موضوع بیمار و فرد مرگ، سینما برای مدت بسیار طولانی به بررسی و آماده سازی می شود، با توجه به لحظات اخلاقی چند منظوره، بسیار دشوار است که با این ماده برای فیلمبرداری ها کار کنید. برای مقاومت در برابر نوار در این صفحات فیلم همیشه بسیار دشوار است و گاهی اوقات بسیاری از تصاویر بر روی موضوع برخورد فردی و بیماری های غیر قابل درمان به عملکرد سطح مواد تبدیل می شوند.
اما سوال "آیا زندگی پس از زندگی وجود دارد" متوقف نمی شود مخاطبان و مدیران را متوقف نمی کند. PICS.RU مجموعه ای از سینما را بر روی او جمع آوری کرد."رسیدن به بهشت" (مدیر توماس یانگ، 1997)
این فیلم تبدیل به فرقه شده است و Moritz Blaichibroy و Tille Schweiger معروف ترین و دوست داشتنی هنرمندان آلمانی است. ماشه طرح می شود یک جلسه از دو بچه که بیش از یک هفته قبل از مرگ گرفته شده است. یک بطری تکیلا و تمایل به دیدن دریا، قهرمانان ماجراهای باور نکردنی و جسورانه را باز می کند، زیرا در واقع، و چه چیزی وجود دارد.
شاید در "رسیدن به بهشت"، شاید برای اولین بار، به وضوح بیشتر و بیشتر نمونه ها توسط یک "عاشقانه مرگ" بیان شده بود، زمانی که یک فرد و Memento Mori، بینی به بینی، و تنها پس از آن واقعی است زندگی شروع می شود
"فیلادلفیا" (مدیر Jonathan Deme، 1993)
احتمالا یکی از اولین نقاشی های جرمی بر موضوع ایدز و مبارزه با خود بیماری و با ننگ اجتماعی است. در قلب طرح، داستان واقعی یک وکیل، ناعادلانه از دفترش اخراج شد، زمانی که از تشخیص او مطلع می شود.
تصاویری درباره اینکه چگونه یک فرد برای حقوق خود در دادگاه مبارزه می کند، هالیوود تمبرهای خوبی را مطرح می کند، اما به اتمام "فیلادلفیا"، بدبینی ویژه ای خواهد بود، زیرا هر دو فرد سالم در جامعه برای حقوق او به شدت دشوار است، به شدت دشوار است این جامعه - غیر قابل تحمل است.
این تصویر اولین "اسکار" را توسط Hanksu به ارمغان آورد و ترکیب قلب Bruce Springstina "خیابان های فیلادلفیا" به مدت طولانی با فیلم خود ارتباط ندارد، بنابراین آن را محبوب شده است.
"اکنون زمان است" (OL Parker، 2012)
در ابتدا در ابتدای سال 2000، سینما به موضوع انکولوژی کودکان و نوجوانان با موقعیت منصفانه و حیاتی تبدیل شد "برای زندگی، ما باید زندگی کنیم". این فیلم ها به طور مساوی به همان اندازه هنری به دست نیاورده بودند، اما شعر و حقیقت در برخی از جزئیات تقریبا همیشه بود.
"اکنون زمان" بر اساس کتاب جنی Downham "در حالی که من زنده هستم" ذکر شده است. این داستان یک تست دختر بسیار جوان است که با لوسمی زندگی می کند. او دارای یک پدر پرطرفدار است که بر روی آستانه هیپوتکس عمل می کند (یک مشکل مکرر از بستگان یک فرد بیمار)، و او خود را تا حدودی وظایف مختلفی را تنظیم می کند، به عنوان مثال، مواد مخدر، رابطه جنسی و همه چیز را امتحان کنید. عشق در نرده های مرگ او گنجانده نشده است.
"هنوز آلیس" (مدیر ریچارد گلزدر، USA Westmolend، 2014)
به طور کلی، درست است که بیماری ها توسط سناریوهای داستانی حذف نمی شوند، بلکه بر اساس کتاب ها، اغلب از اولین فرد شرکت کنندگان شرکت کنندگان نوشته شده است. "هنوز آلیس" در مورد دوره دراماتیک یک معلم دانشگاه موفق می گوید، کاملا یک زن خوشحال است که به آرامی درک می کند که آلزایمر به آگاهی درخشان و زشت و زشت او انتخاب می شود.
به نظر می رسد که به طور معمول صدا نمی شود، اما "هنوز آلیس" به نظر می رسد که بروشور درخشان، دقیق و رنگارنگ در مورد چگونگی شروع این بیماری و نحوه رفتار، یا اینکه چگونه گاهی اوقات ارزشمند نیست. Julianna Moore، ملکه سایه های دراماتیک امروز، برای نقش آلیس به جای "اسکار" اهدا شد.
"از دست ندهید" (به کارگردانی گاز وانگ سنت، 2011)
نسخه "Hipster" از طرح مشابه "در حال حاضر زمان" است. دو نوجوان به طور موازی با یکدیگر، کشیدن در مراسم خاکسپاری یک افراد کاملا ناشناخته هستند. هر دو از این دلایل شناسایی می شوند: این مرد سخت است که مرگ والدین را تجربه کند (پسرش دنیس هپپر بازی می کند، هنری)، و دختر (Mia Vasikovska) اول می گوید که او در بیمارستان انکولوژیک برای کودکان داوطلبانه است اما پس از آن معلوم می شود که او بیمار است.
انتقاد این تصویر را بسیار جالب کرد، اما این اثر "درمان" را از دست نمی دهد، به وضوح نشان می دهد که عشق، هرچند او مرگ را شکست نمی دهد، اما به نحوی به نحوی با آن ترسناک نیست.
"عشق و سایر داروها" (ادوارد Zwick، 2010)
مثلث عشق با این بیماری بر روی صفحه نمایش جیک گیلانل و آن هاتاوی بازی می شود. این فیلم همچنین بر روی کتاب، Autobiography Copup با یک نام پیچیده طولانی و دقیق در مورد "ویاگرا" شلیک شده است.
همه بزرگسالان درک می کنند که جدی ترین "Zalipalovo" با عبارات آغاز می شود، مانند "بیایید هیچ تعهدی"، "من نمی خواهم یک رابطه طولانی" یا: "این فقط جنسیت است". این فقط یک مورد است. قهرمان Gillenhol - یک نماینده پر سر و صدا از شرکت داروسازی (بر روی آنها و در طرح های توطئه خود را برای کار با پزشکان در کلینیک ها در اینجا نیز ادامه خواهد یافت) مطابق با کلاس درس، که او را با چشم خود و نصب "فقط جنسیت" مناسب است. "
اما دورتر، سخت تر است. مگی دارای رمز و راز است، و این رمز و راز مرحله اولیه بیماری پارکینسون است.
"نکته اصلی این نیست که نترسید" (مدیر نیکول کاسن، 2010)
این به نظر می رسد افتضاح، اما این فیلم شاد ترین و زندگی بیشتر در مورد سرطان است. از برچسب ژانر "tragicomedy رمانتیک" نشوید. تاریخ مارلی (انجام شده توسط کیت هادسون بسیار متقاعد کننده) ساده است. او یک دختر معمولی با نگرش غیر معمول به زندگی است و سرنوشت توسط "شاه« مات "غیر ظریف تهیه شده است: سرطان روده ای. و دکتر کلاس یک مرد خوش تیپ است. دکتر Gael Garcia Bernal Plays، و او شرم آور بود که او را دوست داشت قبل از مرگ.
"خریداران باشگاه Dallaski" (Jean-Mark Valle، 2013)
"توپخانه سنگین" در لیست ما. داستان واقعی تگزاس برق و کابوی، "مردان مردان"، یعنی "دگرجنسگرایان" از رون، که پزشکان دقیقا ماه زندگی را به دست آورده اند، به این دلیل که آنها یک مرحله ترمینال ایدز را پیدا کردند. رون به کتابخانه می رود، بله، بله، در حیاط دهه 80، در مورد بیماری بسیار کم است، به جز اینکه اقلیت های جنسی و هر "زباله"، و در کلینیک، که بسیاری از پزشکان هنوز هم گیج شده اند، با داروها تنگ و همه چیز دشوار است
سپس او از مرز مکزیک عبور می کند و تلاش های باور نکردنی، شبکه خود را از کمک های دارویی به افراد مبتلا به اچ آی وی ایجاد می کند، از ابتدا با خودشان شروع می شود، دیدگاه های همجنسگرای خود را از بین می برد و با تمرکز بر چیز اصلی و مهمتر از همه، برای زنده ماندن.
آنچه که "باشگاه دالاسکا خریداران" دشوار است، اگر حداقل برخی از ایده های اطلاعاتی را در مورد آنچه که افراد مبتلا به این تشخیص از ما عبور می کنند، بیش از حد دشوار است. برای این نقش Matthew McConaja و Jared Leto، که همچنین یک کاخ با Transvestite Asida را بازی می کنند، به ترتیب به ترتیب 22 در 13 کیلوگرم بود. و قهرمان واقعی این داستان رون از پزشکان مرگ به مدت 7 سال جان سالم به در برد.
"من، ارل و یک دختر مرگ" (مدیر آلفونسو گومز رحم، 2015)
داستان دیگری درباره نوجوانان، دقیق تر، دانش آموزان دبیرستان. در هر کسی که در Leukemia دختر مدرسه مشهور نیست، آن را بسیار سریع توسط همه چیز به رسمیت شناخته شده است و پدر و مادر یکی از پسران آن را حذف خواهد کرد به "دریافت پیش سر خوردن"، اما آن را وجود ندارد. یکی دیگر از دوستان با یک زن و شوهر پیوسته است، و آنها به سه فکر می کنند، به طوری که اگر چنین غیر قابل توجه باشد، این سرطان لعنتی عقب نشینی کرد.
بچه ها یک اشتیاق خنده دار دارند: آنها فیلم های معروف را می گیرند، اسامی خود را به مراتب بیشتر و به اتاق آماتور منتقل می کنند. دوستان تروی تقریبا غم انگیز و خسته کننده نخواهند بود.
"ستاره به سرزنش" (مدیر جاش بون، 2014)
این ملودرام نیز خالی است. شخصیت های اصلی در گروه متفاوتی از حمایت روانشناختی یافت می شوند - او سرطان دارد، او به عنوان یک نتیجه لاغر دارد - پا قطع شده است. بچه ها به آمستردام می روند، باید یک جلسه با نویسنده مورد علاقه خود داشته باشند، اما چیزی اشتباه رفت. و این نکته حتی در جلسه نیست، پسر شروع به عود می کند. و یک داستان عاشقانه زیبا، کمتر زیبا، اما اتمام غم انگیز است.
"زندگی من بدون من" (مدیر Isabel Koishew، 2003)
این اسکریپت بر اساس داستان نانسی Kincade است. تصویر در چند فیلم دیگر به طور کلی از فیلم های دیگر حذف می شود. زندگی بی عدالتی قهرمان بیست و یک ساله فقط بدتر از آن است که او متوجه می شود که او یک سرطان تخمدان دارد و دو ماه باقی مانده است، نه بیشتر. این جایی است که جنگنده و فیلسوف در Ann بیدار می شوند.
"زندگی زیبا است" (مدیر Jonathan Levin، 2011)
جوزف گوردون لویتات قهرمان، زمانی که او به حکم دکتر گوش می دهد، کاملا منطقی گریه می کند: "اما من سیگار نمی کشم، من نوشیدن نمی کنم و ورزش می کنم!" این شاید مهمترین چیز در درک و درک تشخیص انکولوژی است، همه چیز با این فیلم شروع می شود. و انکولوژی تنها مرغ و الکلی سالمندان را انتخاب نمی کند.
در کنار همگانی با گوردون لویت، سث روگن گرم است، یک بازیگر کمدی مشهور از نسل از حیوانات خانگی جوددا آپاتو. جوک ها در بچه ها گاهی اوقات احمقانه و حتی احمقانه هستند، اما گاهی اوقات این تنها راه پاسخ دادن به پوچی و اجتناب ناپذیری مرگ است.
"... و در روح من رقص" (مدیر Damien O'Donnell، 2004)
بیماری های پاسخ ایرلندی شخصیت اصلی، یک مرد بیست و یک ساله، مراکز شکسته و مجبور به حرکت در صندلی چرخدار و زندگی در صندلی چرخدار. در کلینیک جدید، او با یکی دیگر از پسر در یک کالسکه، روری (کار بسیار خوبی از جیمز مکوا، در کمیته ای که از آن زمان آن را ندیده است، ملاقات می کند، که این زندگی را متقاعد کرده است، هنوز هم متقاعد شده است هدیه و هدیه پراکنده نیست
"من از دست رفته" (مدیر کاترین هاردویک، 2015)
اما این داستان در مورد دوستی و سرطان بر اساس بازی رادیویی است. دو بهترین دوست دختر، کاملا مسیحی را از آسمان به دست می آورند: یک انکولوژی را قرار داده و دیگران را درک می کنند که باردار چیست. یک گفتگوی معمولی از دو گفتگو: "دو هفته پیش در مورد تومور یاد گرفتید، چگونه او موفق به رشد آن شد؟!" - "او همان تهاجمی است!"
این فیلم پر از جوک ها در روحیه قسمت های "جنسیت در شهر بزرگ" زمانی که سرطان سامانتا بود. دوست دختر بازی درو Barrymore و تونی Collett.
مجموعه و متن: pics.ru