# Prokino: ما آن را برای شما نگاه کردیم. "موج" (نروژ، 2015)

Anonim

بول

ما، خوانندگان عزیز، خیلی دوست داریم و سعی می کنیم از شما مراقبت کنیم. اینها کلمات خالی نیستند، اما واقعیت خشن. بنابراین، - ما فکر کردیم، - بیایید به شما نشان دهیم که در حروف نمایش داده شود. شما همه فیلم های 2015 را تماشا نمی کنید؟ و ما (غم انگیز) همه. بنابراین، ما یک به یک را بازپرداخت خواهیم کرد تا شما پشت سر نگذارید.

توجه! زیر اسپویلر خواهد بود. یک اسپویلر بزرگ پایین خواهد بود. نمی خوانید اگر اسپویلرها را دوست نداشته باشید!

مقدمه

یک بیننده با تجربه قبل از تماشای فیلم همیشه به IMDB نگاه می کند و به رتبه بندی می رسد. بدانید چه اتفاقی می افتد این زمان یک استثنا نبود، اما، نگاهی به IMDB، تماشاگر با تجربه به شدت ناراحت شد - امتیاز 7.2 اشاره کرد که فیلم خوب خواهد بود، بنابراین شما به شما بگویم، در واقع، هیچ چیز وجود دارد. اما نه. همه چیز خوب است.

بنابراین، موج، نروژ، 2015 سال

فریم های اول، بیننده با تجربه را در تارتاررا از تاریخ مستند قرار می دهند. به نظر می رسد که صد سال پیش، یکی از کوه های اطراف فداکاری نروژ سقوط کرد، در واقع، در فوجرد، و نروژ از بین رفت. نه کل، بلکه در بیشتر موشک. یک سوء ظن وجود دارد، صدای صوتی می گوید، که در مورد سقوط هر کوه دیگر است. "صد پودا"، - تماشاگر با تجربه را می کشد - "فقط چند دقیقه پس از ده دقیقه، فقط با قهرمانان آشنا می شود". نمایشگر تجربه ساده لوح، ناعادلانه.

گشت و گذار تاریخی توسط یک چهره شجاع از یک زمین شناس قطع شده است که جیپ قدیمی خود را در جاده ای کامل در برابر پس زمینه منظره های نروژی فوق العاده است. زمین شناس به وضوح در روح بسیار بی قرار است. این شخصیت اصلی ما به نام، به نظر می رسد مسیحی است.

چگونه قوانین کیهانی دراماتوری نیاز دارد، مسیحی بد است. اولا، او به کودکان توجه نمی کند، و همسرش توسط او متهم شده است. و دوم، او برای کار در بزرگترین شرکت نفت کشور، آنها قصد پرداخت پول باور نکردنی را پرداخت می کنند، و اکنون مجبور خواهند بود که این نگرانی نروژی وحشتناک را ترک کنند. چه اعصاب آن را حفظ خواهد کرد؟

خانواده مسیحی متاسفانه همه چیز را جمع آوری می کند. کودکان، به هر حال، دو قهرمان دارند. پسر و نه پسر این، که یک پسر نیست، هنوز خیلی کوچک است که پدر را نادیده بگیرد، و پسر نوجوان به طور کامل با موفقیت با این کار مقابله می کند. بنابراین در حال حاضر او چیزها را بر روی زمین انداخت و از خانه فرار کرد تا آخرین دفعه بومی خود را بچرخاند ... متاسفم، نه توس، چه چیزی در نروژ رشد می کند؟ a، خزه! من از خانه فرار کردم تا آخرین بار بومی خود را ببوسم.

بول 1

همسر مسیحی همچنین از شادی گریه نمی کند - او توسط مدیر در یک هتل توریستی کوچک کار می کند، زندگی موفق بوده است، و پس از آن یک شوهر با میلیون ها نفر از مردم Idiot خود، او به مادرش گفت که او بز است. مسیحی به همسرش اطلاع می دهد که او در روح او بی قرار است، همسر تلاش می کند که شانس "بیایید" را بگیرد، اما مسیحی یک زمین شناس است و بنابراین راه حل آن به عنوان یک نیترید بور با یک شبکه کریستال تنگ است از نوع wurzit.

خسته از سوء تفاهم از مسیحیان نزدیک به کار سابق خود - یک ایستگاه زمین شناسی - به خداحافظی می گوید. در ایستگاه کار: یک زن چاق، شوهر تند و زننده او و یک مرد خوش تیپ جوان با نام غیر قابل تعویض در "من". ما او را "من" می نامیم، چرا نه. هنوز در ایستگاه یک دکمه قرمز بزرگ وجود دارد. خوب، دکمه معمولی. فقط بزرگ و قرمز اگر روی آن کلیک کنید، آژیر صدا را صدا می کند، به ساکنان اطراف گزارش می دهد که باید به طور فوری به مرز کانادا یا حداقل در سوئد اجرا شود. مسیحی تمام وقت در این دکمه مولکول می شود و می گوید که او در دوش خود بی قرار است. زن چاق کیک خانگی مسیحی را می دهد و می گوید: "ولی، پروردگار". و شوهر تند و زننده او می افزاید که ما، البته، فلج خود را از دست می دهیم، اما خیلی زیاد نیست. "روشن است"، تماشاگر با تجربه مرد می گوید: "شما اولین جسد ما خواهد بود."

Goodbye Goodbye به همکاران، مسیحی کودکان خوش شانس و یک جیپ لود شده بر روی کشتی، که به زمین بزرگ به پول بزرگ نفت می رود. به دلایلی، همسر با آنها نمی رود و در هتل خود کار می کند. ما توضیح دادیم چرا، اما ما در نگرش ها گسل نخواهیم یافت. آیا امکان دارد؟ شاید او نیاز دارد

در خط، کریستین عصبی است - او در روح او بی قرار است. این عصبی، عصبی است و سپس جیپ را باز می کند و تحت نگاه های شگفت انگیز کودکان، دوباره کار می کند. می گوید - نشستن، کودکان، دقیقه، من الان هستم. چهار ساعت آینده مسیحی با همکاران بد، "گرگ ها، گرگ ها" خسته کننده، همه شکاف ها را در کوه های نروژ گشت می زنند. کودکان در ماشین می گویند که این همه چیز است، این روزی است که ما آن را به خانه پرستاری و تشویق می کنیم.

بول 5

Mattled مسیحیان در ماشین، به جای کودکان، متوجه می شوند، توجه داشته باشید "ما در مامان هستیم". اما نه خیلی بخور در مورد وارثان - او، همانطور که ما به یاد می آوریم، بسیار بی سر و صدا در روح.

مسیحی به هتل به همسر و فرزندانش می آید. همسر شاد می گوید که او بسیار زیبا بود که کودکان را در ماشین فراموش کرده و به اتوبوس با اتوبوس با گردشگران دست پیدا کند. خانواده تصمیم می گیرند شب را در هتل صرف کنند و صبح در کشتی در یک زندگی جدید شناور شوند. و سپس Worldman جذاب می گوید مسیحی: "پاپولا، و من می خواهم شب را در خانه قدیمی ما صرف، شما می توانید؟" مسیحی می گوید زباله بنابراین، همسر و پسر اقامت در هتل، و مسیحیان با دخترش به خانه خالی بازگشتند تا روی زمین بخوابند.

اولین ساعت فیلم به پایان می رسد. مسیحی در روح بسیار بی سر و صدا است. یک بیننده با تجربه ناخوشی به پیوند به "نظریه انفجار بزرگ" گسترش یافته است، اما خود را بر روی گونه ها ضربه می زند و تصمیم می گیرد که اصرار داشته باشد.

مسیحی نمی خوابد او به نظر می رسد سپیده دم سپیده دم بیش از fjords، به شدت فشرده در دست یک لیوان Whisker. مسیحی شیشه ای از ویزسار را فشرده می کند، نه سپیده دم. خوب، جوهر نیست

بول 3

و ناگهان. و در نهایت. نمی توانستیم، ما واقعا زندگی کردیم - زمین تحت پاهای مسیحی کمی تکان می خورد. مسیحی به اندازه کافی سوابق است، آنها دروغ می گویند، پس از آن تماس می گیرند، پس از کار، بیدار کردن همکاران و فریاد می زند: "این فروپاشی!"

همکاران شر، همکاران سابق را لعنت می کنند، به یک کرک در کوه صعود می کنند. کرک به شدت فشرده شده است، و بیننده با تجربه که با اولین جسد حدس می زنند. باقی مانده "من" در پاسخ به تقلید Tolstoy Auntka خسته کننده سکوت، اشاره کرد که او در حال حاضر یک بیوه بود. عمه، اشک اشک، کلیک بر روی یک دکمه قرمز بزرگ.

لازم است که یک شهر مجلل خواب آفتی یک آژیر رول شود، به وحشت تبدیل می شود.

ماهیت نجات از سونامی بدون عارضه است. اعتقاد بر این است که موج 80 متر ارتفاع دارد. بنابراین شما باید به کوه بروید و منتظر بمانید. مشکل این است که زمانی که کل شهر رانندگی می کند، یک چوب پنبه معمولی در جاده شکل می گیرد، و هر کس وقت نخواهد داشت. بنابراین، مسیحی ماشین را پرتاب می کند، دخترش را می گیرد و پای خود را بالا می برد.

در همین حال، همسر مسیحی همه گردشگران عصبی را به اتوبوس کشت، اما نمیتواند پسر را پیدا کند. از آنجا که پسر در زیرزمین هتل در اسکیت سوار می شود، در گوش های رامشتاین گیر کرده است. همسر مسیحی می گوید - شما سوار می شوید، و من پسر من را پیدا خواهم کرد و عقب نشینی خواهم کرد. آره

بول 4

پیدا کردن پسرش همراه با همسر مسیحی به دلایلی نیز همسایگان خود را در اطراف خانه قرار می دهند، لطفا از اینکه چگونه آنها در هتل بودند، بپرسید.

در حال اجرا کوه مسیحی متوجه می شود که یک زن بین دو ماشین رها شده گیر کرده است. Christian Fussing دختر یک شوهر گیج کننده زن، می گوید: "کودکان شیرین"، و باقی مانده است. و در اینجا موج به نظر می رسد در افق. مسیحی به نظر می رسد در اطراف موج، آه، به یک زن می گوید: "ما زمان نداریم،" آن را به ماشین می اندازد، نشسته بعد و پایین می رود. سونامی در شیب افتاد، پنجره ها در ماشین شکسته می شوند، خاموش می شوند.

همسر مسیحی، یک پسر تازه و یک زن و شوهر همسایه در حیاط هتل ایستاده و به دنبال موج هستند. موج، به نظر می رسد، حتی کمی کم کم برای فعال کردن تماشاچیان و قهرمانان با تجربه به طور کامل. سپس همسر مسیحی به یاد می آورد که پناهگاه در زیرزمین وجود دارد. قهرمانان به ساختمان برگشتند و یک موج متخلف از بالا افتادند. در عین حال، آب در امتداد راهروها در سرعت های لازم برای ترساندن قهرمانان اجرا می شود، اما نه به عقب بر گردیم. خوب است که چنین درک سونامی را برآورده کنیم. با این حال، همسر همسایه هنوز هم زمان برای رسیدن به پناهندگی ندارد، بنابراین تنها سه نفر نادیده گرفته می شوند.

مسیحی در یک ماشین معکوس می آید آب شیرین موفق به تلاش برای پیدا کردن پالس در همسایه. آه، انتخاب شده از ماشین و نادیده گرفتن مقیاس تخریب. بیننده تجربه می کند که پس از سونامی تمام اتومبیل ها خواهد بود: الف) معکوس؛ ب) به زیبایی بسوزانید چرا ماشین، آبیاری شده توسط آب، روشن می شود، بیننده با تجربه نمی تواند مغز انسان دوستانه خود را درک کند. مسیحی به کوه می رسد، دخترش را پیدا می کند و او را قول می دهد که مادر را پیدا کند.

پناهگاه تحت هتل هرمی نیست - قهرمانان زیر سقف شناور هستند، به طرز وحشیانه ای را جذب می کنند. عموی بیوه کمی دیوانه می شود و تلاش می کند پسر مسیحی را غرق کند، زیرا همه چیز او را سرزنش می کند. برای این، همسر مسیحی، مسیحی، پاهای خود را گرم می کند، پسرش را محکوم کرد: "نگاه نکن".

مسیحی در جستجوی همسر و پسر خود در هتل اجرا می شود. هتل به نظر نمی رسد تخریب شود فقط درهای اتاق ها از حلقه ها برداشته می شود و به طور متقارن در امتداد جمب ها مرتب شده اند. به نظر می رسد که سونامی نروژی با دقت نروژی مشخص می شود. و - بله - هتل نیز سوزانده شده است. آتش سوزی در سایت هر لامپ سابق. بیننده دیدار از لذت.

مسیحی چیزهایی را از پسر پیدا می کند، گریه می کند و خشمگینانه نوعی آهن را در لوله ها می کشد. او در دوش خود بی قرار است، بله.

همسر و پسر مسیحی این را می شنوند و با خوشحالی در پاسخ به یک اسپانر شنا در نزدیکی ضربه زدند.

بول 2

کریسمس مبارک فرکانس را به رسمیت می شناسد که همسر معمولا به مغز به مغز گفته است و با خوشحالی به صدا اجرا می شود. به منظور رسیدن به خانواده، شما باید چند صد متر را شنا کنید، ناآرامی درب از جفت تن از بلوک های بتنی (بله، هتل چک، خوب، آنها یک جفت بلوک های بتنی، فکر می کنم)، اما گارد سلطنتی نایفیگا تسلیم نمی شود. مسیحی همسر و پسر خود را می کشد، اما در راه بازگشت غرق شدن. بدون پیدا کردن شوهر شوهر، همسر مسیحی باز می گردد، او را بیرون می کشد، و سپس طولانی و ناموفق فعالیت های احیا را انجام می دهد.

مسیحی دروغ می گوید، همسر چشمانش را به هر کجا نگاه می کند، اما در اینجا پسر می گوید: "لعنت به دو"، و با یک نیروی سه گانه، پدر را در پایین سوم ستون فقرات ضربه می زند. در اینجا ما درک می کنیم که پسر، در واقع، پدر را دوست دارد، فقط هورمون ها گیج شده اند. سرفه های مسیحی مزاحم، از بین می رود و می گوید که همه چیز خوب خواهد بود.

Malchik جذاب متاسفانه در کوه نشسته است زمانی که او می بیند که مادر کثیف، پدر و برادر در جاده ها افزایش می یابد. برای اشک، آغوش و تیتر، صدای صدای بیش از صدای گزارش می دهد که ترک در کوه های نروژ سالانه برای پانزده سانتیمتر افزایش می یابد، بنابراین به زودی یک فروپاشی جدید وجود خواهد داشت. تماشاگر با تجربه، یک لیوان ویکار را در دستش فشرده می کند - او در دوش او بی قرار است: او قطعا زنده نخواهد ماند.

دو ساعت زندگی خود را کشت: الکساندر Smilanskaya

ادامه مطلب