گرجستان یکی از قدیمی ترین کشورها است که برای زیبایی، مهمان نوازی و غذاهای خوشمزه مشهور است. نه برای هیچ چیز این مسافر کوهستانی از سراسر جهان نیست. مناظر زرق و برق دار، معابد باستان باستان، معماری اصلی ...
و یکی از جاذبه های اصلی Sakartvelo - این دقیقا همان نامی است که کشور خود را از گرجستان، افسانه های آن است. افسانه های افسانه ای یک منطقه مرموز در اطراف این زمین و ساکنان آن ایجاد می کنند. اما در میان تمام 5 افسانه اصلی برجسته است، که هر کس باید ملاقات کند، که علاقه مند به این کشور فوق العاده است.
جورجیا - Oasis از فیض خدا
یکی از افسانه های اصلی گرجستان در مورد چگونگی زیباترین گوشه ای از زمین به زندگی مذاکره می کند. پس از ایجاد جهان، خدا شروع به توزیع سرزمین ها به تمامی مردم کرد که به خانه خود تبدیل شدند. بنابراین هر فرد جایی را دریافت کرد که مادری نامیده می شود، و تمام قلمرو زمین به کشورها تقسیم شد. و هنگامی که این اشغال دشوار تکمیل شد و مکان های دیگر در کل سیاره وجود نداشت، گرجی ها به خالق آمدند.
برای یک سوال شگفت انگیز، چرا آنها برای حل و فصل دیر شده بودند، مردم پاسخ دادند که آنها شکوهی از صلح ایجاد شده را انجام دادند تا آنها را دوست داشته باشند که در مورد زمان و دیر وقت خود را فراموش کرده اند. و پس از آن، یک خدا مسطح تصمیم گرفت که آنها را به او بسازد، که خودش را ترک کرد. بنابراین گرجی ها گوشه های زیبای و جذاب ترین جهان را در سرزمین مادری خود دریافت کردند.
و در عوض، خالق از آنها وعده داده بود که همیشه هر مهمان را با یک روح باز می پذیرد و آن را در سرزمین خود به عنوان بومی می برد. به منظور شهرت زیبایی و مهمان نوازی یک کشور کوهستانی در سراسر جهان.
افسانه درباره تفلیس
در زبان مادری ساکنان کوهستانی، "تفلی" به معنای "گرم" است. و در مورد آنچه که در این کلمه قرار دارد، یکی دیگر از افسانه ها می گوید، که می تواند هر جورجیایی را برای یک لیوان شراب خوشمزه بگوید.
با توجه به افسانه، یکی از حاکمان یک کشور باستانی، شکار فالکون را در اطراف Mtskheta (پایتخت باستانی گرجستان) ادامه داد. طولانی در جنگل های دوست داشتنی، در حالی که پادشاه در یک فاز فوق العاده طولانی متوجه نشود. شات دقیق شکار، و Falcon محبوب خداوند آزاد شد. اما پرنده به مدت طولانی بازگشت نکرد و شکارچیان به دنبال او بودند.
سرنوشت فازانت و فالکون غمگین است. هر دو پرنده با یک منبع داغ خوشحال بودند، جایی که آنها فوت کردند. اما محل پیدا کردن محل توسط پادشاه با محل آن ضربه زده شد. این از همه طرف ها توسط کوه ها و جنگل ها محافظت شد، اما در عین حال یک مسیر مهم تجاری از آن عبور کرد. در اینجا این بود که تصمیم گرفت تا یک شهر را بسازد، طراحی شده برای ادامه دادن به قلب گرجستان. و او نام تفلیس را به افتخار منابع پیشرفته هیدروژن دریافت کرد، به طوری که خداوند عاقل می تواند این مکان را پیدا کند.
مکان های مقدس
بسیاری از آثار مذهبی و مکان های مقدس در گرجستان وجود دارد. اینها مربوط به احترام ویژه هستند. یکی از افسانه های اصلی می گوید که مسیحیت در این سرزمین ها، در سواحل ادغام رودخانه های Aragva و Kura آغاز شد.
در اینجا قرن ها پیش در جستجوی Hiton Lord Holy Nina آمد. با توجه به افسانه، مادر خدا به منظور روشن ساختن گرجستان باستان، به او اشاره کرد. Virgo Maria در دست صلیب نینا از انگور انگور قرار داده است، که او بر روی تپه بر روی رودخانه ها قرار داشت، به طوری که او در اطراف قابل مشاهده بود. در قرن VII، صومعه جاری در اینجا ساخته شد، که در حال حاضر در سایت میراث جهانی یونسکو گنجانده شده است.
افسانه های کوه Svaneti
یکی از اسرار آمیز ترین مناطق گرجستان، Svanetia است. و در میان آیات کوهی خود، Ushba اختصاص داده شده است - یک کوه شهودی، که یکی از خطرناک ترین قله های جهان است.
یک افسانه وجود دارد که در باستان الهه شکار دالی مرد جوان را از روستای محلی دوست داشت. او شکارچی جوان خود را به خود جلب کرد و خانه و عروس زیبایی را فراموش کرد. اما یک روز، نگاه کردن به پایین و دیدن برج های روستای بومی، او همه چیز را به یاد می آورد و از Charov فرار کرد.
اما دالی نمی تواند خیانت را ببخشد. و در یک روز جشن، اجازه دهید من را به پای تور کوه. شکارچی، دیدن شکار غنی پس از جانور، که در بالای کوه ها صعود کرد، عجله کرد. اما تحت گام خود، زمین به داخل پرتگاه افتاد. تنها در بالای بالای بالا، مرد جوان را متوجه شد که احاطه شده است و هیچ راهی وجود ندارد. سپس، نمیخواهید بدون یک دوست عزیز زندگی کنید، او به گرگ زد و درگذشت. و از آن زمان، خون، دامنه های کوه را به رنگ قرمز، در مورد یخچال های صندلی های کرسی سفید می کند، مانند استخوان های کتری جوان.
شراب گرجستان
شراب گرجستان برای کل جهان مشهور است. او یک نوشیدنی از خدایان محسوب می شود. بدون شراب خوب، هیچ جشن انجام نمی شود، و گرجی ها به درستی بهترین تست های داستانپرداز را تشخیص می دهند.
بسیاری از افسانه ها با شراب مرتبط هستند. اما ماهیت آنها به این واقعیت رسیده است که خدا، مردم شوخی از بهشت اخراج می شوند، تصمیم گرفتند یک نوشیدنی ایجاد کنند که حداقل چند لحظه به آنها کمک کند تا به دولت از دست رفته و سعادت خود بازگردند.
اما این افسانه ادامه دارد. پس از ایجاد خلقت از انگور انگور، خدا پیشنهاد کرد که فرشتگان و شیاطین خود را طعم دهد. همه از شهد قدردانی کردند. اما شیطان نمی خواست مسابقات قهرمانی را کنار بگذارد و از شراب شانس بگیرد. او همچنین پیشنهاد کرد که نوشیدنی خود را به خداوند بخورد. و آن نوشیدم و 4 بار فنجان خود را پر کرد، پس از آن او گفت: "کسانی که سه عینک این نوشیدنی نوشیدند با من در بهشت باقی خواهند ماند، و پس از چهارمین چهارم، به سمت تاریک خود می روند." به همین دلیل است که چهارمین جام Chaqi شیطان نامیده می شود، و در طول جشن ها گرجی ها به دقت نظارت می کنند که سرگرم کننده خط را حرکت نمی دهد، به مستی تبدیل می شود.