خرگوش بیکار

Anonim

فرض کنید دیروز بدون کار باقی مانده بود. گرما خداحافظی به همکارانش، تمام بزرگترین نامه ها را نوشت، اشاره کرد که آنها به زندگی بسیار بهتر می روند، یک راه حل را امضا کردند، آخرین بار او قهوه یخ زده را از سازنده قهوه اداری نوشید. در شب، ممکن است کمی در نوار نوشید. شاید حتی همانطور که باید نوشید، همکارانش برای شما در جستجوی پنج صد روبل در هر تاکسی مورد جستجو قرار گرفتند.

و امروز، این جدیدترین زندگی شروع شد. بیایید گزینه های کاملا غم انگیز را در نظر نگیریم - این نوع به طور غیر منتظره اخراج شد، پرداخت وام مسکن دلار بیش از نیمی از حقوق و دستمزد بود، همسر در خانه با یک کودک کوچک نشسته بود. بنابراین، به هر حال، آن را نیز اتفاق می افتد، اما ما آن را فقط آن را پشت براکت ها، به طوری که در puchins ناامیدی غوطه ور نیست. و شما، بگذارید بگوییم، همه چیز خیلی بد نیست، دوست. ماهواره ای از زندگی کار می کند پول کمی به تعویق افتاده است. هیچ کس از گرسنگی و سرما نمی خواهد. فقط چنین مسابقه ای را به سرقت می برد. این ممکن است بی پایان به نظر برسد، اما نه واقعا نه: یک پروژه جالب جدید، کار عالی - این همه جایی در نزدیکی، در اطراف گوشه است. ما فقط باید رنج ببریم البته، مردم خوش شانس هستند، بلکه یک استثناء به قوانین وجود دارد. Vesunchik Gladstone - او تنها در کارتون، افسوس است.

تنبیه

هفته اول بیکاری حتی خوب است. به نظر می رسد که آن را مانند تعطیلات خواهد بود. بعید به نظر می رسد که شما می توانید به دریا بروید، اما شما می توانید کمی طولانی تر بخوابید، قطع، در نهایت، قفسه، شروع به کار، خواندن کتاب، توجه به خانواده ... اما نه! ناگهان معلوم می شود که برنامه کاری با آسانسور به سپیده دم، میله اصلی است که زندگی شما را حفظ می کند. در نتیجه، این حالت اول شناور است. برنامه ها نیز قایقرانی هستند، زیرا اگر پرونده اصلی اجباری وجود نداشته باشد، به طور جدی در قفسه ها و ورزش ها مشغول به کار هستند، تنها می تواند افراد را با تلاش های استثنایی انجام دهند. به جای یک تعطیلات خوشحال، شما شروع به شبیه کردن قوطی های شناور در یک مدار نزدیک زمین می کنید. به کجا؟ برای چی؟ بله، شیطان می داند تمام راه حل های صوتی پذیرفته شده تبدیل به یک قربانی برخی از inertia غیر قابل درک و به عنوان یک نتیجه، "سلام، یک مبل دوست"، "سلام، سریال های بریتانیایی" و "سلام، کسی که برای مدت طولانی در اینترنت درست نیست، نه یک بدبختی خسته کننده را دیدم. "

مصاحبه ها

این بسیار جالب نیست که در مدار شنا کنید، بنابراین شما تقریبا بلافاصله شروع به جستجو برای کار و به معنای واقعی کلمه اولین روز که شما درک می کنید که خیلی زیاد نیست. و پول بسیار خنده دار است. با تجربه شما! به خاطر شوخی (خوب، چگونگی) شما تصمیم می گیرید به دو مصاحبه بروید - و آنجا شما توسط موجودات با چشمان ماهیگیری ملاقات می کنید. در عین حال، برای شما روشن است که موجودات در صنعت شما کمی درک می کنند و شما باید با آن ارتباط برقرار کنید، اما با مدیر یا رئیس جهت. ماهی های پرسنلی باید به سادگی اسناد را بررسی کنند و اگر شما تغییر دهید، درک کنید. در عوض، او با انگیزه شما صحبت می کند، می پرسد چرا شما با کار قبلی باقی مانده اید و شما اعتقاد دارید، لب ها را فشار می دهید - و ناگهان متوجه می شوید که امتحان شکست خورده است. این تدریس برای تحقیر بود، و شما آن را تصویب نکردید. نه، البته، پرسنل خوب، هوشمند و درک وجود دارد. اما آنها به ندرت به عنوان قله در رودخانه مسکو می آیند.

لس گرسنه

شما هیچ کاری را پیدا نمی کنید، و شما پول زیادی ندارید. و شما شروع به دردسر می کنید. شما یک NH دارید، شما هرگز گدا نیستید، اما مهم نیست، زیرا غریزه ما با گرسنگی به طور کامل به طور کامل میمیریم. و حالا شما هزینه غذا را کاهش می دهید، لباس ها را خریداری نمی کنید، اتومبیل ها، پنجه ها را به تعویق انداختن، فشار دادن آن، پنجه. شما گندم سیاه و پستان مرغ را خریداری می کنید. یک پنی را در نظر بگیرید اما در نهایت، ما قطعا شکستن - به دلیل آن ضروری است که خود را تحسین کند - و شما چیزی واقعا گران و بی معنی، مانند گوشی های هوشمند بعدی خریداری کنید. سپس شما یک رژیم غذایی ماکارونی خود را از بین ببرید و مجازات کنید، شما را در شب وحشت بیدار می کنید، تلاش می کنید به یاد داشته باشید که چقدر پول باقی مانده است و چقدر می توانید کشش دهید. و شما احساس می کنید متاسفم که من نجات دادم اوه، چطور از آن پشیمان شدی؟ همراه با شما، گیبسون لس پل حلق آویز بر روی دیوار گیتار الکتریکی، یک ماه قبل از اخراج خریداری شده است. چرا آن را خرید او ؟؟؟

دوستان

دوستان همیشه در مورد کار و حرفه ها و شما، با مکث غیر منتظره خود صحبت می کنند، تبدیل به یک شکل پیش فرض، یک مکان خالی می شوند. ficus در گوشه، لعنت به آن. شما نزدیک به همدردی هستید، اما در مورد پروژه جدید بعدی کمی بالاتر از قدرت خود صحبت کنید. یک مشکل کاملا فنی وجود دارد: یا جلسه در نوار، جایی که می خواهید، نمی خواهید، نمی خواهید، اما شما باید پول را ترک کنید - چند تا از سه تا پنج هزار بسته به نوار. و شما، ما یادآوری می کنیم، به طور کلی ذخیره می شود. خوب، یا یک گزینه دیگر - تمام شب را با یک لیوان آبجو بنشینید، و این در حال حاضر برای یک روح کاملا قوی است.

شبکه اجتماعی

در ابتدا، شما در تمام طول روز در شبکه های اجتماعی نوشتید - و آن را عذاب می کند. از آنجا که وجود دارد، همه، همه به شدت موفق است. و در تمام حرفه ها. و کسی حتی کسب و کار خود را دارد. مردی که با شما در میز مجاور نشسته بود، در حال حاضر رئیس بخش است. و هر کس نوعی زندگی جالب دارد. و پس از کار، آنها به Pevnik می روند، و سفر به سفر تجاری به بارسلونا یا ناریان مار، و شما احساس می کنید مانند یک پسر که آخرین در این گروه باقی مانده است، نشسته بر روی فرش، و مادر من در هیچ نتیجه نیست مسیر. و شما شروع به اجتناب از شبکه های اجتماعی (اما به اندازه کافی شما برای ساعت).

حسادت

بله، شما شروع به حسادت هر کس به شدت. و به طور کلی، به هر دلیلی. ایوانوف افزایش یافت. پتروف به تعطیلات رفت. سیدوروف چرخ دنده را تغییر داد. Kozlov طلاق گرفته و دوباره ازدواج کرد. و شما نمی خواهید به طور کامل طلاق ندهید، و شما نمی خواهید در پرو باشید، و شما یک ماشین معمولی دارید، اما تمام این اقدامات در دسترس نیست، زیرا شما بر روی نیمکت دروغ می گویید، در سوسیالیست متوقف می شوید، حسادت دارید متاسفم اما شما یک فرد خوب هستید که نباید حسادت کند، بنابراین شما ابتدا حسادت دارید، و سپس خود را برای این احساس، حسادت و خوردن بخورید - فقط در یک جفت. دایره شریر

من هیچکس نیستم

در پایان ماه دوم (گاهی اوقات بعدا) شما حقیقت اصلی را دارید. شما یک فریبکار هستید شما شروع به فکر کردن می کنید که این همه زیبایی، کار، حرفه ای، دستاوردها است - همه این موفقیت های Kaleidoscope نوعی بیابان بود. روانشناسان آن را "سندرم ساموزویان" می نامند، او و مردم کار می کنند، و بیکار در مورد آن همه چیز فکر می کنند. "اگر شانس من فقط یک ترکیب باشد؟ ناگهان من همه چیز را داشتم، سزاوار نبودم؟ ناگهان من یک متخصص بد هستم؟ ناگهان من هیچ چیز را هرگز، و نه حرفه ای، هیچ کار عادی، رفتن به پاک کن، رفتن بر روی نیمکت؟ ".

"شما فوقالعاده هستید"

فکر می کنم در مورد "مرگ بر روی نیمکت" بسیار سرگرم کننده نیست. بنابراین دیگر ادامه نمی یابد. شما نیاز به کار دارید حداقل برخی از آنها و شما شروع به جستجو برای چیزی ساده تر، ارزان تر. نه رئیس بخش، بلکه یک مدیر عادی است. نه سردبیر، و معاون خبرنگار، خبرنامه. و در اینجا شما به طور ناگهانی می گویند: شما به ما مناسب نیست، شما بیش از حد ذکر شده است. در روسیه و کلمات چنین چیزی وجود ندارد، و این اصطلاح به این معنی است که شما برای این کار خیلی هوشمند هستید، مهارت های زیادی دارید، و بنابراین شما و نظرات خود را بیشتر از آنچه که قرار است، بیان کنید، به خوبی بیان می شود شما بلافاصله فرصت را اجرا خواهید کرد. بنابراین، به طور کلی، منصفانه است که قاب شما را نمی گیرد. پس از همه، او در مورد پس انداز وحشت، نه در مورد تنهایی و نه در مورد تشنج ناامیدی نمی داند. و احتمالا این شادی اوست.

هر کس به شما توصیه می کند به یادگیری بروید

و در اینجا دوستان بیشتری هستند. یادگیری زبان! زبان دوم را یاد بگیرید کسب یک کسب و کار! افزایش شرایط! همچنین یک دسته از دوستان تبریک وجود دارد که به شما توصیه می کنند همه چیز را ترک کنید، یک ویلا را در اسپانیا اجاره کنید و یک ماه دیگر را بخورید. سلام، بچه ها، من بیکار هستم! اول، من پول ندارم ثانیا، اراده من توسط یک مبل فلج شده است. در سوم، من هرگز توانایی های زبانهایی نداشتم، و کجا دریافتم که آلمان بلافاصله زندگی من را بهبود می بخشد؟ در اینجا بحث حتی دشوار است: البته، لازم است که کسب و کار انجام شود، به خصوص اگر زمان آن وجود داشته باشد. اما نیروها کجا پیدا می شوند؟

یک خانواده

اگر به این مرحله افتادیید، تا این زمان شما یک هیستری هیستریک با عذاب دارید، کاشت نزدیک به گندم سیاه. شما کار نمی کنید، زیرا هیچ کاری وجود ندارد. شما مطالعه نمی کنید، زیرا هزینه آن را هزینه می کند و به هر حال قدرت وجود ندارد. و شما در اسپانیا نیستید، بله در بهترین حالت، شما برخی از سرگرمی ها و خانوارها را انجام می دهید - اما ارزش یک درس شایسته برای یک فرد مدرن دارد؟ یک زن همچنان به وفاداری حداقل (اما تهاجمی)، مانند "محل او در آشپزخانه" مربوط می شود. در یک مرد بسیار Cosos نگاه خواهد کرد. همیشه. و اگر شما هنوز هم به اندازه کافی برای مطرح شده، پس از آن از Yeisk مستقیم متن درخواست می کند - "و این پیشانی های سنگین نشسته در خانه؟"

مهم ترین چیز

گران قیمت ما بیکار است، در واقع ما آن را برای شما نوشتیم. شما همه چیز را می شناسید، مبل زیر شما تحت فشار قرار خواهد گرفت. ما آن را برای کسانی که در اطراف شما هستند بنویسیم. برای عزیزان شما، عزیزان، دوستان، دوستان، مادر در قانون از yeisk، در پایان. این می تواند با هر یک اتفاق می افتد، و هر کس می تواند شکستن. پشتیبانی از یک فرد، در اصل، هیچ چیز ارزشمند نیست. یک بار دیگر ساکت یک شیشه را بریزید دست را بردارید و به ورزشگاه بروید یا برخی از دوره های آزاد (اتفاق می افتد). به اطراف خود نگاه کنید: مطمئنا معلوم می شود که دوستان شما به دنبال یک متخصص در یک راه اندازی شیب دار هستند. از آنجا که هیچ کس نمی خواهد به طور واقعی بر روی گردن از عزیزان نشسته و برای انجام مبل، فقط گاهی اوقات شما فقط نیاز به کمک به دست در لحظه مناسب - و همه چیز تشکیل شده است. لزوما.

ادامه مطلب