شما خوب هستید - شما هرگز نزاع، نفس کشیدن، نفس کشیدن و رفتن به دو نفر از مردم مانند زباله و مته. هیچ کس نمی گوید که شما چیزی اشتباه دارید اگر چه ممکن است که عشق شما در منحنی مسیر حرکت کند، حتی اگر خودتان را متوجه نشوید.
تا کنون، همه چیز خوب است، این مشکلات حتی به نظر نمی رسد مشکلات. آنها در زمان بحران رشد کامل خواهند کرد. اما بهتر است آنها را به یک لحظه بحرانی پرتاب کنید.
هنگامی که نزدیک نیست، شما هشدار می دهید
و نه تنها در آن لحظات زمانی که او به جنگ رفت، برای دیدار با سابق یا سیگار در دو ساعت در روز نیروهای هوایی، اما به طور کلی. به محض اینکه درب بسته می شود، شما شروع به تصور همه انواع وحشت، از یک کامیون با رانندگی مست به مناقصه supermodels. همچنین اضطراب افزایش یافته و ترس از تنهایی و بی اعتمادی (به وفاداری یا توانایی او برای مقاومت در برابر جهان بی رحمانه، بدون توجه به) وجود دارد - و هیچ چیز سالم در اینجا وجود ندارد.
شما کنترل می کنید
در اصل، این همان نقطه قبلی است، تنها در مشخصات. خودتان را ندهید چک های موثر از تلفن و شبکه اجتماعی خود (رمز عبور شما مدت ها برداشت شده است، یک بار تفکیک شده)، تلاش برای صعود به دروغ، جلسات "تصادفی" و خواسته های عصبی برای گزارش به شما در مورد تمام جنبش ها - احتیاط منطقی نیست، بلکه بی اعتمادی پاتولوژیک است.
شما خود را مانند او نگه دارید
شما می توانید به همان اندازه که دوست دارید صحبت کنید که به سادگی نمایش داده نمی شود و انعطاف پذیری را نشان نمی دهد. اما اگر احساسات و احساسات خود را پنهان کنید، زیرا شما از درگیری یا ناامیدی می ترسید - وضعیت به وضوح ناسالم است.
شما امیدوارم که عشق شما آن را تغییر دهد
به این معناست که در حال حاضر چیزی اشتباه است که با او اشتباه است و مهم نیست - شاید او به طور دائم در پودر سفید باشد، یا او قادر به زنده ماندن در حقوق خود نیست یا در 46 سال خود نیز خود را نیز در نظر می گیرد جوان برای مسئولیت و تعهدات. برای سناریوها، ایجاد یک افسانه از عشق - که تغییر می کند، در جهنم یک پخت و پز جداگانه وجود دارد - در وجدان خود را بیش از حد ناامیدی و سرنوشت های شکسته به منظور ترک آن بدون مجازات. ما نمی گوییم مردم تغییر نمی کنند. همه چیز اتفاق می افتد اما این تغییرات با قدرت عشق شما ارتباط ندارد.
شما برای هر کس دیگری وقت ندارید
زنگ اضطراری، به خصوص اگر شما در حال حاضر مرحله از انسداد عشق از هفته های اول رمان را تجربه کرده اید. شاید شما فقط تمایلی به دیدن هر کسی به جز او، و یا خیلی بدتر، او تمایلی به دادن این فرصت برای رفتن به مردم انفرادی است. با این حال، نتیجه یکسان خواهد بود - زندگی شما در عاشقانه شروع به چوب می کند، و شما گروه پشتیبانی خود را محروم خواهید کرد. و تمبر عاشقانه "شما برای من - کل جهان" خواهد بود به زحمت با توضیحات ادبی زندگی خود را.
شما اهداف خود را رد می کنید
به این ترتیب، ما همه، البته، نه احمق ها گاهی اوقات یک شغل و یک مدرسه باله را به غروب آفتاب در "هارلی" هر نوع Unshaven پرتاب نمی کنند. در تئوری. برخی حتی چنین ترفندی را در عمل تبدیل کردند - در روستاهای جوان. در صورتی که متفاوت باشد، هیچ چیز وحشتناک در چنین Escapa وجود ندارد. خطرات شروع می شود زمانی که شما شروع به قربانی کردن رویاهای خود را به صورت منظم، چرا که روابط و اهداف ترکیب غیرممکن است. و اکنون مسئله ای که باید از دست بدهد، بحث نشده است. و شما خود را در اطراف خود از دست می دهید.
شما فقط می ترسید تنهایی
آنچه شما را در کنار او نگه می دارد، شادی از آنچه شما انجام می دهید، و ترس از آنچه شما انجام می دهید، تنها باقی مانده است. اگر چه تنهایی در این مورد بسیار سالم تر و امن تر از چنین موقعیت آسیب پذیر است.
