عادت های خنده دار مردان ما

Anonim

خصوصی

شبکه مجموعه های زیادی از عادت های مرد خنده دار است. اما مردان کامل نیستند و پایان نمی دهند. و هر، البته، منحصر به فرد است.

نیش

من دوست دارم یک گیتار خیالی بازی کنم و آهنگ های جنگنده را بخوانم. به عنوان یک گیتار اغلب از دست و پاهای من استفاده می کند. در همان زمان، او دردناکی من را به من زد، و زمانی که من شروع به شکستن، می گوید: خوب، این آکورد، TERPI است.

دزد قزاق

شوهر دوست دارد به من بر روی الاغ (زمانی که ظروف من، به عنوان مثال) و بلافاصله فرار می کند به طوری که من با او گرفتار شده است. هر چیزی، اگر او چهل و پنج نبود.

گوبک

من مداوم در اقتصاد برق، خانه راه می رود و بازدید می کند که من نور را تبدیل نمی کنم، و در حال حاضر تا پنج دقیقه از بیکاری. حتی یک مهمان عصبی است اگر کسی درست مثل نور چراغ است. دوستان بودند، نشسته در آشپزخانه، نور در راهرو گنجانده شد - شوهر Erzal بود و خواسته بود که او را خاموش کند. و آنها زنگ زده و نمی دادند. دیگر نمی خواهد به آنها راه برود. مجرم

سادیست

رفتن به رختخواب، و او به طور سنتی می گوید "پیروزی با من". من شروع به چیزی به او می دهم، او تبدیل می شود و پس از نیم دقیقه در حال حاضر پوشش داده شده است. خوب، من، البته، ناامید و Mumbens، پوشش آن را با یک سالن و بازگشت، تلاش برای خوابیدن. و حدود نیم ساعت، زمانی که من سرانجام به یک درام خوشبختی فرو ریختم، او را به صدای کامل می پرسد: "خب، و به او چه گفتی؟" من از تندرستی شگفت انگیز درک می کنم و سعی می کنم ثابت کنم که او خواب می برد. و او باور نمی کند

رامبو

PRIV2

و من دوست دارم گربه را به دستم بگذارم (من نمی دانم که چگونه روشن است که نوشتن - به طور کلی، در طول کل طول دست از آرنج به قلم مو). و سپس به نظر می رسد یک ماشین است. "شات توسط گربه" - Tra-ta-او، سپس به آرامی گربه را بر روی دم می کشد - به این معنی است که دستگاه را دوباره بارگذاری می کند. این یک نوع ابرقهرمان است، مسلح به دندان ها، به اتاق می افتد، پا زدن پا خود را، باز کردن درب خیالی، و شروع به شلیک دشمنان با کیتوواتومات خود را. شوهر وزن 105 کیلوگرم، ارتفاع 180، به طوری که به نظر می رسد آسیب دیده است.

مداوم

دوست دارم هر ده دقیقه به یخچال نگاه کنم، مثل اینکه چیزی جدید وجود داشته باشد. برای ساعت ها می تواند.

مجرب

و من پس از شوهرش، یک اسفنج برای شستن ظروف جستجو کردم، او آن را در پان، بین دو صفحه، در یخچال و فریزر، و حتی در یک جعبه که اسناد ذخیره شده بود، ترک کرد. حالا من نگاه نمی کنم نه، من دوباره ظاهر نشد - فقط خودم را ... و اکنون شروع به درک اینکه در این، شاید، و شامل یک طرح حیله گر ...

انیماتور

priv1

اگر من به دنبال چیزی هستم، و شوهر می داند که در آن دروغ است، او فقط نمی تواند بگوید: "این دروغ است". همچنین خسته کننده! بنابراین، او در سرد سرد با من بازی می کند. من می توانم فریاد بزنم، حتی اگر من اهمیتی نمی دهم، او دارای یک سرگرمی است. "من شما را به قتل می رسانم، صادقانه ... خوب، چی؟ در این گنجه؟ - حرارت".

لویتان

صدای بسیار بلند من او می گوید نظرات خود را در فروشگاه های فروشندگان و صندوقداران، آنها می گویند، نه ناشنوا، شنیدن. این غیرممکن است که خیابان را با او بیرون بیاورید - هر کس می داند چه چیزی ما صحبت می کنیم، اما جالب ترین - زمانی که او در تلفن صحبت می کند. به نظر می رسد که ما در جنگ، در مرکز حملات بمب گذاری قرار داریم و او خواستار فرستادن تقویت او، دروغ گفتن در ترانشه و تلاش برای فریاد سر و صدا از انفجارها است.

و اسکار به ...

من نمی دانم که عادت های دیگر چیست، اما شوهرم قهرمان تضمین شده است. او عادت به سقوط زمانی که ما نزاع می کنیم. تظاهر نکنید، اما واقعا به خواب رفتن. چنین واکنش محافظتی بدن. به این ترتیب، غیرممکن است که با او مخالفت کنیم. به طرز وحشیانه ای، بی نظیر، غیر انسانی است.

ادامه مطلب