در یک کلمه صادقانه و در یک بال

Anonim

هنگامی که یک خطای غیرقابل جبران شده توسط مهارت باور نکردنی اصلاح می شود و تصادف مرگبار توسط یک مورد شاد جبران می شود و یک فاجعه وحشتناک به یک رستگاری شگفت انگیز تبدیل می شود، تنها یک چیز باقی می ماند: خیلی خوش شانس!

Gimli Glider

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_1

در 23 ژوئیه 1983، هواپیمایی Boeing 767 Airlines Air Canada 143 را از اتاوا به ادمونتون انجام داد. در نیمی از راه در مخازن به طور ناگهانی به پایان رسید سوخت. بعدها، معلوم شد که نفت سفید چهار برابر کمتر از حجم مورد نیاز در یک سوخت گیری PRESUCQUER به هواپیما بود. فقط در آن زمان، کانادا به یک سیستم اندازه گیری متریک منتقل شد و خلبانان محاسبات در لیتر، کیلوگرم، گالن ها و پوند اشتباه گرفتند. رسیدن به نزدیکترین فرودگاه - وینیپگا غیرممکن بود. اما خدمه موفق به آوردن هواپیما در حالت برنامه ریزی به فرودگاه سابق نظامی Gimli شد و آن را در مقابل چشم از اعضای شگفت زده از اتوکلاوب محلی، که تعطیلات خانواده را در یک باند بسته برگزار کرد.

حادثه Winor

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_2

در 12 ژوئن سال 1972، McDonnell Douglas DC-10-10 هواپیمایی هواپیمایی هواپیمایی هواپیمایی هواپیمایی از دنی به بوفالو پرواز کرد. در آسمان در نزدیکی شهر Winor به طور ناگهانی درب محفظه محموله عقب را باز کرد. معلوم شد که هنوز بر روی زمین بود، همانطور که آنها می گویند، "زیر سقف". خلبانان به طرز معجزه آسایی به مدیریت خطی بازگشته اند و توانستند آن را در دیترویت قرار دهند. و تولید کننده هواپیما از این نوع از برچسب دقیق به منظور بازسازی قفل در درها دستور داده شد.

فرود اضطراری TU-154 در Izhme

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_3

در 7 سپتامبر 2010، TU-154 از Yakutia به مسکو پرواز کرد، زمانی که یک قطع برق کامل در هیئت مدیره رخ داد. خدمه هواپیما را "در چشم" در فرودگاه سابق شهر Izhma در باند فرودگاه فروخت، نه به پذیرش چنین هواپیماهای بزرگ، سازگار نیست. کارشناسان تخمین زده می شود فرود امن از یک دستگاه اضطراری برای چنین نوار کوتاه به عنوان یک معجزه. معجزه بسیار به شور و شوق کارمند فرودگاه سرگئی Sotnikov کمک کرد. در طول سالها، او به طور مستقل از نوار در یک دولت مناسب و معقول حمایت کرد، از بین بردن زباله و برداشتن یک بوته. بعدها، این داستان یکی از رمان فیلم "Tree 2" شد.

فرود اضطراری A320 در هادسون

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_4

در تاریخ 15 ژانویه 2009، Airbus A320-214 خطوط هوایی ایالات متحده Airways 1549 را از نیویورک به سیاتل انجام دادند. پس از 90 ثانیه پس از برداشت، هواپیما به پرندگان پرندگان رفت، پس از آن هر دو موتور انکار شد. ارتفاع کمتر از یک کیلومتر، پایین - نیویورک است، همه چیز بد است. اما پشت فرمان، Cescy Sallenberger، یک خلبان نظامی سابق و در دومین کارشناس در زمینه امنیت پرواز بود. او توانست به طور مستقیم بر روی رودخانه برنامه ریزی کند و مسافران به راحتی نجات دهندگان را بر روی قایق ها و قایق ها برداشتند. و هواپیما پس از آسانسور به زمین موزه هواپیمایی کارولینا را خریداری کرد.

حادثه جاچارت

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_5

این داستان افسانه ای در آسمان بیش از اقیانوس هند اتفاق افتاد. 24 ژوئن 1982 بوت شدن 747-236B هواپیمایی بریتانیا ایرلاینز به ابر خاکستر ضربه زد، پرتاب شده توسط Halcan Gallinggung در جزیره جاوا. در ابتدا، در سالن بوی دود، استادان عجله به جستجو برای سیگاری، اما البته، البته، پیدا نشد. سپس شعله های آتش از موتورها فرار کردند و یکی پس از دیگری را متوقف کردند. با غم و اندوه به نصف، هواپیما موفق به نشستن در فرودگاه جاکارتا شد. اما از آن زمان، آتشفشان های هواپیمایی فعلی از آتش می ترسند.

پرواز 5390 بریتانیا راه های هوایی

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_6

10 ژوئن 1990 BAC 1-11 British Airways از بیرمنگام به مالاگا پیروی کرد. پرواز به طور معمول منتقل شد، مسافران شروع به گسترش وعده های غذایی کردند. کاپیتان تیم لنکستر کمربند شانه شانه را نابود کرد و کمربند را تضعیف کرد. و سپس شیشه جلو شیشه ای از کابین خارج شد و لنکستر از طریق باز شدن پرواز کرد. کاپیتان پشت خود را به بدنه هواپیما از خارج فشار داد و پاهای او بین فرمان و کنترل پنل قرار گرفتند. بیست و دو دقیقه، هواپیما در ساوتهمپتون سقوط کرد. تمام این مدت، کاپیتان خارج شد. او پشت پاها نگهداری شد. آنها می ترسیدند که اگر بدن آزاد شود (هیچکس این دیوارهای تیم را تردید نکرد)، آن را به موتور وارد می شود، و او می سوزد. پنج ماه پس از حادثه، دوباره دوباره پشت سر فرمان نشست.

پرواز در بال مگا

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_7

در تاریخ 27 مه 1955، Peter Granerene خدمات زمینی، پتر گورنن، جنگنده را در گل در نزدیکی WFP خدمت کرد. هواپیما به نوار صعود کرد و رفت، "نوک" با مکانیک من. جریان هوا Gorbanev در نیمه اطراف جلوی هواپیما بال به پایان رسید. هنگامی که ارتفاع تنظیم می شود، خلبان متوجه شد که دستگاه غیر معمول رفتار می کند. پس از بررسی، او چیزی را در سمت راست دید (یک شب بود، در نظر نگرفت)، از زمین او پیشنهاد کرد تا "شیء خارجی" را با مانور بازنشانی کند. اما شباهت "موضوع" به نظر می رسید مشکوک به یک فرد بود، و خلبان به فرود رفت. هواپیما با ساخت نیم دایره ای بر روی فرودگاه فرود آمد. تمام 27 دقیقه پرواز خود را بر روی جناح گورربنف، که علاوه بر این، دو دنده شکسته شد، آگاهی را از دست نداد. جریان هوا به طور جدی آن را در هواپیما نگه داشت. قهرمان این داستان و امروزه در شهر مرشناسان تردید دارد.

بهار Vyolovich

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_8

مهاجم بیست و دو ساله، تنها بقا در فاجعه هواپیمای McDonnell Douglas DC-9-32 بود. در 26 ژانویه 1972، لاینر توسط انفجار بمب تخریب شد پس از سقوط بدون چتر نجات از ارتفاع 10 160 متر، دختر زنده ماند. او صدمات جدی دریافت کرد و چندین روز را در یک کما گذراند، اما پس از نیم سال درمان به زندگی عادی بازگشته و در خطوط هوایی کار می کرد، اما در حال حاضر بر روی زمین بود. سقوط آن نه تنها یک مورد شاد، بلکه یک رکورد کتاب گینس نیز تبدیل شده است.

جولیان کوپاکا.

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_9

جولیان کوپکا تنها بازماندگان هواپیمایی لناسنا در فاجعه ای از 508 بود که در 24 دسامبر سال 1971 با هواپیمای Electra Lockheed L-188 رخ داد. این هواپیما از ارتفاع 3 هزار متر در عمق جنگل های بارانی سقوط کرد. در مبارزه برای زندگی ژیولیان به مدت 9 روز با شکستگی کلوچه به طور مستقل راه خود را از طریق جنگل به مردم راه اندازی کرد. در ایتالیا، فیلم "معجزات هنوز هم اتفاق می افتد" فیلمبرداری شد.

لاریسا Savitskaya

در یک کلمه صادقانه و در یک بال 35842_10

لاریسا Savitskaya پس از سقوط هواپیما باقی ماند و بدون چتر نجات از ارتفاع 5200 متر سقوط کرد. AN-24، که او پرواز کرد، با یک بمب افکن نظامی TU-16 مواجه شد، هر دو هواپیما سقوط کرد. در زمان فاجعه لاریسا Savitskaya خواب در صندلی خود را در دم هواپیما خوابید. این زن از یک ضربه قوی بیدار شد، پس از آن فورا به عبور از صندلی ها منتقل شد. پس از بیدار شدن، او به نزدیکترین صندلی رفت، صعود کرد و به او چسبیده بود، و بدون اتصال. لاریسا پس از آن استدلال کرد که در آن لحظه او توسط یک قسمت از فیلم به یاد می آورد، جایی که قهرمان در صندلی مسدود شده بود و از هواپیما جان سالم به در برد. این فیلم "معجزه ها هنوز هم اتفاق می افتد" نامیده می شود.

ادامه مطلب