لاریسا اندرسن - مورد علاقه از Vertinsky و شاعران مهاجرت روسیه در هاربین، که بیش از 100 سال زندگی کرده است

Anonim

لاریسا اندرسن - مورد علاقه از Vertinsky و شاعران مهاجرت روسیه در هاربین، که بیش از 100 سال زندگی کرده است 35737_1

اگر این زن قهرمان رمان بود، نویسنده او می توانست در فانتزی بسیار طوفانی مورد انتقاد قرار گیرد. او نوشت شعر در مورد درختان سیب سفید و فرشتگان - و رقص در کلاب های شبانه؛ سقوط توسط قلب های مرد - و برای سال های بسیاری تنها بود؛ متولد صلح آمیز 1911، مدتها قبل از جنگ و انقلاب ها - و درگذشت، درگذشت، دیدن دهه اول قرن XXI.

جلبک سفید

هنگامی که در خانواده افسر نیکولای آندرسن، یک فرزند مهاجران از دانمارک، یک دختر متولد شد، به نام نام زیبای لاریسا نامگذاری شد، به سختی کسی می توانست به خاطر داشته باشد که دختر منتظر سفر طولانی از طریق کشورها و قاره ها بود. اما چند سال گذشت، و خانواده اندرسن، گرداب های غیرنظامیان را شنا کردند. در شعر "این شخص" لاریسا در مورد یکی از قسمت های دراماتیک به یاد می آورد: او پشت قطار عقب مانده است، اما توسط یک سرباز ناشناخته که با قطار لمس دستگیر شده بود، نجات یافت و کودک را از طریق پنجره دست گرفت. در سال 1922، خانواده روسیه را برای همیشه ترک می کند، به هاربین می رود.

لاریسا اندرسن - مورد علاقه از Vertinsky و شاعران مهاجرت روسیه در هاربین، که بیش از 100 سال زندگی کرده است 35737_2

با توجه به خاطرات معاصران، واقع در شمال چین هاربین در 1920-30s به نظر می رسید مانند یک شهر معمولی روسیه استانی. حدود 200 هزار نفر از آنها در این "قطعه امپراتوری، تنها سخنرانی روسیه در خیابان ها زندگی می کردند. مرکز زندگی ادبی "Churaevka" بود - شاعر Poeta Aachair، انجمن شاعران و هنرمندان.

لاریسا اندرسن - مورد علاقه از Vertinsky و شاعران مهاجرت روسیه در هاربین، که بیش از 100 سال زندگی کرده است 35737_3

هنگامی که لاریسا 15 ساله به نشست "Churaevki" آمد، شرکت کنندگان در استودیوی ادبی توسط عمق اشعار او شگفت زده شدند، اما حتی بیشتر - زیبایی دختر. لاریسا بسیار سریع تبدیل به یک "ستاره" شاعرانه واقعی شد. تقریبا تمام "Churaevtsy" در عشق با شاعران جوان بود: او پرستش کرد، به نام درخت سیب سفید و فرشته کوه، به اشعار اختصاص داده شد. اما لاریسا با لاریسا خوشحال نیست، به نظر می رسید که تراژدی آینده را پیش از آن پیش می برد.

بنابراین من در آستانه ایستاده ام، این بار من را منقضی می شود، من امیدوارم که راه را به هیجان جاده های خود پیدا کنم، به طوری که من می توانم به سایه آسان، disembodied سایه. از بخشش بخواهید: من نتوانستم از شر نجات پیدا کنم.

در سال 1934، هاربین توسط خودکشی دو نفره اعضای Churaevki، شاعران جوان شهر گراننا و S. Servint شوکه شد. شایعات متهم به وقوع لاریسا، که تا آن زمان به شانگهای نقل مکان کرده بود. همان نسخه Poetess خودکشی در خاک از عشق ناامید کننده همیشه انکار کرده است، اطمینان می دهد که او شاخه ای بود، و سرگینا او چیزی بیش از یک دوست نبود.

ملکه شانگهای کاباره

از سال های کودکان، لاریسا دوست داشتنی بود، با فرض اینکه در طول زمان به منبع اصلی درآمد تبدیل شود. اما اگر چه استعدادهای شاعرانه لاریسا در شانگهای با یک کامل فوق العاده ای نشان داد - آنها تمام منتقدان را پس از انتشار اولین مجموعه خود "در مراتع زمین" جشن گرفتند، در هزینه های زندگی غیرممکن بود. و لاریسا یک رقصنده بود، صحبت کردن در باشگاه های متعدد شانگهای و کاباره.

لاریسا اندرسن - مورد علاقه از Vertinsky و شاعران مهاجرت روسیه در هاربین، که بیش از 100 سال زندگی کرده است 35737_4

پر سر و صدا، غنی، شانگهای چند ملیتی، آرام و کمی استانی هاربین را دوست نداشتند، جایی که سرگرمی های اصلی جوانان با یک فروشگاه جهانی Churin راه می رفتند. باشگاه های شبانه خارجی ها را غافلگیر کردند - فرانسه، بریتانیا و آمریکایی ها، و در میان نوازندگان، خوانندگان و رقاصان، سرگرمی عمومی، الکساندر Vertinsky بود. خواننده معروف در اولین نگاه لاریسا در عشق لاریسا سقوط کرد، اما آنها پشت صحنه ها، و در شب شاعرانه در کافه رنسانس ملاقات نکردند.

آنها خیلی مشترک بودند: زیبایی و استعداد، ظرافت احساسات و تشنگی برای عشق، که به نظر می رسید یک رمان بود. اما لاریسا آندرسن تنها زن باقی ماند که توانست مقاومت کند به مقاومت در برابر جذابیت Vertinsky. او نمیتوانست خودش را سر و صدا کند یا خودش را تغییر دهد، و تمام خطوطی که به الکساندر نیکولایویچ اختصاص داده شده بود وجود داشت. با دشواری، با بهبود از شور تلخ، Vertinsky در سال 1942 ازدواج کرد L. Tirgawa، و در یک سال او به اتحاد جماهیر شوروی بازگشت.

باد بهار در جاده های بزرگ و متقاطع آواز می خواند ... خورشید که یخ را پرتاب کرد بسیار زیاد است! چگونه باید در مورد آن بگویم؟ چگونه این را در مورد این وجود دارد؟ ضروری است که چشم ها از نور روشن می شوند. آیا مردم به نظر می رسید؟ لباس سفید پوشیدن؟ یک نام جدید را سرمایه گذاری کنید؟ و فریاد، مسدود کردن باد، جاده و میدان ... کلمات انسان این ثروت و درد را ندارند!

برای آندرسن، مهاجرت ادامه داد: او هنوز هم رقص و نوشت اشعار. او موفق به تبدیل شدن به یکی از بالاترین رقصنده های پرداخت شده بود، اما زمان لازم برای به دست آوردن نسبی، به عنوان وضعیت سیاسی به طور چشمگیری تغییر می کند: کمونیست ها به قدرت در چین می رسند.

عطر در زندگی

یکی پس از دیگری، دوستان شانگهای لاریسا را ​​ترک کرد: گذشت و چند سال دیگر، به عنوان چند مهاجر سفید در این شهر، چند واحد باقی مانده بود. در میان آنها لاریسا بود: مقامات چینی به طور مداوم ویزای ویزا را به او نگرفتند. حتی یک ازدواج خیالی کمک نکرد. پس از لاریس، لاریسا موفق به دریافت ویزا به برزیل شد - اما به معنای واقعی کلمه در آستانه خروج، آن را با دمای بالا سقوط کرد. تشخیص ترسناک بود: سل ریوی.

لاریسا اندرسن - مورد علاقه از Vertinsky و شاعران مهاجرت روسیه در هاربین، که بیش از 100 سال زندگی کرده است 35737_5

با تشکر از آنتی بیوتیک ها با این بیماری موفق به انجام آن شد، اما، در حالی که لاریسا درمان شد، مدت ویزای برزیل تمام شد. و سپس آندرسن، در پذیرش خود، دست خود را تکان داد: چه اتفاقی می افتد! فراموش کردن در مورد مشکلات شما، آن را از یک بیماری شدید از یک sirot کوچک از kolya صرفه جویی می کند. و، به عنوان یک پاداش، سرنوشت آن را به او می فرستد که منتظر خیلی طولانی بود - عشق واقعی و خانواده.

لاریسا اندرسن - مورد علاقه از Vertinsky و شاعران مهاجرت روسیه در هاربین، که بیش از 100 سال زندگی کرده است 35737_6

در این خانه قدیمی، کف ها خیلی زیاد ... در این خانه قدیمی، به طوری که گوشه های تاریک ... به طوری که شلوغ و زمزمه سکوت در شب ... در این خانه قدیمی من تنها زندگی می کنند.

در سال 1956، لاریسا از فرانسوی M. Sheza ازدواج می کند و در نهایت چین را ترک می کند. این دنج در شرکت دریایی خدمت کرده است و پیش از سرگردان طولانی در محل کار خود از هند تا تاهیتی پیش رو بود. فقط در سال 1971، خانواده الاغ در فرانسه بود. در آنجا، در یک شهر کوچک از اوسنژو، لاریسا تا زمان مرگش در سال 2012 زندگی می کرد، داشتن زمان برای دریافت یک هدیه طولانی مدت طولانی از سرنوشت: نسخه در روسیه از کتاب های خود "یکی در پل".

ادامه مطلب