مامان، من یک مرد عنکبوتی را دوست دارم! فرزندان ما قهرمانان مورد علاقه خود را آموزش می دهند

Anonim

چرا بچه ها کلاه قرمز و پسر و کیبالوچی را دوست داشتند، و در حال حاضر - یک جادوگر مرد مرد عنکبوتی و نیمه یا Winx Winx به Winx؟ سلطه کارتون های خارجی و قهرمانان خارجی چیست؟ کودک چه چیزی را آموزش می دهد، چه چیزی از بتمن و ملکه هارلی می گیرد؟

بسیاری از والدین که به طور کلی متوجه شده اند، چه شخصیت ها و داستان ها فرزندانشان هستند، این سوال را می گیرد. او در مورد انجمن ها و جلسات والدین مدرسه مورد بحث قرار گرفته است، حتی سایت های فردی به او اختصاص داده شده است.

قهرمانان قدیمی و خوب ما برای رقابت با آنهایی که جدید هستند، به عنوان فیلم های ما و کارتون های ما با اثرات ویژه ای از تولید فیلم تولید کنندگان آمریکایی و ژاپنی رقابت می کنند؟ آیا فرزند تنها غربی خواهد بود؟ چه چیزی باعث جذب می شود، چه چیزی لازم است زمانی که به دنبال یک سری مورد علاقه است؟

قهرمانان 01.

ما، بزرگسالان ما، حتی پاسخ های آماده را ارائه می دهیم. پس از همه، ما نیز بچه هایی بودند که یک بار با یک صنعت فیلم خارجی برخورد کردند و به او جذاب بودند. ما به یاد می آوریم که رمبو و ترمیناتور مایل به ما بود، چه چیزی می توان گفت، و لوازم آرایشی، تظاهرات، تعصب، سوئیت های سکسی جذاب در بازیگران. ما نمی خواهیم کودک اندازه گیری "خنک بودن" توانایی فرد برای مبارزه و کشتن را در نظر بگیرد، و ما می ترسیم که او با گذشت زمان در ادم سفیه و احمقانه ناامید شود - پس از همه، فیلم ها و کارتون ها بیشتر می شوند پیچیده.

اما چه چیزی، اگر شما از فرزندان خود بپرسید - چرا آنها والدین دیگر قهرمانان را دارند؟ ما با چند جفت کودک مصاحبه کردیم - والدین برای درک اینکه چگونه قهرمانان نسل های خانواده ما دور از یکدیگر هستند.

تیم، 11 ساله:

"قهرمان مورد علاقه من هری پاتر است. من در مورد آن همه را خوانده ام. گاهی اوقات من آن را بازی می کنم، جادوها را از کتاب تدریس می کنم، من یک جادوگر جادویی دارم، و من می خواهم یک آویز را به یک نمونه کارها به صورت یک Volan de Mort خریداری کنم. هری پاتر در دنیای جادویی قدردانی می کند که او تنها کسی بود که پس از طلسم مرگ فوری جان سالم به در برد، اما شخصیت او را دوست داشت، ما شخصیت مشابهی داریم - من نیز یک انفجار دارم. و ما هر دو عینک را پوشیدیم. مادر من هری پاتر نیز دوست دارد. "

Olga، Mama Tima، 34 ساله، زن خانه دار، مادر بزرگ:

"من می توانم برای خودم بگویم که در 11 سال یک قهرمان خاص من نداشتم. فردی کروگر، زمانی که حدود 4 سال داشت، به عنوان پدر وحشت زده بود. و به طوری که نترسید، من دوستش را ساختم. بله، آن را مانند یک تبهکار و همه چیز است، اما به دلایلی او آسیب نمی رساند، و گاهی اوقات کمک می کند. بنابراین، با یک کوره، بدون تردید، چنین دست پرواز توپ را با یک گوزن "احمق، تماشا جایی که شما بروید" ... اما همیشه در جایی در این نزدیکی هست.

اگر من می ترسم به رختخواب بروم، آن را نیز تصور می کرد و نوعی مانند او ترسناک نیست. اما احتمالا دقیقا نیست ...

من واقعا خواندن داستان های پری را دوست داشتم. ناهمسان. اما هرگز قهرمانان داستان های پری را دوست نداشته باشید. به زودی بعدا رفت. در 14 سال من توسط سری کارتون "Sailormun" علاقه مند شدم. من فکر می کنم، بیشتر از همه من دوست داشتم که پنج چنین دختران مختلف دوست دختر، نگه داشتن با یکدیگر، برقراری ارتباط، پیاده روی .. خوب، در همان زمان جهان نجات یافته است! و من واقعا می خواستم باور کنم که قدرت مشابهی وجود دارد، فقط باید پیدا شود. و حتی اکثر پلاک ها و بزدل می توانند آنچه را که شما نیاز دارید برای ذخیره دوستان خود انجام دهید. "

این چیزی است که جالب است! تقریبا همه ما، پدر و مادر بی قرار، از آن عصر، به این معنی که ما به شنبه ها و یکشنبه ها از کارتون های دیزنی نگاه کردیم - و دوست داشتنی، که دارای بارانی سیاه و سفید بود، بی رحمانه جوجه کشی بیلی، ویلی، دلی، که به طور کلی حیوانات نامیده می شد شکسته بود. کمی که توسط ما از ما گذشت، Sailormun - آنالوگ ژاپنی از Winx به مدرن، و جادوگر Sally - به نوعی هری پاتر در دامن. اما بسیاری از ما معتقدیم که آنها تنها در کارتون ها و فیلم های داخلی، در پینوکیو، Avengers های گریخته و گربه Matroskin افزایش یافته است.

ویتا، 13 ساله:

"قهرمان مورد علاقه من - سوفی هاتتر از کتاب دیانا W. جونز" قلعه پیاده روی ". او خسته کننده است و او را به دست می آورد. او از دست نمی دهد، گرچه اکثر کتاب به یک پیرمرد تبدیل شده است. لحظه مورد علاقه من - هنگامی که سوفی می خواست صبحانه را در یک آتش جادویی پر جنب و جوش بخورد و او را متقاعد کند که اطاعت کند. ما از مادران مشابه Sophie داریم، او نیز هیچ شریرانه نداشت، اما او را مورد بهره برداری قرار داد. و هر دو ما دوست داریم به دنبال اهدافمان باشیم. من هم پخت و پز را نیز دوست دارم. من کتاب مادرم را خریدم، من نیز سوفی را دوست دارم. "

نیک، مامان ویتا، 42 ساله، نویسنده:

"هنگامی که من 13 ساله بودم، سعی کردم بهترین ها را برای تقلید قهرمانان مورد علاقه خود - زورو و د artagnan، آنها را نقاشی و حصار بر روی چوب. قهرمان مورد علاقه من Sasha Yanovskaya از "جاده به DAL" بود، اما من آن را به عنوان یک دوست دختر به عنوان یک نمونه به عنوان یک نمونه به دنبال. "

قهرمانان 02.

گاهی اوقات ما در حال تلاش برای هدایت سلیقه های کودک هستیم. ما اصرار داریم که او با ما فیلم های مورد علاقه دوران کودکی را تماشا کرد، ما خودمان را خریداری کردیم - در دوران کودکی - کتاب های مورد علاقه خود را. موفقیت الهام بخش است! اما بسیاری از والدین شکایت می کنند: خسته کننده، جالب نیست، مضحک. و به طور کلی، دختر یا پسر تنها سینما و جلوه های ویژه ارائه می شود، شما نمی توانید شما را در صحنه هایی که ما دستگیر شدیم، زرق و برق ...

اوه، این یک احساس ناتوانی جنسی است، زمانی که یک کودک نزدیک است، اما او در حال حاضر به هیچ وجه ادامه ندارد!

من تعجب می کنم که والدین ما چگونه بود. پیش از این هیچ اینترنت وجود نداشت و تقریبا همه چیز که به نظر می رسید - با هم در تلویزیون، با نوارهای ویدئویی نگاه کرد. در اینجا با کتاب ها، به نظر می رسد مشکلی وجود دارد. آنها در مورد تلویزیون خود بسیار صحبت کردند و در مجلات نوشتند.

لوئیس فیلیپ، 14 ساله:

"من یک طرفدار مرد عنکبوتی هستم هنگامی که کوچک بود، دوست داشت آن را بازی کند، حتی یک کت و شلوار داشتم. در حال حاضر تنها جمع آوری ارقام، قرعه کشی ... مرد عنکبوتی - یک قهرمان فوق العاده، او به مردم کمک می کند، موجب صرفه جویی در آنها می شود. لحظه مورد علاقه من در فیلم - زمانی که او دختر مورد علاقه خود را صرفه جویی می کند. اما من نمی خواهم او را به طور جدی تقلید کنم، منظورم این است که فقط در زندگی روزمره. از آنجا که هر شخص شخصیت است. مادر من و پاپ مرد عنکبوتی مانند. "

ایگور، پاپ لوئیس فیلیپا، 48 ساله، تاجر:

"پسر یک طرفدار بزرگ Chapaev بود. قهرمان جنگ، علیه "سفید" برای ما جنگید، برای این ایده جان خود را از دست داد! او در او بازی کرد، در حال حرکت در اطراف حیاط با چوب به جای صابرز و در دوج به جای پدر. در این فیلم در حال حاضر، جایی که او در رودخانه غرق می شود، زخمی، قلب گیر کرده است. "

اگر به خودتان گوش دهید، آنها را دوست دارند، آنها را در قهرمانان دوست دارند همان ویژگی هایی را که در دوران کودکی شوروی تعقیب می شوند: تمایل به کمک به مردم، استقامت در دستیابی به هدف. شما می توانید از آن بپرسید: و توانایی دوست داشتن و گمراه کننده؟ و بلافاصله پاسخ دهید: همان ساعت Winx به دوست - دوست. در بسیاری از انیمه - دوستی تصمیم می گیرد. Superheroes بسیار دشوار است برای تماس با مزدور، آنها حتی از شکوه پنهان و به ویژه به خاطر پول کمک به مردم.

اما چیزی هنوز خراشیده است. سخت است که انجام شود و موافقم با این حال شخص دیگری است. حقیقت؟

قهرمانان 03.

Nastya، 15 ساله:

"من واقعا دوست ندارم Nikki Greenwich از کتاب" Astrovyanka "نیکا گورکا. او بسیار هوشمندانه، هدفمند است، هرگز از دست ندهید، او دوستانه است و او واقعا موفق به تغییر جهان برای بهتر است. من دو قسمت مورد علاقه دارم - زمانی که نیککی موجب صرفه جویی در رصدخانه در Oberone می شود، بدون اطاعت از ابر رایانه خود، و محاسبات خود را صرف می کند، و هنگامی که او یک شبکه "باشگاه های گرینویچ" را ایجاد می کند، که برای تدریس جوانان دعوت شده بود. تمام عمر من این غارت را بر روی او گرفت (نه فیزیکی)، حتی وارد یک مدرسه مشابه شد، اما من از دست دادن و روحیه دلم برایت تنگ شده است. "

Inna، Mom Nastya، 39 ساله، مترجم:

"من از فیستین توسط d'Artagnan دوست داشتم، به طور خاص، در آن زمان در زندگی و رفتار، آن را کمی تحت تاثیر قرار، از آنجایی که دوره به طور کلی به دلایل به شدت تحت فشار قرار گرفت - به نوعی رفتار کاملا بدون هیچ زمان. مگر اینکه در اوایل صبح روز صبح در امتحان بعدی، فکر کردم که برخی از روزهای دوئل در حال رفتن بود - و کمی با وجود من تسهیل شد. "

ریتا، 11 ساله:

"شخصیت مورد علاقه من گوش های آبی مارگوت از کتاب است که نامیده می شود. من آن را رسم، و من یک مجسمه دارم. مارگو هوشمند و خنده دار بود، به خصوص گوش های آبی، بلکه شخصیت نیز نیز بود. و شخصیت او خنده دار است. ما با او همان نام داریم مامان او نیز دوست دارد، و پدر هرگز او را شنیده است. "

Arkady، پاپ ریتا، 52 ساله، دکتر:

"در سن ریتین من دوست داشتم Mowgli، Geclberry Finn، Chingachguk. برای ماجراهای خود. "

قهرمانان 04.

Margo Blue Ears و Nikki Greenwich - شخصیت های نویسندگان داخلی. آیا آنها باعث ولتاژ کمتری می شوند؟ در واقع، والدین و شخصیت های مدرن روسی چند نفر دوست دارند. علاوه بر کسانی که از دوران کودکی ما آشنا هستند - مانند آلاشی پوپویچ یا ماشا با خرس. و بقیه ... بله، ما. بله، کودکان در آنها پاسخگویی، منابع، شجاعت، شجاعت و استقامت دارند.

اما آنها غریبه هستند. ذهنیت ما نیست، بلکه شخصا به ما.

ما توسط شخصیت های کتاب هایی که فرزندان ما خوانده می شوند، ترسیده ایم. نه قهرمانان فیلم با یک دسته از جلوه های ویژه. نه کارتون به عنوان چنین. ما از پرتگاه ها می ترسیم، که به نظر می رسد بین فرزندان ما گسترش یافته است.

ما نقاط کمتری از تماس داریم در مدرسه، آنها یاد می گیرند و همچنین ما مطالعه نمی کنیم - این قبل از تجربه کلی جهانی بزرگسالان و کودکان دیگر نسل خانواده را متصل نمی کند. و ما نمیتوانیم با آن کار کنیم، ما مدارس را مدیریت نمی کنیم.

ما می دانستیم که آهنگ های شوروی از چهل و شصت ها - کسانی که در والدین ما بودند، می دانستند. در مد ما، آنها نبودند، اما هنوز هم می دانستند. فرزندان ما، اکثر آنها - نه، و بسیاری از والدین فعلی گذشته خود را در سران کودکان تکان می دهند به جای آنکه فقط آنها را به اشتراک بگذارند. اگر نه چیزی که به آن نفوذ نکرد، اگر تنها تنها با ما رایج بود.

همه چیز از آنجا است، که می تواند تجربه ای غیر از هیولای ما را به کار گیرد، فرزندان ما را دریافت می کند.

دقیق تر ... ما آن را بدون دانستن اینکه چگونه با ترس و غم و اندوه والدین ما مقابله کنیم، آن را ایجاد خواهیم کرد. اصلا امکانپذیر است؟

آره. هنوز هم می توانید سعی کنید فیلم ها و کتاب ها را به اشتراک بگذارید. شما می توانید در مورد دوران کودکی خود صحبت کنید - در مورد عجیب و غریب برای یک کودک مدرن، از لبه کامل داستان به نفع سفر در زمان، به کشور چیزهای عجیب و غریب. از آنجا، پل به گفتگو در مورد ارزش ها آسان تر است و آن را تنگ خواهد شد.

شما می توانید یک تجربه کلی جدید ایجاد کنید. با یک کودک بخوانید، با یک کودک نگاه کنید، پیاده روی کنید یا برای یک دایره ثبت نام کنید.

شما نمی توانید تنبل برای پیوستن و تجربه آن. روانشناسان جای تعجب نیستند: با بچه ها صحبت کنید! نه تنها نمادها را بخوانید، نه تنها درس ها و شکل لباس را بررسی کنید، نه تنها، مربیان اجازه دهید نه تنها، گوش دادن از او دوست داشتنی کارتون جدید با حیوانات خنده دار، آنچه که به مد کمک می کند، آنچه را که او رویاها را یاد می گیرند، چگونه تلاش می کنند (و خدا دوباره به مدرسه و اصلاحات).

و بله، البته. ما لزوما یک فرد عنکبوتی را دوست نداریم و حتی می دانیم که طرح فیلم با مشارکت او. مهم تر است که ما درک کنیم که چرا یک کودک او را دوست دارد. این جایی است که شما می توانید متوجه شوید که هنوز هم مشترک است.

لیانا ناتروشیلی، روانشناس کودکان:

"ترس از والدین قابل درک است، اما خوشبختانه، آنها خاک ندارند. البته، قهرمانان کودکان مدرن از قهرمانان دوران کودکی ما متفاوتند، با این حال، اگر آنها دقیق تر نگاه کنند، مشخص می شود که آنها دارای ویژگی های مثبت و یک کودک هستند، به دنبال آنها هستند، یاد می گیرند که به ضعف کمک کنند، از عزیزان خود محافظت کنند برای انجام کارهای خوب

بعضی از کودکان با ضد همسالان همدردی می کنند و در این مورد هیچ چیز وحشتناک نیست. این آسان است و علاقه مند به درخواست فرزند در مورد آنچه که او آن را در این قهرمان دوست دارد. گاهی اوقات کودکان دشوار است که خود را حفظ کنند، شخصیت های قوی و پرخاشگر را ترجیح می دهند، کودکان که از ترس ها رنج می برند، می توانند توطئه های وحشتناک و قهرمانان جسورانه را انتخاب کنند. هر داستان را می توان به یک منبع برای بحث و ارتباط تبدیل کرد.

انتخاب قهرمانان مورد علاقه برای کودک با کیفیت های مثبت یا کسانی که به شدت فاقد آن هستند، مهم است.

البته، فیلم های مورد علاقه ما و افسانه ها بر شکل گیری ما تاثیر می گذارد، اما حتی بیشتر از روابط در خانواده و نمونه هایی که مردم نزدیک هستند، تاثیر می گذارد. "

تصاویر: Shutterstock

ادامه مطلب