چرا مردم شکستن: مقاله روانشناس

Anonim

چرا مردم شکستن: مقاله روانشناس 36002_1

"چرا شما شکستن؟" "من از آشنا دوستانهم دوست دارم،" "با شخصیت ها موافق نیستم." زمانی که آنها ملاقات کردند، دوره را به یاد می آورم. او توسط بدن از طریق گردن عمیق و از زیر دامن مینی که او فقط کور بود، بسیار پر زرق و برق دار بود، جایی که او "دیدن" شخصیت خود را ... و هنوز ... چرا ما بخشی و

- چرا شما شکسته شد؟ - این یک سوال بی نظیر است. ما، همسترها، روابط ویژه. ما عاشقان ایده آل هستیم عشق ما را از بین می برد، با استفاده از اشکال عجیب و غریب، ما ... - من به یک پاسخ خاص نیاز دارم ... - او سعی کرد وقتی که ما به موقع خسته نشود، سعی کرد به من بدهد.

***

- Battyushka، برکت برای طلاق ... - چرا شما ازدواج کردید، دختر من؟ - بله، در اینجا، احمق بود ... - شما می بینید، او، Duru چنین، ازدواج کرد، و شما طلاق ...

چرا، پس از همه، ما جدا شدیم؟

دلایل ممکن است به نام ها: از دست دادن اعتماد، منافع مختلف، خشونت های جسمی، جنسی، جنسی و احساسی، انتظارات فریبنده، الکل، اعتیاد به مواد مخدر، قمار، مشکلات مالی، خنک کننده احساسات، خیانت، عفونی و غیره نامیده شود.

چرا مردم شکستن: مقاله روانشناس 36002_2

به نظر من، همه موارد فوق، علل نیستند، بلکه یک تظاهرات، نتیجه آن پدیده هایی هستند که دلایل واقعی هستند.

در حال حاضر ما موارد روابط را در نظر نمی گیریم که شرکا یکدیگر را دستکاری و کنترل می کنند، دیدگاه های فمینیست ها را به اشتراک می گذارند، بر اصول ماتریس ایستاده اند، توسط مجتمع های مختلف و وابستگی های جدی عذاب می شوند.

ما در مورد عادی، عادی از دیدگاه مرد متوسط، روابط مردان و زنان، که ما با شما هستیم، صحبت خواهیم کرد.

چرا مردم شکستن: مقاله روانشناس 36002_3

اولا، هر نتیجه ای از رابطه بین یک مرد و یک زن، یک نتیجه فوق العاده مشترک است، هر دو، و یک مرد و یک زن سرمایه گذاری (نتیجه)، صرف نظر از نسبت و درصد تلاش.

بنابراین، یک مرد به سادگی نمی خواهد به مزاحمت زن تحمل کند، و یک زن دیگر نمی خواهد به مرد و مراقبت از او احترام بگذارد. هر چیز دیگری فقط یک نتیجه است.

من به این واقعیت توجه می کنم که این پدیده ها در اراده ما دروغ می گویند، یعنی یک فرد متوقف می شود که تمایل به ادامه روابط را احساس کند. خارج از ما تنها مرگ به عنوان یک شرایط غیر قابل مقاومت است.

علاوه بر این، ما اغلب قوانین اساسی روابط بین یک مرد و یک زن را که می توان چیزی شبیه به این را بیان کرد، شکست خوردیم: اگر یک مرد خواهان نزدیک شدن صمیمانه با یک زن باشد، باید با او ازدواج کند؛ اگر یک زن می خواهد ازدواج کند، نباید از شوهرش در نزدیکی خودداری کند.

چرا مردم شکستن: مقاله روانشناس 36002_4

یکی از ویژگی های متمایز از تمام قوانین زندگی این واقعیت است که آنها به طور مستقل از نگرش ما به آنها عمل می کنند (قوانین): آیا ما به وجود آنها اعتقاد داریم یا نه، ما با وجود آنها موافق هستیم یا نه، ما آنها را عادلانه می دانیم یا نه - آنها ادامه دادن به عمل و نفوذ خود را بر روی ما.

علاوه بر این، ما اغلب فراموش می کنیم یا نمی دانیم که مرد و زن برای تکمیل یکدیگر ایجاد شده اند و با یکدیگر رقابت نمی کنند.

اکثر ما در ستون "رابطه" می تواند آزادانه نوشتن: "من به طور مداوم متوجه شدم." پس از همه، روابط آنها بر اساس آن ساخته شد.

بسیاری از ما آماده نیستند و روابط مسئولانه را نمی خواهند، آنها نمی خواهند "کار" خود را بیش از خود تغییر دهند. اکثر ما این گزینه اشتیاق را قبول می کنیم زمانی که ما در معرض هوشیاری تحت تاثیر هورمون ها تغییر می کنیم، زمانی که شما نیازی به انجام کاری ندارید، تلاش کنید، کاری را انجام دهید، زیرا در این حالت "Perfenum of Contryness" مردم است همدیگر را داشته باشند و روابط شبیه به لذت رنج می برند.

ما اغلب برای زندگی واقعی آماده نیستیم و به محض اینکه عمل هورمون ها ضعیف می شود، ما "پیدا کردن" که خانم قلب ما معمول است، و سپس احمق، و شوالیه قلب ما، چیزی برجسته نیست، و علاوه بر این ، بز".

همسر: - من بهترین سال های زندگی ام را به شما دادم! شوهر: - عقب نشینی، من از آنها استفاده نکردم!

قلب ما متمایز است، بین ما دیوار رشد می کند و ما مجبور به فریاد یکدیگر می شویم.

چرا مردم شکستن: مقاله روانشناس 36002_5

ما فراموش می کنیم که مردان و زنان متفاوت هستند، آنها می گویند حتی از سیارات مختلف.

همسر: - شما، مردان، تنها جنسیت و نیاز، و ما، زنان، شما نیاز به توجه ... شوهر: - توجه! در حال حاضر رابطه جنسی وجود دارد!

ما ناقص هستیم، اما ما می توانیم همه چیز را از ما انجام دهیم بستگی به صرفه جویی در روابط دارد.

اول، شما باید در داخل خود تصمیم بگیرید و با همسر آینده (OH)، اتحادیه شما "صادقانه و صادقانه" است!

ثانیا، در ابتدا، شما باید موافقت کنید که هر گونه وضعیت باید مورد بحث و نشان داده شود. تمام مشکلات و شادی باید با هم حل شود.

سوم، روابط باید قانونی باشد: شما باید ازدواج کنید. در همسایگان، یک زن "پروب" است، همانطور که در بخش عطر، که برای تصمیم گیری، "گرفتن یا نه" را خراب می کند. در همسایگان، این یک زن بیشتر آسیب پذیر است. برای حفظ تعادل و عینیت، من اضافه خواهم کرد که یک مرد در ازدواج بیشتر آسیب پذیر است - بنابراین ما تا کنون در حق خانوادگی قرار داریم. اما این یک دلیل نیست ...

چهارم، "آیا می خواهید یک رابطه قوی، و سپس برای اولین بار پیدا کردن یکدیگر، و سپس به رختخواب بروید.

چرا مردم شکستن: مقاله روانشناس 36002_6
برای مدت طولانی، دانشمندان تأسیس کرده اند که روابط زودهنگام جنسی به افراد کم اطلاعات شروع می شود و نوجوانان نیز در حال توسعه هستند، آنها هنوز در حال توسعه هستند، سهم های پیشانی آنها مسئول رفتار تنها 21 سال است.

افراد بسیار هوشمند از اموال بسیار بالاتر از جنسیت لذت خواهند برد، از برقراری ارتباط با یک ذهن توسعه یافته یک فرد از جنس دیگر.

این عقل واقعا سکسی است. به گفته دیانا Rabb، دکتر فلسفه در روانشناسی انتقال دهنده، مغز بزرگترین بدن جنسی است. پروفسور جفری میلر می گوید که ویژگی هایی مانند زبان، طنز و هوش در هر دو جنس تکامل یافته اند، زیرا آنها برای هر دو جنس از نظر جنسی جذاب بودند.

هیجان جنسی بسیار متنوع است که کلمات را بیان نمی کنند. توانایی هیجان انگیز ما، مردم، ما، توانایی ما برای فکر کردن، تصور و احساس است.

بنابراین، به رختخواب عجله نکنید، با هم بسازید، داستان را بخوانید، هوش خود را افزایش دهید، انرژی جنسی خود را تغییر دهید و آن را به صورت مستقیم در ورزش، علم، موسیقی، رقص و غیره به دست آورید. خواندن آنچه که پدربزرگ فروید را مطرح کرد.

پس چرا ما بخشی؟

ما، در بیشتر ما، در همه جا نیست و حفظ روابط. ما به طور کامل بر روی تلویزیون ما اعمال می شود و ما با انرژی ساده ترین، یعنی جنسیت، اشباع شده ایم. دانش بسیار شگفت انگیز از روح. و ما شروع به دانستن بدن از دیگر، بدون حرکت روح.

چرا مردم شکستن: مقاله روانشناس 36002_7

روابط ساخته شده بر احساسات (داشتن تنها احساسات در بنیاد آنها) به تخریب محکوم می شود. به هر حال، استاد روانشناسی لیزا فلدمن بارت می گوید که احساسات - این چیزی است که ما خود را ایجاد می کنیم، و نه یک مشخص، که ما نمی توانیم به هر کجا برویم.

بنابراین، همه چیز در دست ما است، در قدرت ما. و حتی تمایل ما خود را ایجاد می کنیم.

ادامه مطلب