداگانه آماده شود. اما با توجه به دیدگاه با همسایگان، محصولات و یخچال و فریزر رایج هستند، و من ظاهرا، آماده شده بیش از حد خوشمزه است. بنابراین آنها غذای من را سریعتر از من خوردند و سپس کتک های خود را خوردند، در حالی که من، به دنبال چشم های گرسنه، یک سیب باقی مانده را گرسنه کردم. و آنها معتقد بودند که همه چیز صادقانه بود، این کتلت را ممنوع نمی کند.

- به نوعی من در Odnushka با یک میزبان 84 ساله زندگی کردم و دو زن دیگر: تمیز کننده در یک مرکز خرید و پیشخدمت. میزبان تقریبا دروغ می گوید و هرگز از کلمه "در همه" شسته نشده است. او در آشپزخانه زندگی می کرد، خوابش را در تاچ قرار گرفت و به ما اجازه نداد که در اتاق بخوابیم، زیرا "دیوار گرانبها" وجود دارد که او پسر عزیزش را به او آموخت و خدا را ممنوع کرده است. این تنها در آشپزخانه امکان پذیر بود. من تکرار می کنم، او هرگز شسته نشده است، و خارج از پنجره تابستان گرم بود، و بوی همسایگان ما در نظم کامل بود. هنگامی که برخی از انواع همسایگان آن را از سطل در نزدیکی آشپزخانه یافت ... پس از این حادثه، ما فقط در ماست و در اردوگاه تغذیه کردیم.

- همسایه در آپارتمان، دو متر Bugai، او برخی از "کبودی" را به آشپزخانه مشترک آورد، آنها را به از دست دادن کامل آگاهی تبدیل کرد، جیب خود را به دست آورد و به آرامی به توقف متوقف شد. من همچنین چند بار جیب هایم را پاک کردم، در حالی که من برای حفظ هر چیزی در ژاکت استفاده نکردم.

- من وارد این موسسه شدم، اتاق را از پیرمرد در طول امتحان گرفتم. و تنها پس از آن آموخت که مادربزرگ و دختر او ادرار نوه هشت ساله، نوشیدنی و شستشو را جمع آوری می کند. من می ترسم چیزی را در آن آپارتمان لمس کنم، و مادربزرگ نیز سعی در تحریک من داشت، خواص مفید اورن بی گناه کودکان را روشن کرد.

sos3

- یکی از هم اتاقی من کلیدهای حقیقی حتی تحریک شده اند. او یک دختر خانه بود، در 10 به خواب، و هیچ صدایی. او همچنین طرفدار "گرگ و میش" بود، تمام وقت او را به آهنگ ها از آنجا گوش داد و خیره شد. و همان "گرگ و میش" توسط تلفن به مدت چند ساعت در یک ردیف با دوست پسر خود تنظیم شده است.

- ما با برادرم و دو شیفت هستیم آنها یک سرویس دو نفره را که در آن پدر میزبان در آشپزخانه زندگی می کرد، فیلمبرداری کرد - صرع را بیان کرد. در وظایف ما، تغییرات در لباس زیر (در دستکشها، به طور طبیعی، به طور طبیعی، برای خودشان تحت تأثیر قرار گرفت) و بخشی از من را به دست آورد، زیرا او می تواند یک سهام هفتگی را در روز فشار دهد. و تماس "آمبولانس" به تشنج، چرا که در بیمارستان روانی او رد شد. احساس زمان از یک مرد به طور کامل از بین رفت - در سه صبح او می توانست به خویشاوندان نام ببرد یا در درب دست بکشد. دیوارهای توالت باید به طور منظم شستشو، در مورد آسیب سوسک ها، حتی سخنرانی نمی رفت. علاوه بر این، او پاسپورت را در جایی کاشت، وام او را گرفت (رسما او توانا بود)، و آنها به ما "نامه های شادی" آمدند، سپس وام دهندگان. اوج کابوس کابوس صبح بود که از Woney Wone Woney بیدار شدیم و یک حمام کامل را پیدا کردیم.

SOS4

- با همسایگی من، مسئولیت های غیرممکن بود. به طور کلی، به هیچ وجه، نه توسط مناطق یا تغییر. به محض این که حداقل کمی شروع به کار کردم، او را در خانه متوقف کرد. من مجبور شدم زین رشد کنم و هیچ کاری انجام ندهم، او حداقل گاهی اوقات بسته شد. او همچنین می تواند دو هفته در تعطیلات را ترک کند و غرق ظروف خود را در سینک ترک کند. و سوال پولی، البته، ناخوشایند ترین است. به عنوان مثال، زمانی که واشر من، ما از آن با هم استفاده می کنیم، و در عین حال تخفیف تخفیف در تعمیرات را رد می کنیم.

- یک آپارتمان را با یک همکار دوست، که قبلا نمی دانست حذف کرد. او دوست داشت در اطراف آپارتمان راه رفتن، که در آن مادر تولد. نه آنکه آزار دهنده است، اما به نحوی عجیب بود.

- دوست همسایه بسیار گرسنه و تنبل بود. همه چیز را که می توانید بسوزانید بکشید به نحوی یک دوست در یخچال و فریزر تنها دو نوع غذا را ترک کرد: پیاز و dumplings خام. همسایه پیاز را خورد، زیرا لازم نیست آن را طبخ کنید.

به عنوان تصاویر استفاده از فریم از سریال تلویزیونی: "دوستان" و "تئوری Big Bang"

داستان ها توسط Lilith Mazikina جمع آوری و پردازش می شوند

ادامه مطلب