10 واقعیت کوچک شناخته شده در مورد دیوار برلین

Anonim

10 واقعیت کوچک شناخته شده در مورد دیوار برلین 35138_1

دیوار برلین یکی از نمادهای جنگ سرد بود. در شرق آلمان، او "Die Anti-Faschistischer Schutzwall" ("دیوار محافظ ضد فاشیست" نامیده شد. به گفته نمایندگان اتحاد جماهیر شوروی و GDR، این دیوار برای جلوگیری از نفوذ جاسوسان غربی به شرق برلین مورد نیاز بود و ساکنان غرب برلین به سمت شرق برلین برای کالاهای ارزان قیمت که در یارانه های دولتی فروخته شد، به شرق برلین نمی روند.

در آلمان غربی، آنها در مورد این دیوار به عنوان یک تلاش برای اتحاد جماهیر شوروی برای متوقف کردن مهاجرت شرق برلین ها به غرب برلین صحبت کردند. بنابراین، امروز، تعداد کمی از مردم در مورد دیوار نشانه می دانند.

1. او شرق و غرب آلمان را به اشتراک نمی گذارد

در میان مردم یک تصور غلط رایج هستند که دیوار برلین شرقی و غربی آلمان را به اشتراک گذاشت. این نادرست ریشه دارد. دیوار برلین تنها برلین غربی را از شرق برلین و بقیه آلمان شرقی جدا کرد (غربی برلین در آلمان شرقی بود). برای درک اینکه چگونه برلین غربی در آلمان شرقی بود، ابتدا باید بداند چگونه آلمان پس از جنگ تقسیم شده است. در پایان جنگ جهانی دوم، متحدان موافقت کردند که آلمان را به چهار منطقه نفوذ تقسیم کنند: ایالات متحده، بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی و فرانسه.

10 واقعیت کوچک شناخته شده در مورد دیوار برلین 35138_2

برلین همان (که در منطقه تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی بود) نیز به چهار بخش توزیع شده در میان متحدان تقسیم شد. بعدها، اختلاف نظر با اتحاد جماهیر شوروی منجر به این واقعیت شد که ایالات متحده، انگلستان و فرانسه مناطق خود را متحد کردند، آلمان آلمان و غرب برلین را تشکیل دادند و آلمان شرقی و شرق برلین برای اتحاد جماهیر شوروی باقی ماند.

طول مرز داخلی بین آلمان غربی و شرق بیش از 1300 کیلومتر بود که هشت برابر طول دیوار برلین (154 کیلومتری) بود. علاوه بر این، تنها 43 کیلومتر از دیوار برلین، شرق برلین را از غرب برلین جدا کرد. اکثر دیوار از سمت غرب برلین از بقیه آلمان شرقی جدا شده است.

2. در واقع، دو دیوار وجود داشت

امروزه تعداد کمی از مردم به یاد می آورند که دیوار برلین یک دیوار نبود، اما دو دیوار موازی که در فاصله 100 متر از یکدیگر قرار دارند، قرار دارد. با این حال، یکی که هر کس برلین را در نظر می گیرد، نزدیک به شرق برلین بود. کار بر روی ساخت دیوار اول آغاز شد در 13 اوت 1961، و شروع به ساخت دیوار دوم در یک سال.

10 واقعیت کوچک شناخته شده در مورد دیوار برلین 35138_3

بین دو دیوارها به اصطلاح "نوار مرگ" بود، جایی که هر مزاحم می تواند بلافاصله شلیک کند. ساختمان های داخل "نوار مرگ" نابود شدند و کل منطقه به طور کامل هماهنگ شد و به طور کامل با شن و ماسه کوچک به خواب رفته بود تا آثار هر فراوانی را شناسایی کند. همچنین در هر دو طرف نوار پس از فواصل زمانی خاص، نورپردازی ها برای جلوگیری از فرار در شب نصب شد.

3. کلیسای که بین دو دیوار ایستاده بود

در داخل "نوار مرگ"، مقامات شرق و شوروی شرق همه ساختمان ها را نابود کردند، به استثنای کلیسای آشتی به اصطلاح. Parishioners نمی توانست به آن برسد، زیرا کلیسا در منطقه ممنوعه بود. داستان مرتبط با این کلیسا بسیار جالب است. پس از جدایی برلین، منطقه اطراف کلیسا به سمت مرز بین فرانسه و بخش های شوروی سقوط کرد. کلیسا خود در بخش شوروی بود و رؤسای او در بخش فرانسه زندگی می کرد. هنگامی که آنها دیوار برلین را ساختند، کلیسا را ​​از گله جدا کرد. و هنگامی که دیوار دوم تکمیل شد، تعداد کمی از خرده فروشی های باقی مانده که در بخش شوروی زندگی می کردند نیز دسترسی به معبد را بسته بودند.

10 واقعیت کوچک شناخته شده در مورد دیوار برلین 35138_4

در غرب برلین، کلیسای رها شده به عنوان نمادی از ظلم و ستم اتحاد جماهیر شوروی شرق برلین ها و آلمانی های شرقی ارتقا یافت. کلیسا به زودی به زودی برای پلیس آلمان شرقی تبدیل شد، زیرا لازم بود که به طور مداوم گشت زنی کرد. در نتیجه، در 22 ژانویه 1985، تصمیم گرفت آن را از بین ببرد تا "بهبود ایمنی، نظم و خلوص" را از بین ببرد.

4. چگونه دیوار تحت تاثیر مترو قرار گرفت

اگر چه دیوار برلین سربار بود، او در مترو در برلین لمس کرد. پس از جدایی برلین، ایستگاه مترو در هر دو طرف تحت مدیریت غرب و اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت. این به سرعت به یک مشکل تبدیل شد، زیرا قطارهایی که بین دو نقطه در غرب برلین عبور می کنند، گاهی اوقات لازم بود که از طریق ایستگاه های نزدیک به شرق برلین عبور کند. برای جلوگیری از شاخه ها و مخلوط کردن در میان شهروندان هر دو طرف، برلین ها از ورود به ایستگاه هایی که از طریق آن قطارهای غربی عبور می کردند، ممنوع شدند. این ایستگاه ها مهر و موم شده بودند، احاطه شده توسط سیم خاردار و زنگ هشدار. قطارها از غرب برلین نیز در ایستگاه های شرقی متوقف نشدند. تنها ایستگاه در شرق برلین، که آنها متوقف شد، Friedrichstras بود، در نظر گرفته شده برای برلین های غربی به سمت شرق برلین. غرب برلین، وجود مترو را در شرق برلین به رسمیت شناخت، اما در نقشه ها این ایستگاه ها به عنوان "ایستگاه هایی که قطارها متوقف نمی شوند" نامگذاری شده اند. در آلمان شرقی، این ایستگاه ها به طور کامل از تمام نقشه ها حذف شدند.

5. "دیوار برلین" کوچک روستا را تقسیم کرد

پس از جدایی آلمان، Richwell Tannbach، از طریق روستای Möndlaroit، واقع در مرز مدرن بایرن و تورینگن، به عنوان مرز بین مناطق کنترل شده ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی استفاده شد. در ابتدا، روستاییان نمی دانستند که بخشی از Möldlaroit در آلمان و دیگری در GDR است، زیرا آنها می توانند آزادانه از مرز عبور کنند تا از اعضای خانواده در کشور دیگری بازدید کنند. حصار چوبی، که در سال 1952 نصب شده بود، این آزادی را محدود کرد. سپس، در سال 1966، این آزادی حتی زمانی که حصار توسط صفحات سیمان با ارتفاع 3 متر جایگزین شد، محدود شد - همان چیزی که برای جدایی برلین مورد استفاده قرار گرفت. دیوار اجازه نمی داد ساکنان روستا بین دو کشور حرکت کنند، در واقع جداسازی خانواده. در غرب، این روستا "کمی برلین" نامیده شد. با این حال، وضعیت ساکنان روستایی به دیوار پایان نیافته است. مقامات شرق آلمان همچنین موانع الکتریکی را افزودند، پس از آن حتی روستا را ترک کرد. بخشی از دیوار هنوز هم ارزشش را دارد، با چندین برج نگهبان و پست ها کامل شده است. و روستا خود را بین دو سرزمین فدرال تقسیم می شود.

6. گرافیتی معروف از روسای جمهور بوسیدن

همانطور که در بالا ذکر شد، دیوار برلین شامل دو دیوار موازی بود. از طرف غربی برلین، او بلافاصله پس از ساخت و ساز شروع به نقاشی گرافیتی گرافیتی کرد. با این حال، از طرف شرق برلین، دیوار همچنان به حفظ خلوص باکره ادامه داد، زیرا آلمانی های شرقی به او نزدیک شدند. پس از سقوط دیوار برلین در سال 1989، چندین هنرمند تصمیم گرفتند بخش شرقی دیوار برلین گرافیتی را نقاشی کنند. یکی از مشهورترین آثار، نشان دهنده رهبر سابق اتحاد جماهیر شوروی لئونید برژنف است که در یک بوسه عمیق با رئیس سابق آلمان شرقی اریک Honekker پراکنده شده است. گرافیتی "بوسه مرگ" نامیده می شود و توسط هنرمند از اتحاد جماهیر شوروی توسط دیمیتری Vrubel نوشته شده است. گرافیتی صحنه های 1979 را بازسازی کرد، زمانی که هر دو رهبر در جشن 30 سالگی از سالگرد شرق آلمان بوسید. این "بوسه برادرانه" در واقع پدیده معمولی در میان ویژه ویژه ای از کشورهای کمونیستی بود.

7. بیش از 6000 سگ مرگبار مرگ

"نوار مرگ" - فضای بین دو دیوارهای موازی دیوار برلین - آن را به نام نه بیهوده نامگذاری شد. با دقت محافظت شد، از جمله هزاران نفر از حیوانات وحشی، به نام "سگ های دیواری" نامگذاری شده بود. چوپانان آلمانی معمولا استفاده می شود، اما نژادهای دیگر نیز می توانند یافت شوند، مانند Rottweilelers و سگ ها. هیچ کس نمی داند که چقدر سگ استفاده می شود. در برخی از حساب ها، رقم 6000 ذکر شده است، در حالی که دیگران استدلال می کنند که آنها تا 10،000 نفر بود. شایان ذکر است که سگ ها به طور آزادانه توسط نوار دفاع آزاد نشوند. در عوض، هر حیوانی به یک زنجیره 5 متر متصل به یک کابل 100 متر متصل شد، که اجازه داد سگ به موازات دیوار راه برود. پس از سقوط دیوار برلین این سگ ها، آنها می خواستند آنها را به خانواده های شرقی و غرب آلمان توزیع کنند. با این حال، آلمانی های غربی از این حیوانات شکاک بودند، زیرا رسانه ها توسط "سگ های دیواری" به عنوان حیوانات خطرناک ارتقا یافتند که می توانست فرد را به قطعات تقسیم کند.

8. مارگارت تاچر و فرانکوئیس میتن می خواستند دیوار را بمانند

در ابتدا، مارگارت تاچر، نخست وزیر بریتانیا، نخست وزیر بریتانیا، فرانسه فرانسوی میتن از تخریب دیوار برلین و پیوستن آلمان حمایت نمی کرد. هنگامی که مذاکرات در مورد پیوستن در سطح بالا برگزار شد، او گفت: "ما دو بار آلمانی ها را شکست دادیم، و اکنون دوباره آنها را باز می گردانیم." تاچر همه چیز را مجبور کرد تا این روند را متوقف کند و حتی سعی کرد تا بر دولت انگلیس نفوذ کند (که مطابق با او نبود)، زمانی که تاچر متوجه شد که نمی توانست فرآیند مجدد را متوقف کند، پیشنهاد کرد که آلمان پس از دوره گذار دوباره متحد شود پنج سال، و نه بلافاصله. Mittera توسط افرادی که او به نام "آلمانی های بد" نامیده می شد، آشفته بود. او همچنین ترس کرد که آلمان مجددا در اروپا بسیار تاثیر گذار باشد، حتی بیشتر از آدولف هیتلر. هنگامی که Mitteran متوجه شد که مخالفان او متوقف نخواهد شد، او موقعیت خود را تغییر داد و شروع به حمایت از او کرد. با این وجود، میتنان به این فکر می کرد که آلمان تنها می تواند در این مورد نظارت شود که بخشی از اتحادیه کشورهای اروپایی است که امروز به عنوان اتحادیه اروپا شناخته شده است.

9. اخیرا برای بخش فراموش شده دیوار یافت شد

اکثر دیوار برلین در سال 1989 تخریب شد. قطعات باقی مانده که به طور خاص باقی مانده اند، آثار جدایی آلمان است. با این حال، یک بخشی از دیوار تا زمانی که در سال 2018 دوباره باز شد فراموش شد. مورخ کریستین بورمان در مورد وجود بخش 80 متر دیوار در Schonholz (حومه های برلین) اعلام کرد. در یک وبلاگ، منتشر شده در تاریخ 22 ژانویه 2018، برمن گفت که او در واقع این بخش دیوار را در سال 1999 کشف کرد، اما تصمیم گرفت آن را مخفی نگه دارد. در حال حاضر او وجود خود را به دلیل نگرانی هایی که دیوار در شرایط ضعیف است و می تواند سقوط کند، نشان داد. بخش پنهان دیوار در بوته بین آهنگ های راه آهن و گورستان قرار دارد.

10. او هنوز هم آلمان را به اشتراک می گذارد

جدایی آلمان و برلین فقط در ساخت دیوار نبود. این ایدئولوژی بود و پیامدهای آن امروز هنوز احساس می شود. اول، آلمان غربی سرمایه داری بود و آلمان شرقی کمونیست بود. این به خودی خود بر سیاست های هر کشور تاثیر گذاشت. شرق برلین از غرب برلین می تواند حتی در عکس هایی از فضا ساخته شده توسط فضانوردان آندره Kyupers در ایستگاه فضایی بین المللی در سال 2012 متمایز شود. این به وضوح توسط برلین سابق شرق با نورپردازی زرد و برلین سابق غربی با روشنایی سبز قابل مشاهده است. اختلاف شدید نتیجه استفاده از انواع مختلفی از لامپ های خیابانی مورد استفاده در هر دو کشور بود (نور در آلمان غربی بیشتر از محیط زیست سازگار تر از آلمان شرقی است). امروزه در آلمان شرقی، حقوق متوسط ​​پایین تر از آلمان غربی است. از آنجایی که بسیاری از کارخانه ها در شرق آلمان پس از پیوستن به همکاران غربی خود رقابت نمی کنند، آنها فقط بسته شدند. این به این واقعیت منجر شد که در آلمان غربی در اکثر صنایع مجبور به افزایش دستمزد برای جذب کارگران با استعداد شد. نتیجه این امر این است که افرادی که به دنبال کار در بخش شرقی کشور هستند، ترجیح می دهند تا به غرب مهاجرت کنند تا آن را پیدا کنند. اگر چه این امر منجر به کاهش بیکاری در آلمان شرقی شد، بلکه "نشت مغزی" را نیز ایجاد کرد. اگر در مورد طرف مثبت صحبت کنید، آلمان شرقی کمتر از غرب آلمان تولید می کند. این نیز یک نتیجه از روزهای کمونیسم است، زمانی که آلمانی ها شرقی تنها خریداری کردند، آنها کاملا ضروری بودند، در مقایسه با آلمانی های غربی، که مقرون به صرفه نبودند. در شرق آلمان، این نیز بهتر است برای مراقبت از کودکان از غرب آلمان. آلمانی های شرقی نیز مزارع بزرگتر دارند.

ادامه مطلب