درباره الاغ هنگامی که والدین بیشتر در مورد شخصیت خود نگران هستند از خودتان

Anonim

تابستان در حال حاضر به ما می رود، و هر کس در حال حاضر به یاد داشته باشید که فصل ساحل به زودی، و شروع به از دست دادن وزن. ما همچنین وزن کم می کنیم. از سال قبل! اما در شکل داشتن شادی یک سوال بزرگ است. نویسنده ما، لیلی Mazikina، نظر خود را در مورد این موضوع دارد. ما بدون لایحه منتشر می کنیم. از آنجا که به نحوی همه چیز وجود دارد :)

من می دانم بسیاری از زنان که در مورد الاغ او نگران هستند. اما بنابراین مراقبت از الاغ غریبه، به عنوان مادر من، قادر به چند. از حدود یازده ساله، من به همان توصیه گوش دادم:

- آه، به طور کامل دریافت نکن نشستن لبه و پس از آن شما یک الاغ دردناک چربی دارید، و خیلی قابل توجه است.

"لبه،" من به طور منطقی متوجه شدم، "پس از چند ساعت از الاغ، الاغ نه تنها چربی، بلکه یک فرم اسرار آمیز است. با یک زمان عمیق تر. من درک می کنم که هر کس در وسط احمق عمیق تر است. اما آنها آن را همراه، نه در سراسر.

- در تمام طول زمان کمی تندرستی وجود دارد. نژاد. در همان زمان شما مجازات می شوید

من سعی کردم تصور کنم که چگونه فیزیک یا جنبه را حل می کنم، تندرست بر روی الاغ ولگرد، و چهره لاغر را ساخته ام.

- خدا، چرا، چرا شما چنین الاغ چربی دارید؟ - نگران مادر

"از آنجا که من همه چیز چرب را دارم،" من اشاره کردم. - چرا شما نازک هستید؟

مامان قطعا گفت: "شما می توانید جوانان چرب، خوش آمدید، خوش آمدید. - شکم تحت جوانان به جای لباس های جوانان کنار گذاشته شده است. اما الاغ کاملا وحشتناک است.

"شاید من یک استخوان وسیع دارم،" من گفتم موافقم.

- خب، چه اتفاقی افتاد؟ کجا یک استخوان گسترده ای دریافت می کنید؟

- در مادربزرگ من، سوفیا اندرونا افتخار من.

- Sofya Andrevna فقط تولستوی بود، و استخوان او پرنده بود. و من یک پرنده دارم جایی که یک استخوان گسترده ای ندارد

- چطور هیچ جا نیست؟ و اجداد دهقانان من که در آن من به دیکته شما در نوشتن در کلاس ششم نوشتم؟

- اوه، چند نفر از آنها بود و زمانی که ... قبل از شما، ژن های خود را به شما آمدند - گربه پوشاک بود. شما فقط یک الاغ چربی دارید، و با این کار باید کاری انجام دهید، و هیچ کس شما را ازدواج نخواهد کرد.

"مامان، هیچ کس مرا نمی برد، شما حدود دو بار در روز به من اطلاع دهید."

- و با الاغ به خصوص. این است که عرب برای Kalm به فروش می رسد - مادر به عنوان یک فرد تبدیل شده است، به طوری که او سیستم دو معادله را محاسبه می کند. او این سیستم ها ضعیف بود، بنابراین من به معنای "چهره ساده" نیستم.

هنگامی که Junior A. (یک پیشنهاد برای همه کانون های متضاد ستاره دار، با احترام به دختر مادرش احترام می گذارد)، من به سمت او رفتم و گفتم:

- A.، من یک الاغ چربی دارم!

"این امر به این موضوع مربوط نمی شود،" مرد جوان به هیچ وجه پاسخ داد: ". مامان به جای قطعا استدلال کرد و به او دست داد. با این وجود، استدلال در مورد "ازدواج" از سخنرانی مامان هیچ جا ناپدید شده است.

بدون حفظ ترور احمقانه، من از خانه پنهان شدم، با مادرم ارتباط برقرار کردم، ازدواج کردم و ازدواج کردم. سپس دختر من آموخت که بنشیند سپس مادر من در افق من ظاهر شد. به هر حال، من برای جوانان A. ازدواج کردم و از خدا سپاسگزارم. اگر چه تحمل او به صداهای جسور به من رشوه داد.

پس از بارداری و زایمان، استخوان های من از همه جا خارج می شوند، به جز قفسه سینه. قفسه سینه به این اندازه ها رسید، به طوری که تمام الاغ های بدنام به آنجا رفتند تا با چیزها زندگی کنند و حجم تولید شیر، که من منتظر سفارش مربوطه از دولت ما بودم. متأسفانه، دولت عجله نداشت.

همانند اولین چیزی که من شنیدم وقتی مادرم دوباره مرا دیدم، این بود:

- چگونه او با چنین الاغ جسورانه زندگی می کند؟

- شما حتی او را نمی بینید! الاغ عادی او! - من خشمگین بودم

- چگونه او با الاغ شما زندگی می کند؟ - اصلاح شده مادر محبوب است. من به یک نمایه تبدیل شدم و او را به من نشان دادم تا انگشت خود را با یک انگشت شوک کنم تا اطمینان حاصل کنم که من یک استخوان داشتم.

من گفتم: "این یک لگن است." - الاغ در گذشته باقی ماند

مادر دوباره گفت: "لازم است زمانی که شما نشسته اید، کمی بر روی آن گزاف گویی کنید." - به پمپ و صادر شد از آنجا که لگن بدون الاغ - وحشتناک است. این مناقصه است هیچ کس ... Kh-Kh ... او فقط شما را ترک خواهد کرد.

من ارائه دادم که چگونه بر روی الاغ تندرستم، و در چشمانم به کد پی اچ پی پیوستم و یک فرد لاغر را ساختم.

الاغ ظاهر شد ناپدید شد ظاهر شد سلولیت حفظ شده سلولیت فرجام جدا شدم. من در سایت زندگی کردم من ازدواج کردم و نگران بحران روابط بودم. سینوسی های الاغ و مردان به شدت در برنامه زندگی من همخوانی نداشتند. حتی ریتمیک

مهم نیست. از زمان به زمان، مادر من در افق من ظاهر می شود و به من نیاز دارد تا به الاغ جسورانه من بروم.

به هر حال، متاسفم برای دست خط ناهموار.

ادامه مطلب