IKEA: 13 راه های وفادار برای کشتن عشق تو

Anonim

در زندگی هر جفت، لحظه ای می آید زمانی که شما باید به IKEA بروید. و خدا را شکر، IKEA وجود دارد: در اینجا شما می توانید تمام مواد را برای سازماندهی یک لانه عشق خریداری کنید - از یک تخت ارزان، به کرک های ارزان قیمت. اما این مشکل است. دوست داشتن افراد دیگر وارد فروشگاه می شوند، دست ها را نگه می دارند و قرمز، شر، در اشک ها را ترک می کنند و سفر می کنند. هر کدام به مادرش. اما این هنوز پولی است. از آنجا که همه چیز آنها خرید، و هنوز هم باید جمع آوری! به طور کلی، IKEA یک آزمون سازگاری ایده آل است، مهم نیست چقدر سرد است.

اولین قاعده IKEA: هرگز در IKEA سوار نشوید

به خودی خود، ایده سفر به IKEA در حال حاضر استرس است. حداقل سه ساعت به باد پرتاب می شود. در این زمان، شما می توانید آبجو را با دوستان، دوچرخه سواری، سوار، در نهایت، تلویزیون. و در عوض، شما باید جایی را در حومه شهر بکشید، در ترافیک قرار گرفت، به پارکینگ نگاه کنید و به آرامی در بخش نساجی مسدود شود. فقط این دیدگاه می تواند منجر به پارگی شود.

با شما دوست نباشید و دستورالعمل های خود را دریافت کنید

یا دوستان می خواهند "در دم نشسته"، یا از شما بخواهید یک قفسه کوچک بخرید. این کار را نکن! هر کس باید این کاسه را به طور کامل به طور کامل بخورد. نه تنها کسانی که دوستان شما می توانند در انتخاب بی نهایت این فروشگاه وحشتناک، از جمله چیزهای دیگر، غرق شوند، می توانند ببینند که چگونه شما را نزاع می کنند و از یکدیگر نفرت دارند.

IKEA یک مزرعه بی پایان غول پیکر است

علاوه بر این، پیچیدگی های حرکت، خروجی ها و راهروها، بازاریابان بسیار هوشمند بودند که به طور خاص محاسبه شده بودند به طوری که در هر اتاق شما چیزی را می خواستید. در نتیجه، بازدید به تأخیر افتاده است، سبد خرید پر شده است، صبر و شکیبایی کاهش می یابد. "چه چیزی ما را در بخش آشپزخانه شروع کردی؟ ما قبلا دو چنگال داریم، چرا هنوز نیاز دارید؟ " او نیاز به شمع دارد گرمایش چرا او نیاز به گرمایش شمع ندارد هیچ کس نمی داند. نه بازاریابان که دخمه پرپیچ و خم را ایجاد کردند و نه خدا که جهان را ایجاد کرد.

بخش نساجی جهنم

احتمالا در جهان پسران وجود دارد که بخش نساجی IKEA را دوست دارند. پرده ها، توله ها، ورق ها، تختخواب راه راه، این همه این است. اما پسران عادی در این محل شروع به نگاه کردن به پدال با یک تفکر تک. "آیا برای چنین پد مناسب است که آن را در اینجا ببندید؟"

جهنم مسیل

به عنوان یک قاعده، قبل از سفر شما موافقت کردید: من می روم، بیایید دو چنگال را بخریم و بلافاصله ترک کنیم. و سپس به طور ناگهانی یک بار - نیمه پر هزینه اشاره گر "بوفه" را می بیند، و بلافاصله شما را در خط برای کباب می کند. و غیرممکن است که رد شود، زیرا شما باید تنش را بخورید - این است، اول، مقدس، و دوم، روز هنوز یک گربه زیر دم است. با هر گوشت گاو بعدی با یک مربا سرکه، انزجار تنها افزایش می یابد.

کالاهای خسته

در جعبه ها با پرده های ارزان قیمت برای 500 روبل، پرده های گران قیمت ممکن است برای 7،500 روبل دروغ باشد. به عنوان یک قاعده، تفاوت در قیمت تنها در پرداخت یافت می شود، و در حال حاضر زمانی که نیمی از آن ها از این پرده های ایزوله عبور کرده اند. و هیچ چیز را نمی توان با آن انجام داد، تنها می توان آن را انجام داد. اگر شما به دلیل پرده در پرداخت مبارزه نکنید، زندگی را نمی دانید.

تنبلی و تعویق

کسی (اجازه ندهید انگشت خود را نشان ندهید) از بخش نساجی خارج می شود و به "Sofas Test" می رود. پس چه چیزی شما یک مبل را خریداری نمی کنید؟ این یک دلیل برای آزمایش آنها نیست؟ و پس از آن در حال حاضر یک نیمه زیبا در خشم وجود دارد، چرا که "لعنت به آن، چگونه می توانم زندگی را با یک فرد برنامه ریزی کنم که اشتیاق خود را برای پرده به اشتراک نمی گذارد!"

کوه خرید بزرگ به جای چهار مورد

شما مذاکره برای خرید یک تخت، قفسه، ورق و کرکره. چهار مورد با قیمت کل 7000 روبل (فرض کنید). چه جهنم شما یک سبد خرید کامل در خروج دارید؟ چرا چک کردن یک و نیم متر طول دارد، و در تعداد پایین آن را به شدت تماشا می کند؟ چگونه کار کرد؟ چه کسی سرزنش می کند؟ شما باید سرزنش کنید شما نه!

سوال تبلیغاتی در Cassu

صف طولانی در صندوقدار. و همه در یک سبد بزرگ. و تقریبا در حال حرکت نیست و پر از و داغ و نفرت رشد می کند و در آخرین لحظه کسی (اجازه دهید انگشت خود را نشان ندهید) به یاد می آورد که شما نیاز به یک بسته بندی حوله دیگری دارید. aaaaaaaaaa !!!

بارگذاری جهنم

و اکنون همه این باید در ماشین غوطه ور شود. کمی زیبا دستگاه شسته و رفته، که در آن همه این آشغال دقیقا مناسب نیست. خوب، یا آن را دریافت کنید اگر او در نهایت انگشت خود را به شما کمک کند.

مجمع جهنم

ناگهان معلوم می شود که کیسه ای با دنده ها گم شده است. و او باید به IKEA برگردد. یا بداهه، اما پس از آن احتمال وجود دارد که تخت در حال سقوط در حال سقوط در حال سقوط است. درجه ناامیدی، نفرت و نفرت در این لحظه به ویژه بالا است و حتی فکر می کنید که شما مهم ترین چیز را در رابطه خود جمع آوری می کنید - تخت ذخیره نمی شود.

دستورالعمل بی معنی

در اصل، اغلب افرادی وجود دارند که اغلب پسرانی که چنین غریزه ساخت بیش از حد وجود دارند، که در آن دستورالعمل ها بسیار مورد نیاز نیست، آنها به جزئیات نگاه می کنند، آنها می گویند آره - و تخت آماده تقریبا تلاش تفکر است. اما در واقع، دستورالعمل های IKEE دستورالعمل ها وجود ندارد. فقط تصاویر و رمزنگاری وجود دارد که هر فرد به شیوه خود درک می کند. و اگر، به عنوان مثال، سعی کنید یک تخت را جمع آوری کنید، سپس در خاک رمزگشایی این هیوگلیف ها ممکن است درگیری ها وجود داشته باشد. و اگر ما در نظر داشته باشیم که میله های فلزی و میله های چوبی در اطراف احزاب متضاد در این زمان وجود دارد، باید به خصوص مراقب باشید.

موفقیت! همه چیز کار کرد!

کارت اعتباری بازنشانی می شود، تخت جمع آوری شده، Corkscrew در جعبه، پرده ها به دار آویخته می شود. زندگی شما هرگز نخواهد بود، اما شما آن را انجام دادید و حتی به یاد می آورید. حداقل تا پیاده روی بعدی در IKEA. این تنها برای یادگیری درس اصلی این درام وحشتناک باقی می ماند: در صورت امکان، از خرید به اشتراک گذاری اجتناب کنید - و پس از آن شما با خوشحالی زندگی می کنید.

ادامه مطلب